< فهرست دروس

درس خارج  فقه الطهارت آیت الله مظاهری

88/01/29

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الطهارت

جلسه:77

     اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی .

    بحث درباره این بود که آیا متنجس منجس است یا نه؟ و بحث ما در باره آن متنجس اول نیست یعنی متنجس که به واسطه عین نجس نجس می‌شود آن چه از مایعات باشد چه از جامدات باشد این متنجس است و غیر از آب چیزی آن را پاک نمی‌کند و اما بعد از آن آیا متنجس منجس است یا نه؟ دلیلی برای آن نیافتیم که متنجس منجس است و اجماعی هم در مسئله نیافتیم که متنجس منجس است لذا گفتیم از نظر اقوال فقهاء قدماء و از نظر روایات یک روایت پیدا کنیم حتی یک قول پیدا کنیم از قدماء که متنجس منجس است نداشتیم و اما این که متنجس منجس نیست مرحوم حاج آقا رضا همدانی رضوان الله تعالی علیه و دیگران هفت هشت تا دلیل آورده‌اند که متنجس منجس نیست، و من در ضمن بحث‌ها تکرار کردم و اصلاً خیال می‌کنم نزاع یک نزاع لفظی باشد آن کسانی که می‌گویند متنجس منجس است آن متنجسی را می‌گویند که به عین نجس نجس شده باشد و آن کسانی که می‌گویند متنجس منجس نیست آن متنجسی را می‌گویند که به متنجس نجس شده باشد، و آن چه الان مورد بحث است مبتلا به است این نیست که مثلا یک کسی متنجس داشته باشد بگوییم که متنجس برای تو منجس است یا منجس نیست این خیلی اهمیت ندارد آن که اهمیت دارد این که این لا ابالی گری مردم در طهارت و نجاست و این گل‌های در کوچه که در مساجد می‌آیند این پاهای پر از گل که در مسجد الحرام می‌آیند این سنگ‌های مسجد الحرام را که هر روز با آب مضاف می‌شویند و ما هم همه همه روی آن سجده می‌کنیم چه رسد این که بگوییم متنجس منجس است این‌ها را می‌خواهیم درست بکنیم می‌خواهیم بتوانیم بگوییم وسواسی متنجس منجس برایش منجس نیست تا از این راه خوب بشود و خوب هم شده این زن‌ها این مردها که که به من مراجعه می‌کنند و می‌بینم که وضعشان خیلی بد است در سرحد دیوانگی است می‌گویم متنجس برای شما منجس نیست خوشحال می‌شوند روی آن کار می‌کنند و دست از وسواسی گری بر می‌دارند یک آدمهای عالی می‌شوند یا اگر داریم پا فشاری می‌کنیم برای این نیست که خودمان متنجس را منجس ندانیم و خانه‌ ما به متنجس منجس نباشد اتفاقاً یکی از چیزهایی که این کسانی که می‌گویند متنجس منجس نیست و از آن خیلی می‌ترسند مرحوم حاج آقا رضا مرحوم آقای خویی مرحوم آشیخ محمد رضا مسجد شاهی مرحوم آقای فیض قمی و امثال این‌ها مرحوم آقای خالصی که هو هم کرده‌اند این‌ها را، این‌ها بعد از آن که بحث را تمام می‌کنند یا قبل از آن که بحث را تمام بکنند همین را می‌گویند که یک دفعه مردم آن‌ها را نجس ندانند می‌گویند ما ولو این که می‌گوییم متنجس منجس نیست اما خودمان متنجس را منجس می‌دانیم حرف همه این جاست که معمولاً همان کسانی که مثل مرحوم حاج آقا رضا و امثال مرحوم حاج آقا رضا مثل مرحوم آقای خویی و این‌ها که می‌گویند متنجس منجس نیست تا 40 واسطه را هم می‌گویند منجس است عملاً این جور نیست که یک لاابالی گری در این‌ها دیده شده باشد لذا بحث طلبگی را نبرید در خارج که خارج چیست؟ معلوم است که متشرعه ولو به طور احتیاط متنجس را منجس می‌دانند فعلا بحث ما این است یک کلی درست بکنیم اگر بشود و این لاابالی گری‌ها را درست بکنیم، لذا متنجس منجس است دلیلی برایش پیدا نکردیم متنجس منجس است از نظر قدماء قولی برایش پیدا نکردیم و این حرف در زمان متأخرین پیدا شده اما از آن طرف متنجس منجس نیست ده بیست تا روایت داریم و هفت هشت تا دلیل دلیل فوق العاده مهم که به ساحت مقدس مرحوم محقق همدانی می‌خورد یعنی یک دلیل‌ها محکم ریشه‌دار ،  این هفت هشت تا دلیل را در این هفته باید متعرض بشویم .

    راجع به روایاتش چندتا روایت خواندم امروز هم چندتا روایت بخوانم دیگر شما اگر مرد کار باشید باید در ابواب متفرقه این روایات را پیدا بکنید و اگر هم حالش را ندارید مرحوم حاج آقا رضا همدانی همه روایات را نفیاً یا اثباتاً در مصباح الفقیه آورده‌اند ، حالا روایت امروزمان موثقه سماعه روایت 4 از باب 13 از ابواب نواقض الوضوء جلد اول وسائل قلت لابی عبدالله علیه السلام انی ابول ثم اتمسح بالاحجار فیجیٍٍئ من البلل ما یفسد سراویلی قال لیس به بأس که محل بول را خشکاند خب محل بول متنجس است به واسطه عین نجس یعنی بول ، آن را می‌دانست که حتماً باید آب بریزد و آب نداشت گفت هم آب نداشتم ، آب نداشتم و خشکاندم پس متنجس به بول است باید آب بریزد تا پاک بشود روایاتش را هم در حلسه قبل خواندیم که محل غایط استثناست آن را با سه تا دستمال، سنگ می‌شود پاک کرد اما محل بول را لایغسل الا بالماء ،

      اشکالش در بلل مشتبه است که این بلل مشتبه بعد از آن بیرون آمد پاک است یا نجس ؟ اگر بگویید متنجس منجس است نجس است اگر بگویید متنجس پاک است پاک است امام علیه السلام فرموده‌اند متنجس به متنجس پاک است

      قلت لابی‌عبدالله علیه السلام انی ابول ثم اتمسح بالاحجار فیجیئ من البلل ما یفسد سراویلی قال لیس به بأس . گفته‌اند این روایت شریف این که این سماعه خود موثق است اما از نهدی و حکیم بن مسکین روایت نقل می‌کند مرحوم آقای خویی می‌فرماید روایت صعیف السند است برای این‌که سماعه از نهدی و حکیم بن مسکین نقل کرده و هردو این‌ها توثیق نشده‌اند ، در حالی که این نهدی را ابن ولید، شاگردش ابی داود که هردو کتاب رجال دارند مرحوم صدوق بلکه نجاشی نهدی را توثیق کرده ، حکیم بن مسکین را همین ابن ولید و تلمیذش ابی داود و مرحوم صدوق و محقق در معتبر شهید اول در دروس توثیق کرده ولی همین‌جاابن ابی عمیر روایت را از او نقل می‌کند بزنطی ابن فضال حسن بن محبوب کثیراً از این روایت نقل می‌کنند ، و این ابن ابی عمیر و برنطی و ابن فضال و حسن بن محبوب همه آنها از اصحاب اجماعند بنابراین روایت از نظر سند اشکال ندارد و از نظر دلالت اشکال ندارد و می‌گوید متنجس منجس نیست ، نظیر این روایت‌ها زیاد است دوتا روایت دیگر بخوانیم

     روایت 7 از باب 6 از ابواب ماء المطر جلد اول وسائل ، سئل عن طین المطر روایت صحیح السند است می‌گوید که ابن فضال است ظاهراً می‌گوید من سؤال کردم یا سؤال شد از این گل‌های باران همین بحث ما این‌جاست که باران می‌آید کوچه‌ها مخصوصاً عرب‌ها کوچه‌هایشان پر از مدفوعات است و یا همین وقتی باران بیاید سگ‌ها توی کوچه رفت و آمد دارند ماها پا می‌گذاریم روی آن جای پای سگ‌ها بلکه سگ‌ها می‌روند توی آب‌ها ، باران‌ها توی آب هم نروند ، گل است دیگر می‌روند توی گل‌ها خب عین نجس است این گل‌ها نجس می‌شود ماها هم همه در این کوچه‌ها می‌رویم عربها پا برهنه آن وقت راه می‌رفتند حالا هم همین‌جور است و ماها با کفش و با همین گل‌ها می‌رویم توی مسجد با همین گل‌ها می‌رود مستراح برمی‌گردد می‌رود توی اتاق توی صحن خانه وبالاخره به قول مرحوم حاج آقا رضا یک شبانه روز نمی‌شود که عالم نجس می‌شود اگر متنجس منجس باشد ، مرحوم حاج آقا رضا مثال می‌زنند می‌گویند که از این سقاخانه‌های کذایی آب می‌خورد می‌رود خانه ، خانه آب می‌خورد بروبچه‌ها نجس می‌شوند کم‌کم آنها طول نمی‌کشد همین آب خوردن که متنجس عالمی را نجس می‌کنند این طین المطر یک چیز بغرنجی است انصافاً همه جا، در ایران کمتر هست برای این‌که توی کوچه‌ها مدفوع نیست اما عرب‌ها همیشه حتی نجف با آن تمدنی که روحانیت برایش درست کرداما کوچه‌هایش پر از مدفوعات است وباران می‌آید حالا وقتی که باران می‌آید آن آب باران ولو با مدفوع هم بر خورد بکند تا مضاف نشود پاک است اما حرف در این است که از آن باران گل درست می‌شود طین المطر و پا می‌گذارند روی مدفوعات و روی آن گل‌ها و مدفوعات با آن گل‌ها مخلوط می‌شود و بالاخره متنجس است پا می‌گذارند روی همین متنجس‌ها توی حرم مطهر امام حسین علیه السلام امیرالمومنین علیه السلام می‌روند و گل پاشیده تا توی شانه با همین گل‌ها می‌ایستند به نماز، هم مراجع این است هم طلبه‌ها این جورند هم خود مردم، از این طین المطر که اگر راستی فکرش را بکنیم، یک دفعه می‌خواهیم راستی چشممان را هم بگذاریم کما این‌که می‌گذاریم دیگر می‌گوییم آقا من که نمی‌دانم الان این چکه‌ها که به عبایم است سه متر راه رفته این قطره‌های گلی یکی پس از دیگری این‌ها را که من نمی‌دانم چه جوری است آن مابقی هم که محل ابتلاء نیست مرحوم آقای حکیم می‌گویند آن مابقی هم که محل ابتلاء نیست بنابر این کل شیئ طاهر می‌گوید پاک است مرحوم آقای خویی می‌گویند بابا شوخی می‌کنی و الا یک مقدار آدم فکرش را بکند یقین دارد که این گل‌های توی کوچه نجس است یعنی متنجس است و انسان بخواهد علم اجمالی و آنها که محل ابتلاء نیست و این هم که محل ابتلاء هست کل شیئ طاهر دارد و این‌ها به قول مرحوم آقای خویی شوخی است و راستی اگر فکرش را بکنیم طین المطر مخصوصاً در آن موقعی که این روایت‌ها صادر شده نجس بوده یعنی متنجس بوده سئل عن طین المطر یصیب الثوب فیه البول و العذره در این طین المطر بول هست عذره هست یعنی مستراحهای عربها توی کوچه هاست یا روی پشت بامشان است و هم بول هست هم عذره هست چیست؟ فقال طین المطر لا ینجس، فرمودند که چون که متنجس است منجس نیست طین المطر لا ینجس، و ما بخواهیم بگوییم این طین المطر لاینجس بعضی‌ها فرموده‌اند گفته‌اند طین المطر لاینجس در وقتی که دارد باران می‌آید نمی‌شود که این‌جوری روایت‌ها را معنا بکنیم از او پرسید ماءالمطر نه ، طین المطر لذا طین المطر باران می‌آید هم کوچه‌ها را ملوث می‌کند طین المطر یعنی در حالی که باران می‌آید هیچ، اما در وقتی که باران بند آمد و مردم رفت و شد روی این آب باران از این خاک باران‌ها کردند و طین المطر درست شد طین‌المطری که فیه البول و العذره این چه جوری است؟یعنی آدم می‌داند این‌ها متنجس است ، منجس است یا نه؟ حضرت فرمودند طین المطر لاینجس،

    یعنی باران می‌آید کوچه‌ها پر از مدفوعات است یا مثلاً در مخصوصاً آن وقتی‌که حاجی‌ها می‌آیند خون هست در خانه‌ها و با پا می‌آیند روی خون‌ها می‌روند روی گل‌ها کسی دیگر می‌آید روی این گل‌ها و همچنین ، آنها که با عین نجس بوده این مرادش نیست ، آنها که با عین نجس نباشد یعنی آمده روی خون از روی خونها رفته روی گل‌ها از روی گل‌ها یک کسی دیگر روی آن گل‌ها پاک است یا نجس؟ حضرت فرمودند که آن خون و عذره و بول و مدفوع و این‌ها نجس است اما طین المطر لا ینجس یعنی این گل‌های توی کوچه‌ها که باران می‌آید برف می‌آید این نجس نیست و همه ما الا وسواسی‌ها که از خانه بیرون نمی‌ایند همه ما می‌دانیم که وقتی باران و برف بیاید دو سه روز بیشتر طول نمی‌کشد عالم متنجس است همه ما این را می‌دانیم و یک کسی پیدا بشود یقین نداشته باشد چشمش را هم گذاشته ، و الا کی‌ می‌تواند بگوید من یقین ندارم بعد از دو سه روز باران آمدن و مردم رفت و آمد با لاابلی‌گری‌هایشان توی بازار و از توی بازار روی گل‌ها و از روی گل‌ها توی بازار و توی خانه و توی مستراح و توی مساجد این‌ها من یقین ندارم که این گل‌ها توی کوچه نجس است .

     گفتم یک دفعه ماء المطر در وقتی است که در وقت باریدن است آن هم روایت داریم در وقتی که می‌بارد پاک است آن روایت‌ها هست اما حالا طین المطر است گفتم دیگر خیلی خب یقین می‌خواهد همین است دیگر معمولاً این‌ها حرفهایی نیست که من بزنم یا شما، حرفش زده شده مرحوم صاحب جواهر مرحوم شیخ انصاری مرحوم آقای حکیم می‌گویند آقا ما یقین نداریم، علم اجمالی است می‌دانیم نجس است اما این گل‌های توی شانه من نمی‌دانم نجس است یا نه؟ علم اجمالی است آن طرف که ندارد این طرفش را هم من یقین ندارم، کل شیئ طاهر ، مرحوم حاج آقا رضا مرحوم آخوند مرحوم شیخ الشریعه مرحوم آشیخ محمد رضا مسجد شاهی من‌جمله مرحوم آقای خویی می‌گوید آقا این حرفها چیست خودت را می‌خواهی گول بزنی من یقین ندارم نجس است چیست؟ باران بیاید دو سه روز این برف وباران‌ها هنوز انسان یقین پیدا نکند این معلوم است لاابالی است به اسم کل شیئ طاهر لاابالی‌گری می‌کند و راستی هم این جور است همه ما در طهارت و نجاست لاابالی هستیم ، لذا همین مرحوم امام که می‌گویدمن یقین ندارم همین واسطه دوم وسوم را می‌گوید پاک است ایشان از کسانی است که با مرحوم آقای خویی تفاوت ندارد و مرحوم حاج آقا رضا که ایشان می‌گویند متنجس منجس نیست آن وقت برای خاطر این که آن اجماع را ضربه به آن نزند مرحوم حضرت امام می‌گویند خب آن واسطه اول را چون اجماع قدماء روی آن است ولش بکن دیگر اجماع آن مرتبه سوم بعنی واسطه سوم که آقای خویی می‌گویند نه دیگر همان متنجس که به عین نجس است آن هیچ ، بعدش می‌شود واسطه دوم عمده حضرت امام از آن اجماع می‌ترسند همچنین این کسانی هم که این طرف و آن طرف می‌زنند از آن اجماع قدماء می‌ترسند حالا یک کسی به شما بگوید آقایان که از اجماع می‌ترسید این اجماع کجاست ؟ آقایان که از روایات می‌ترسید و می‌گویید به اندازه تواتر روایت داریم متنجس منجس است این روایات کجاست ؟ نه روایت داریم نه اجماع داریم از آن طرف هم ماءالمطر لاینجس داریم.

   ایشان می‌گوید اصلاً به مخیله مردم خطور نمی‌کند که متنجس منجس است در حالی که گل هست توی کوچه ها وعذره و بول و خون و این‌ها توی کوچه‌ها هست اما مردم به تخیلشان هم نمی‌آید ، وسواسی‌ها چرا، وسواسی‌ها کم هم هستند لذا مثلاً اگر راستی متنجس منجس شد بازار باید بسته بشود روزهای اول ، اگر راستی ما متنجس را منجس بدانیم همه مردم نجسند هر کسی جوری مخصوصاً لاابالی‌ها مخصوصاً بادیه نشین‌ها مخصوصاً آن کسانی که گوشت و لبنیات به ما می‌دهند این‌ها اصلاً به مخیله‌شان خطور نمی‌کند این حرف‌ها، مردم، نه راوی‌ها،

   یکروایت دیگر بخوانم صحیحه محمد بن مسلم است روایت 3 از باب 7 از ماء الحمام ، روایت این جوری است که آقا امام باقر سلام الله علیه از حمام پای برهنه بیرون آمدند حمامهای عمومی این حمامهای عمومی که مرحوم شیخ انصاری در طهارت نه این‌جا می‌خواهند بگویند بعضی اوقات ظاهر مقدم بر اصل است و ظهور مقدم بر اصل مثال می‌زنند به حمامهای عمومی می‌گویند ظهور این است که این حمامها نجس است کل شیئ طاهر می‌گوید پاک است کل شیئ طاهر در مقابل ظهور نمی‌تواند قد علم بکند بنابر این اگر شک کردیم پاک است یا نه ؟ آن ظهور می‌گوید نجس است بعد از مرحوم شیخ انصاری به ایشان ایراد کرده‌اند به چه دلیل می‌گویی ظهور غیر حجت این مقدم بر اصل است ،نه، اصل مقدم است لذا همین حرفهایی که ایشان می‌زنند با کل شیئ طاهر کوچه ها را درست کردند و حمام عمومی را هم درست کردند که نقل کرده‌اند مرحوم حاج شیخ عبدالکریم، آقای داماد نقل می‌کردند می‌گفتند که ایشان در حمامهای عمومی لباس می‌پوشیدند عمامه ایشان افتاد روی زمین حمام عمومی که گل است عموماً ایشان برداشتند سرشان گذاشتند و همه تعجب کردند که مرحوم شیخ از حمام عمومی اجتناب نکردند و عمامه‌ اشان را سرشان گذاشتند این جور حرفها هست که آیا ظهور مقدم بر اصل است ؟ اصل مقدم بر ظهور است؟ امام باقر سلام الله علیه می‌خواهند این را به محمد بن مسلم بفهمانند که حمامهای عمومی پاک است در حالی که متنجس است مسلم ، حمامهای عمومی مخصوصاً آن زمان همیشه این‌جور بوده الان شماها توی حمامهای خصوصی هم صحن حمام را نجس می‌دانید یک آبریزی عجیب می‌کنید اگر بخواهید طاهرش کنید و یک حرفهایی می‌زنید همه شما لذا آن حمامهای عمومی خب معمولاً باید بگوییم نجس ، امام باقر سلام الله علیه برای این‌که به این بفهمانند نجس نیست آمدند خانه محمد بن مسلم هم همراهشان بود دستور دادند آب آوردند پاهایشان را شستند بعد به محمد بن مسلم فرمودند نه این که پایم نجس بود من از حمام تا این‌جا که آمدم پایم کثیف شد چون پابرهنه بودم حالا چرا کفش پایشان نبود؟ نمی‌دانم چون پابرهنه بودند گفتند که پایم کثیف شد لذا پایم را شستم لذا حمام عمومی را که روایات دیگر داریم امام باقر سلام الله علیه فرمودند پاک است، به محمد بن مسلم فرمودند که لولا مابینی و بین داری قذر یعنی پاکثیف می‌شود کثافت ما غسلت رجلی و لا یبخث ماء الحمام گفتند ماء الحمام پاک است صحن حمام عمومی پاک است ولو این‌که متنجس است اما منجس نیست و من اگر پایم را شستم برای خاطر  این نبود که پایم را در متنجس گذاشتم برای این بود که پایم کثیف بود پایم را شستم

  روایت 3 از باب 7 ابواب ماء الحمام جلد اول وسائل .

   این‌ها روایات است و بعضی اوقات یک روایاتی هست که چون ما می‌گوییم متنجس منجس است و در میان ما مشهور است نمی‌شود خواند برای این‌که با آن تنزه امامت سازگار نیست یعنی ممکن است بعضی اوقات روایت بخوانیم آن روایت ضربه بزند به مقام تنزه امام علیه السلام ولو این‌که یک واقعیت هم باشد این روایتها زیاد داریم لذا نباید روی منبر بخوانیم نباید هم بین خودمان بخوانیم مخصوصاً در مسئله ما این‌قدر روایت هست خیلی احتیاج نیست که یک روایاتی بخوانیم که با تقدس و تنزه امام علیه السلام سازگاری نداشته باشد . حالا تا این‌جا این جور شد

     بعضی‌ها مثل شیخ انصاری‌ها مثل مرحوم صاحب جواهر فرمودند روایت را حمل بر تقیه می‌کنیم برای این که آن روایت‌ها ولو دلالتش خوب است سندش هم خوب است اما کلما زاد فی صحته زاد فی سقمه این روایت ها صحیح السند ظاهرالدلاله با روش شیعه سازگار نیست، لذا حمل بر تقیه، یا مرحوم صاحب جواهر دیگر اصلاً هو می کنند و می فرمایند که این روایت ها معرض عنها عندالاصحاب است بلکه معرض عنها عندالشیعه و مرحوم فیض کاشانی که از این حرف ها زده اصلاً لیاقت جواب دادن را ندارد، این جوری تمام کرده اند یک کسی گفته اعراض اصحاب روی آن است یک کسی هم گفته حمل بر تقیه بنابر این متنجس منجس است. خب حالا اولاً اعراض اصحاب از روایات، کدام اصحاب ؟ یعنی مثلاً کاشف الغطاء صاحب جواهر وحید بهبهانی این که این قول ها پیدا شده، می شود ما روایات را بگوییم به اعراض این ها از کار می افتد ؟ یا مراد اعراض قدماست ؟و قدماء مسئله را اصلاً متعرض نشده‌اند، حمل بر تقیه آن جاست که اولاً مرجح اول و دوم نباشد برسد به مرجح سوم حمل بر تقیه کنیم اما جمع دلالی دارد ، حمل بر تقیه چرا حمل برتقیه بکنیم ؟ برای خاطر این‌که مرحوم صاحب جواهر گفته ضرورت داریم این‌که متنجس منجس است می‌گوییم قدماء هم گفته‌اند ؟ و این حمل بر تقیه جا دارد همین‌جور ما روایت‌ها را حمل بر تقیه کنیم در حالی که نتوانستیم روایت‌ها را معنا کنیم حمل برتقیه کنیم ، بله عامه متنجس را که منجس نمی‌دانند نمی‌دانند ازاله نجاست را هم کافی می‌دانند و متنجس به عین نجس را هم می‌گویند این تنجس نیست عینش را رفع کن وقتی عینش را پاک کردی دیگر پاک است ازاله نجاست از چیزی موجب طهارت ، این را هم بعضی‌ها قبول ندارند اما ظاهراً این طور نیست وقتی برویم در کلمات عامه یک شهرت به سزایی هست در این که متنجس منجس نیست شهرت به سزایی هست این‌که ازاله عین نجاست موجب طهارت اما حرف در این است این روایت را حمل بر تقیه بکنیم چرا؟ این چرایش را در آن مانده‌ایم اگر قدماء همه آنها یعنی شهرت به سزایی در مسئله بود روایت هم نبود حرفی ، و اما بعد از آن که روایت برای این که متنجس منجس است نداریم قدماء هم نگفته‌اند از متأخرین پیدا شده اجماع متأخرین نه حجت نیست این جا دیگر اصلاً حجت نیست چون‌که مثل صاحب جواهر چندین صفحه برای این‌که متنجس منجس است دلیل می‌آورد بعد از آن‌که دلیل می‌آورد همین اجماع متأخرین را هم دیگر نمی‌شود بگوییم حجت است، بالاخره وقت تمام شد یک حرف دیگر هم هست خیلی خوب روایت‌ها به قول مرحوم شیخ انصاری بگویید حمل بر تقیه حالا متنجس منجس است یا نه؟خب دلیل ندارید دیگر وقتی دلیل ندارید ما دلیل داریم کل شیئ طاهر حتی تعلم ، حالا چند روز دیگر باید در این باره صحبت بکنیم مخصوصاً که صحبت‌مان زیاد بشود شاید شما چیزی پیدا کنید از شما استفاده کنیم انشاءالله

وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo