درس خارج  فقه شهادات حضرت آیت الله مظاهری

85/09/07

كتاب الشهادات

جلسه:55

  اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم. بسم اللَّه الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

 بحث درباره اين بود كه آيا زنا كه قرآن مى‌فرمايد چهار شاهد عادل بايد باشد اگر ضميمه بشود زن آيا مثلاً هشت زن، يك مرد و شش زن، دو مرد و چهار زن، سه مرد و دو زن آيا مى‌شود يا نه؟ رواياتى كه ديروز خوانديم اين بود كه اگر سه مرد و دو زن باشد اين زنا ثابت مى‌شود و اما اگردو تا مرد باشد وچهار تا زن اين اگرمحصن باشد رجم ثابت نمى‌شود اما جلد ثابت مى‌شود و روايتها يك روايت خوانديم كه دلالتش خيلى عالى بود چند تا روايت ديگر هم داريم كه دلالتش خوب است هم سندش خوب است هم دلالتش اما اين روايتها معارض دارد لذا در ميان قدماء سه چهار تا قول پيدا شده و حتى مثل شيخ طوسى در مبسوط يك قول دارد در نهايه قول ديگر دارد درخلاف قول ديگر دارد و مثل مفيد آن چنانى مى‌فرمايد كه بايد چهار تا مرد باشد و نمى‌شود به واسطه زن زنا اثبات بشود حالا چه زناى محصنه چه زناى مجرده، غير محصنه و همين طور كه ديديد مثل مثلاً صاحب جواهر مسئله را با يك تسامحى از آن ردّ شده‌اند خب معلوم است صاحب جواهر كه اين جور كند ديگر ديگران هم همين طور است اين ده دوازده تا كتاب قضا و شهادات كه نوشته شده خيلى با تسامح از مسئله گذشته‌اند مثلاً مثل مرحوم آيت اللَّه خويى كه ايشان در اين جا قضا و شهادت دارند در آخر تكمله ايشان همين حرف محقق را در متن نقل مى‌كنند و برايش استدلال مى‌كنند و از مسئله ردّ مى‌شوند گويا اصلاً معارضى در مسئله نيست لذا مسئله خيلى مشكل شده پيش من كه ديروز مى‌گفتم آن روايت معارض را بخواهيم حمل بر تقيه بكنيم كه شيخ طوسى كرده‌اند خب ايرادش اين است كه عامه مثل مفيد مى‌گويند كه اصلاً اثبات نمى‌شود به غير از چهار تا مرد كه قرآن دلالت دارد سه تا آيه راجع به بحث در قرآن داريم و هر سه تا آيه مى‌فرمايد چهار تا مرد عامه اين را مى‌گويند لذا اگر بخواهيم روايت را حمل بر تقيه كنيم همه روايات بايد حمل بر تقيه بشود و اين كه بگوييم آن روايتى كه مى‌گويد سه تا مرد و دو تا زن يا چهار تا زن و دو تا مرد مسئله درست مى‌شود اينها را عمل بكنيم آن كه مى‌گويد نه حمل بر تقيه كنيم خب اين كار را شيخ طوسى كرده‌اند اما خب خيلى ايراد به ايشان وارد است كه آقا اگر حمل بر تقيه مى‌كنيد همه را بايد حمل بر تقيه بكنيد مى‌شود حرف عامه و تمسك به قرآن و قرآن مى‌فرمايد كه چهار تا شاهد مرد، اگر هم حمل بر تقيه نمى‌كنيد كه ديگران نكرده‌اند البته صاحب جواهر با تسامح ردّ شده‌اند و همين طور كه شيخ طوسى فرموده‌اند ايشان هم مى‌فرمايند كه روايات معارض حمل بر تقيه مى‌شود از آن طرف هم بعضى از بزرگان گفته‌اند كه اين بحث ديروز شهرت روى آن است پس آن روايات معارض طرد مى‌شود چرا؟ اعراض اصحاب. چرا؟ براى اين كه اگرهم تعارض باشد خذ بما اشتهر بين اصحابك و فان المجمع عليه لا ريب فيه پس آن رواياتى كه غير ازآن روايات ديروز است كه خوانديم يعنى اثبات مى‌شود با سه تا مرد و دو تا زن يا اثبات مى‌شود با چهار تا زن و دو تا مرد اينها ردّ مى‌شود چرا ردّ مى‌شود؟ براى شهرت. خب ايراد مهمش اين است كه چهار پنج نفر از قدماء اين حرف ديروز را نزده‌اند حتى مثل شيخ طوسى سه تا قول دارد چه جور مى‌شود ما بگوييم قول مشهور؟ مرحوم مفيد مرحوم سلار اينها مى‌گويند اصلاً عمل به روايتها نمى‌كنيم مثل بعضى ابن حمزه، صاحب سرائر اينها مى‌گويند نه ما روايات را همه‌اش را اخذ مى‌كنيم به اين معنا كه قائل مى‌شويم به اين اصلاً در باب زنا اگر 8 تا زن شهادت دادند قبول مى‌شود اگر شش تا زن و يك مرد باشد قبول مى‌شود درميان قدماء اين جورى است وقتى ما مى‌توانيم شهرت درست بكنيم كه قدماء الا من شذّ مثلاً مثل ابن جنيد مخالفت كرده باشد كه به قول استاد بزرگوار ما آقاى بروجردى مى‌فرمودند چون در محيط عامه بوده رنگ سنى گرى خواه ناخواه آمده و اقوال نادره دارد مثلاً بگوييم مخالف ابن جنيد است آن وقت مى‌شود گفت كه خذ بما اشتهر بين اصحابك لذا در شهرت هم مانده‌ايم، بله شهرت در متاخرين هست يعنى اين قول محقق مشهور در ميان متاخرين است شهرت متاخرين هم كه براى ما دردى دوا نمى‌كند بخواهيم هم برسد به اينجا بگوييم روايات مخالف با قرآن است همه روايتها بايد طرد بشود برمى گردد به اين كه قرآن مى‌فرمايد 4 تا مرد پس بايد 4 تا مرد باشد لذا ديروز مى‌گفتم كه مطالعه دقيق بكنيد ببينيم كه مى‌شود از شما استفاده كرد اين بغرنج را؟ كه وضع قدماء آن است و وضع متأخرين اين است و آن تسامح و تساهل در اين جا مثل مرحوم صاحب جواهر بعدهم اين كسانى كه قضاو شهادات نوشته‌اند ده دوازده تا من جمله مرحوم آقاى خويى و حضرت امام هم در تحرير همان جور كه محقق گفته‌اند همين جور گفته‌اند و ردّ شده‌اند كسانى هم كه حاشيه بر حرف حضرت امام دارند يا شرح كلام حضرت امام را كرده‌اند آنها هم امام اين جور گفته و دليلش هم اين است و اصلاً متعرض مسئله ديگر نشده‌اند حالا ما نمى‌گوييم كه روايتها مخالف با قرآن است نه خب براى اين كه روايات مفسر است مبين است مخالفت ندارد آن مى‌گويد چهار تا مرد خب مبين قرآن مى‌گويد كه زن هم بعضى اوقات مى‌تواند به جاى مرد باشد لذا اينكه ما بگوييم كه روايتها مخالف با قرآن است و فاضربوه على الجدار و اينها خب نمى‌گوييم مى‌گوييم روايتها مبين است روايتها مفسر است طورى نيست اما بخواهيم قول مشهور را بگوييم كه متاخرين است اگردر قدماء اختلاف نبود حرف خوبى بود مى‌گفتيم كه شهرت هست مابقى روايات يعنى روايات معارض را طرد مى‌كنيم حالا يا مرجح خذ بما اشتهر بين اصحابك يا اگركسى بگويد كه شهرت شهرت روايى در اين جا شهرت روايى نيست هفت هشت تا روايت آن طرف است هفت هشت تا روايت اين طرف است و شهرت روايى نيست يا مثلاً شهرت فتوايى حجت نيست در اصول ديگر مبناى شما هر چه هست خب ديگر خواه ناخواه اگر شهرت باشد اعراض اصحاب از روايات معارض است آن خوب است اما متأسفانه شهرت هم از قدماء نداريم، از متأخرين داريم خب ديگر بخواهيم خلاف قرآن بگوييم نمى‌شود بخواهيم بگوييم خلاف شهرت نمى‌شود بخواهيم حمل بر تقيه بكنيم بايد همه را حمل بر تقيه كنيم بعضى را حمل بر تقيه كنيم و بعضى را نكنيم نمى‌شود. بله ديروز مى‌گفتم كه استاد بزرگوار ما آقاى داماد »رضوان اللَّه تعالى عليه» ايشان دراين مواقع اينجانه ايشان قضا و شهادات نگفتند نظيرش در فقه زياد است مى‌گفتند اين اختلاف‌ها از باب نحن نلقى الخلاف بينكم حفظاً لدمائكم است خب اين حرف حرف خوبى است براى خاطر اين كه در روايت 20 تا روايت بيشتر 50 تا روايت بيشتر داريم و اين حرف آقاى داماد هم اينجا نمى‌آيد نيامدنش هم همين است كه اگر بخواهيم آن روايات را كه مخالف با بحث ديروز است حمل بر تقيه كنيم لازمه‌اش اين است همه روايات راحمل بر تقيه كنيم براى اين كه آن رواياتى كه مى‌گويد سه تا مرد و دو تا زن يا دو تا مرد و چهار تا زن زنا اثبات مى‌شود خب عامه نگفته‌اند عامه گفته‌اند اصلاً در باب شهادات همه جا عامه مى‌گويند مى‌گويند، زن برود خانه داريش را بكند به اين كارها چكار دارد الا يك ضرورتى در كار باشد چاره‌اى نباشد لذا آنها در همه جا اصلاً گفته‌اند در باب شهادات چه حقوق اللَّه چه حقوق الناس زن نمى‌تواند شهادت بدهد لذا ديروز مى‌گفتم كه يك مرد مى‌خواهم در درس اين مسئله را ديشب حل كرده باشد و امروز مردانگى ما از او استفاده كنيم زن را طرد كنيم و اين فتواى اين مرد را در اين جا درستش بكنيم. حالا بگذاريد اين روايات اهل بيت را بخوانيم شايد كه در ضمنى كه روايات مى‌خوانيم نور اهل بيت يك نورانيتى براى شما پيدا بكند بتوانيم اين بحث مشكل را حل بكنيم. حرف مرحوم محقق اين بود گفتم شهرت در ميان متأخرين است كه معمولاً شهرت بين متأخرين هم اين جورى است اين كسانى كه رساله عمليه نوشته‌اند اينها همين حرف مرحوم محقق را زده‌اند و رفته‌اند جلو يا كسانى كه متون فقهيه نوشته‌اند مثل مرحوم محقق كه دو سه تا متن فقهى دارد اينها كه متون فقهيه نوشته‌اند يا مثل مرحوم شهيد اول اينها اين حرف مرحوم محقق را نوشته‌اند شهرت بين متاخرين هست و يثبت الزنا خاصة اين خاصة يعنى لواط و سحق و اينها كه گفتيم نه، فقط زنا بثلاثة رجال و امرأتين و برجلين و اربع نساء غيران الاخير لا يثبت به الرجم و يثبت به الجلد اگر روى زن شوهر دار 4 تا زن شهادت بدهند و دو تا مرد رجمش اثبات نمى‌شود جلدش اثبات مى‌شود خيلى اين تعبد عجيبى هم هست ولى مشهور در ميان متاخرين است همه گفته‌اند خب حالا آن رواياتى كه ما بناشد بخوانيم براى قول مرحوم محقق يكى را خوانديم ديروز آن روايتى كه خوانديم روايت 1 از باب 30 از ابواب حدّ زنا بود كه دلالتش انصافاً خيلى خوب بود.

 روايت 1 از باب 30 از ابواب حد زنا صفحه401 جلد 18 وسايل محمد بن الحسن باسناده عن الحسين بن سعيد عن ابن محبوب عن ابان عن الحلبى عن ابى عبداللَّه‌عليه السلام سند خيلى بالاست دو تا اصحاب اجماع هم در آن است انه سئل عن رجل محصن فجر بامرأة فشهد عليه ثلاثة رجال و امرأتان وجب عليه الرجم و ان شهد عليه رجلان و اربع نسوة فلا تجوز شهادتهم و لا يرجم و لكن يضرب حدّ الزنا خيلى دلالت خوب است عين همين فرمايش مرحوم محقق است يعنى مشهور در ميان متاخرين فرمودند كه و يثبت الزنا خاصة بثلاثة رجال و امرأتين و برجلين و اربع نساء غير ان الا خير يعنى دو تا مرد و چهار تا زن غير ان الاخير لا يثبت به الرجم و يثبت به الجلد خب اين روايتى كه خواندم براى اين فرمايش مرحوم محقق خيلى عالى است حالا براى اين فرمايش مرحوم محقق باز هفت هشت تا روايت هست.

 روايت 3 از باب 24:

 اين باب 24 تقريباً 50 تا روايت دارد روايتها خيلى در هم و برهم است و معارض در اين روايتها در اين 50 تا روايت زياد است و بالاسناد عن الحلبى عن ابى عبداللَّه‌عليه السلام سند سندِ صحيح است سندِ كلينى است آنجا جميل بن دراج و محمد بن حمران بود اينجا به حلبى است قال سئلته عن شهادة النساء فى الرجم فقال اذا كان ثلاثة رجال و امرأتان و اذا كان رجلان و اربع نسوة لم تجز فى الرجم خب ديگر آن زنايش را نگفته كه جلد هست اين را ديگر نگفته اما اين كه اگر سه تا مرد و دو تا زن باشند رجم اثبات مى‌شود اين را گفته‌اند اما اگردو تا مرد باشدو چهار تا زن رجم اثبات نمى‌شود اما چيزى ديگر اثبات مى‌شود يا نه؟ روايت متعرض نيست همين حلبى در آن روايت گفت كه ضرب اثبات مى‌شود بايد 100 تا تازيانه به او بزنند.

 روايت 10 از باب 24:

 و بالاسناد عن يونس عن عبداللَّه بن سنان روايت صحيح السند است سندش هم خيلى بالاست دو تا از اصحاب اجماع يكى يونس يكى عبداللَّه بن سنان در سند است. قال سمعت اباعبداللَّه‌عليه السلام يقول لا تجوز شهادة النساء فى رؤية الهلال و لا يجوز فى الرجم شهادة رجلين و اربع نسوة و يجوز فى ذلك ثلاثة رجال و امرأتان. خب اين هم مثل همان روايت 3 است كه اگر سه تا مرد و دو تا زن شهادت بدهند گفت كه رجم ثابت مى‌شود اما و لا يجوز فى الرجم شهادة رجلين و اربع نسوة اما حالا جلد هم اثبات مى‌شود يا نه؟ آن روايت گفت ولى اين روايت اين را ندارد اما اين كه دو تا مرد و چهار تا زن گفت رجم اثبات نمى‌شود ديگرساكت ماند اما اگر سه تا مرد و دو تا زن باشد فرمود كه رجم اثبات مى‌شود اين هم روايت10.

 روايت 11 و عن عدة من اصحابنا عن سهل بن زياد عن ابن ابى نجران عن مثنى الحناط عن زرارة از نظر ما روايت صحيح السند است سندش هم خيلى بالاست اشكال كرده‌اند در سهل بن زياد به اين كه غالى است و ما گفتيم سهل بن زياد 2000 روايت از او مشايخ ثلاثة نقل مى‌كنند مخصوصاً كلينى بيش از 1000 روايت از اين نقل مى‌كند و بگوييم غالى است پس رواياتش پذيرفته نمى‌شود يعنى 2000 روايت كتب اربعه را بگذار كنار، نمى‌شود كه. سئلت اباجعفرعليه السلام عن شهادة النساء تجوز فى النكاح؟ قال نعم و لا تجوز فى الطلاق؟ قال قال على‌عليه السلام تجوز شهادة النساء فى الرجم اذا كان ثلاثة رجال امرأتان و اذا كان اربع نسوة و رجلان فلا يجوز الرجم خب اين هم براى رجمش حسابى دلالت دارد اما اگر دو تا مرد و چهار تا زن شد رجم نمى‌شود آيا تازيانه مى‌خورد يا نه؟ ديگر متعرض نيست.

 روايت 25:

 و عنه عن محمد بن فضيل عن ابى الصلاح الكنانى روايت صحيح السند است و كسى اشكال در سند نكرده عن ابى عبداللَّه‌عليه السلام قال قال على عليه السلام شهادة النساء تجوز فى النكاح و لا تجوز فى الطلاق و قال اذا شهد ثلاثة رجال و امرأتان جاز فى الرجم، و اذا كان رجلان و اربع نسوة لم تجز اين هم دلالتش بسيار خوب است.

 روايت 32: و باسناده عن يونس بن عبد الرحمان عن مفضل بن صالح عن زيد الشحام روايت صحيح السند است سندش هم خوب است قال سئلته عن شهادة النساء؟ قال فقال لا تجوز شهادة النساء فى الرجم الا مع ثلاثة رجال و امرأتين، فان كان رجلان و اربع نسوة فلا تجوز فى الرجم اين هم اين روايت. روايتها همه صحيحه است و همه اين روايتها مى‌گويد كه اگر سه تا مرد باشد و دو تا زن اين رجم اثبات مى‌شود در باب حق الناس بعد مى‌آييم صحبت مى‌كنيم كه در باب دين اگر يك مرد و دو تا زن باشد دين ثابت مى‌شود آن جا بحث دارد ديگر و اما اگر زن فقط شد دين ثابت مى‌شود يا نه؟ مشهور اين است كه باز هم ثابت مى‌شود اگر چهار زن شهادت بدهند اثبات مى‌شود لذا آن آيه شريفه كه مى‌فرمايد كه رجل و امرأتان مربوط به دين است نه مربوط به حدود، خب اين روايات كه مشهور بين متاخرين گفتند اگر سه تا مرد و دو تا زن شهادت بدهد پذيرفته مى‌شود و اگر دو تا مرد و چهار تا زن رجم اثبات نمى‌شود روايت حلبى مى‌گفت كه رجم اثبات نمى‌شود اما اگرراستى اين جور شهادت آمد جلو100 تا تازيانه‌اش مى‌زنند جلد اثبات ميشود روايتها همه صحيحه است همه هم از نظردلالت انصافاً دلالتش خيلى خوب است. حالا يكى گفته‌اند معارض با قرآن است در مسئله سه تا آيه داريم در قرآن كه مربوط به زناست و در هر سه آيه مى‌فرمايد كه چهار تا مرد بايد باشد.

 آيه 15 از سوره نساء (4).

 و اللاتى يأتين الفاحشة من نسائكم فاستشهدوا عليهن اربعة منكم چهار نفر از خودتان هم بايد باشد يعنى سنى يا كافر نمى‌تواند باشد خب مى‌گويد 4 تا، آيه 4 سوره نور.

 و الذين يرمون المحصنات ثم لم يأتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمانين جلدة اگر راجع به زنا اثبات بشود 4 تا مرد مى‌خواهد.

 آيه 13 سوره نور.

 لولا جاؤؤا عليه باربعة شهداء چرا همين جورى مى‌پذيريد؟ اگر بخواهيد بپذيريد 4 مرد مى‌خواهد لولا اين لولاى تحضيضيه است لولا جاؤا عليه باربعة شهداء سه تا آيه داريم هر سه آيه مى‌گويد 4 تا مرد مى‌گويند مفهومش مى‌گويد زن نه. اما اين را جواب دادم گفتم نه اين معارض نيست براى اين كه مفسر است و مبين است و ائمه طاهرين‌عليهم السلام تفسير كردند گفتند كه زن به جاى مرد فى الجمله مى‌تواند بنشيند بنابراين قرآن مسلم مى‌گويد 4 تا مرد و اما معارض باشد معارض نيست براى اين كه رواياتى كه خوانديم مبين قرآن شريف است پس معارض نداريم الا اين كه هفت هشت تا روايت معارض داريم روايت 1 و 5 و 7 و 28 و 29 و 30 و 42 ازاين باب 24 معارض اين رواياتى است كه خوانديم معارضهايش هم خيلى خوب است سندها هم خيلى خوب است بايد براى رفع تعارض چه بكنيم؟ مطالعه كنيد فردا از شمااستفاده بكنيم.

 وصلى اللَّه على محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo