درس خارج فقه شهادات حضرت آیت الله مظاهری
85/06/20
كتاب الشهادات
جلسه:27
اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم. بسم اللَّه الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.
در بحث غنا و موسيقى مسئله از نظر حكم واضح است شايد 50 تا روايت بيشتر در مسئله باشد. از نظر موضوع هم به عقيده من يك امر ضرورى است يك امرواضح عرفى است كه آهنگها يا صداها اگر طربآميز باشد به آن مىگوييم موسيقى به آن مىگوييم غنا و انسان در وقت شنيدن موسيقى يا شنيدن غنا به اين حالت مىگوييم موسيقى. لذا من خيال مىكنم اين مسئله يك مسئله واضحى است هم موضوعاً هم حكماً و اين سر و صداها و حليت موسيقى سنتى و حليت غناى كه محتواى خوب داشته باشد و امثال اينها ديگر يك توجيهات غلطى است كه نبايد بشود من اين را بارها گفتهام به جوانها مىگويم گناه نكنيد اگر گناه مىكنيد توجيه گناه نكنيد براى اين كه توجيه گناه ديگر موجب مىشود انسان موفق به توبه نشود در اين جمهورى اسلامى متأسفانه يك جمله اسلامى آمده و اين خيلى مصيبت درست كرده حجاب اسلامى! غناى اسلامى! موسيقى اسلامى! گاهى هم مىگويند سنتى. لذا اگر مىگفتند كه حرام است و ما مىخواهيم بكنيم خب حرفى است اما اين كه بخواهيم توجيه بكنيم حلالش بكنيم و بعد بگوييم و بعد بشنويم اين كار خيلى خطرناك است خطرش را هم ديدهايم به قول عوام موش را آب كشيدن خيلى بد است انصافاً خيلى زشت است و معمولاً هم اين توجيهات يا از ما طلبهها در آمده يا از دانشگاهىها، آدمهاى عوام مردم اين توجيهات راندارند كم دارند و ما هستيم كه گردن آنها مىگذاريم و براى آنها درست مىكنيم در هر چيزى حالا من جمله اين غنا وموسيقى و من بارها آرزو مىكنم كهاى كاش مثلاً موسيقى در جامعه بود اما به نام اسلام نبود به نام جمهورى اسلامى نبود به نام مرجعى نبود اما اين كه باشد و بنام مرجعى، بنام عالمى، به نام سنتى، به نام اسلام اين خيلى بد است خيلى خطرناك است. لذا توجيه الغلط غلط آخر و در اين رواياتى كه ما مىخوانيم يك روايت نداريم كه اگر محتوى خوب باشد يا محتوى شهوتانگيز نباشد اين اشكال ندارد يا مثلاً راجع به موسيقى راجع به آلات لهو يك روايت نداريم كه اگر مثلاً مرد بزند اما براى مردها يا زن بزند براى زنها اين اشكال ندارد و آن اختلاط زن و مردش است كه اشكال دارد يك توجيههاى مزخرف كه مىشود و من يقين دارم كه آن حرفها كه نسبت به مرحوم فيض كاشانى مىدهند اينها واقعيت نداشته باشد. با نظر به اين كه عامه معمولاً هم غنا را تجويز مىكنند هم موسيقى را تجويز مىكنند و يك رواياتى هم برايش مىتراشند گاهى داريه زدن در عروسى حضرت خديجه را جلو مىكشند يك روايت ضعيف السند كه از عامه است كه مرحوم علامه مجلسى به تناسب نقل مىكند و قبول هم ندارد گاهى مثلاً حتى مىرسانند به آنجا كه در عروسى حضرت زهراعليها السلام مثلاً دف زده شد يا غنا بود اينها خيلى بد است خوب است انسان اين حرفها را نزند بعد هم بگردند اين طرف و آن طرف و آن طرف و يك روايت ضعيف السند عامى يا غير عامى پيدا كنند و بگويند اين هم دليلش يعنى در مقابل 50 تا روايت با يك تاريخ كه معمولاً تاريخ يعنى دووغ در آن خيلى، مرحوم استاد بزرگوار ما آيت اللَّه العظمى بروجردى «رضوان اللَّه تعالى عليه» مىفرمودند اگرهمهاش راست بود كه به اين گندگى نمىشد تاريخى يك جا پيدا بشود خب تاريخ را اگر شما بخواهيد من برايتان معنا كنم مثل روز نامههاى امروز است اين روزنامهها 90 درصدش دروغ است اين خبرنگار يا آن روزنامه چى مىخواهد اين روزنامه پر بشود بايد بالاخره 12 صفحه بشود من به آنها مىگويم خب بابا 2 صفحه بشود و خوب بنويسيد پر محتوى بنويسيد و 12 صفحه بايد بشود يا حتى بعضىها بيت المال مسلمين هم هست 34 و 35 صفحه پر مىكنند همهاش بى محتوى. با محتوى شايد جمعش بكنيم چند سطر بشود خب اين تاريخ است شما درگذشتهها برويد تاريخ يعنى همين گنده شده براى خاطراين كه 90 درصدش دروغ شده و ما كه نمىتوانيم فقه مان را روى تاريخ درست بكنيم عامه ازاين كارها زياد مىكنند فقهشان را روى تاريخ درست مىكنند ما كه نمىتوانيم به اين كه مثلاً درتاريخ آمده در عروسى حضرت خديجه داريه زده شد مسلم نبوده اين جور اولاً كه فعل است نمىدانيم چيست و چه جورى است بعد هم مىدانيم آن معنويت حضرت خديجه و معنويت پيامبر اكرم اقتضا نمىكرده كه آنجا لغو باشد و همچنين در عروسى حضرت زهرا در روايت صحيح السند داريم كه اصرار مىكرد پيامبر اكرم مواظب باشيد گناه در عروسى زهرايم نشود لذا وقتى كه مىخواستند زهرا را ببرند به خانه حضرت امير خيلى هم نزديك بود نزديك بقيع و مثلاً مسجد النبى الان خيلى نزديك بود دستور داد زنها اطراف حضرت زهرا را بگيرند و با اللَّهاكبر بروند منزل، بعد هم مىدانيد وقتى كه رفتند همه را بيرون كرد پيامبر اكرم بلافاصله آمدند همه را بيرون كردند اسماء بنت عميس به زور گفت وصيت حضرت خديجه است كه من بمانم. عروسى هم تمام شد يك وليمهاى هم دادند از خود مهريه حضرت زهرا اينها را رها بكنيم بگرديم اين طرف آن طرف يك تاريخ پيدا كنيم يك چيز دروغى پيدا كنيم و بگوييم كه در عروسى حضرت زهرا بوده بنابراين دف در عروسىها اشكال ندارد آن وقت عجب هم اينجاست مثل مرحوم محقق در شرايع اين را استثناء كرده حالا اين را از كجا پيدا كرديد شما؟ خب هرچه مىگرديم نمىشود پيدا كرد كه محقق با آن عظمتش مىگويد در عروسىها داريه زدن طورى نيست نمىدانم مرادشان اصلاً چيست؟ مراد اين دف چيست؟ براى اين كه اين دف بعضىها مثلاً به ميز مىزنند به يك سينى مىزنند همين جور هست تا برسد به آنجا آن داريههاى حلقه دار و داريههاى بزرگ و اصلاً به مقام شامخ محقق نمىخورد كه استنثاء بشود بگويد الا دف فى الاملاك يعنى در عروسى. ولى حالا آن كه الان مىخواهم بگويم اين است اين روايات كه مىخواهيم بخوانيم اين حرفها در آن نيست نه حليت دف دارد نه حليت غنا دارد و نه حليت رقص دارد نه حليت كف دارد و همين كف زدنها معمولاً اين كف زدنها ما اگر نگوييم حرام است براى اين كه ما كان صلاتهم عند البيت الا مكاءً و تصديه خب خيلى مذمت مىكند از اين كف و صوت هايى كه بين اراذل و اوباش هست خب حالا اين كف و صوتها بگوييم كف زدن طورى نيست آن وقت كم كم بياوريمش در عزادارىها يا بياوريمش درجشنها بعد ببينيم كف رقصى يعنى كف دو قسم است گاهى مثلاً كف مىزند براى خاطر اين كه مىخواهد تشويق كند خب بسيار در جمهورى اسلامى بد است. به جاى صلوات چرا كف آمده؟ حالا اگر مثلاً غربىها دارند به ما چه؟ اگر كسى مثلاً كف اين جورى را بگويد كه حلال است اما كف آن جورى كه رينگ دارد يعنى نظير رقص است خب اين رقص است ديگر اين اصلاً مصداق رقص است كه در روايات آمده روايات صحيح السند داريم حالا هم مىخوانم و اين در تلويزيون مىآيد و خيلى مصيبت است و هر چه هم مىگوييم بدتر مىشود فقط من نمىگويم مراجع مىگويند مقام معظم رهبرى مىگويند ديگران مىگويند هى مىگويند اما كم كم مىآيد در مسجدهاى شماآن وقت همين بعضى از شماها در مسجد كف مىزنيد كارهاى زشت مىكنيد بعد هم مىگوييد آقا شب تولد است طورى نيست، ياد مردم مىدهيد كه طورى نيست حالا از كجا؟ براى اين كه شما مثلاً چون كه حضرت زهرا را خيلى دوست داريد ائمه طاهرين را خيلى دوست داريد مىگوييد خب حالا بگذار يك كفى هم زده بشود و اينها بد است خيلى هم بد است و ما بايد برويم ببينيم بزرگان چه جورى عروسى كردهاند؟ خيلىها وقتى كه عروسى مىكنند يك كسى مىآيد روضه حضرت قاسم را مىخواند همه گريه مىكنند خب اين خيلى پربركت مىشود تا اين كه ما بياييم باآن كفهاى غريب و عجيب تجويز هم بكنيم تجويز كردن كار بدى است تجويز نكنيد خودتان پاى آن ننشينيد اگر تيغتان نبريد خودتان پاى آن ننشينيد در مسجدتان نباشد در اين جشنها نباشد در جشنها به عنوان ثانوى چون با تنزه جشن ائمه طاهرين با تنزه جشن اهل بيت سازگارى ندارد مسلم به عنوان ثانوى حرام است حالا به عنوان اولى مثلاً حلال باشد به عنوان ثانوى در مسجد خب معلوم است با عظمت مسجد سازگار نيست ديگر اينها معلوم است با عظمت جشنها سازگار نيست اينها. لذا يكى به اين عناوين ثانوى نبايد درمسجدها باشد نبايد در جشنها باشد نبايد در عروسىهاى طلبه و دختر طلبه و اينها باشد اين به عنوان ثانوى مسلم حرام است ديگر، و يكى هم ما اصلاً براى حليت روايت نداريم الان بيش از 50 روايت صاحب وسايل اينجا آورده و يك روايت استثناى دف و استثناى رقص و استثناى غنا نياورده آخر صاحب وسايل 25 سال زحمت كشيده روى اين و چقدر اين طرف و آن طرف زده مىگويد هم اول وسايل كه چقدر كتاب من ديدهام حالاما اين وسايل را بگذاريم كنار برويم اين طرف و آن طرف در تاريخ يك روايت پيدا كنيم بعد هم مثلاً يك مرجع پيدا بشود مثلاً بگويد كه حرام نيست ما ديگر كم كم مو را كوه بكنيم و بنشينيم سر كوه و آن كارهايى كه الان در جامعه هست در مسجد در عروسى طلبهها و دختر طلبهها و پسر طلبهها و در عروسى متدينين از بازارىها و مسجدىها و امثال اينها پيدا بشود. آن كه ما داريم مىگوييم و صاحب وسايل مىگويد همان غناى مطرب است ديگر. روايتها همه غناى مطرب را مىگويند براى اين كه معناخيلى واضح و ضرورى بود لذا بنانيست شأن فقيه تعيين موضوع نيست شأن امام عليه السلام تعيين موضوع نيست لذا اصلاً شأن مرجع تقليد تعيين موضوع نيست شأن ائمه طاهرين تعيين موضوع نيست اين اولاً. و ثانياً اين امر، امرواضحى بوده چون امرواضحى بوده احتياج به معنا كردن نداشته يعنى غنا پيش مردم يك امرواضحى بوده لذا سؤال و جوابها همه آمده روى آن موضوع چون موضوع واضح بوده حكم حرام است يا حلال؟ مىگفتند كه حرام است و اصلاً معنا هم ندارد كه ائمه طاهرين تعيين موضوع بكنند از همين جهت هم يك جا در اين 50 40 روايت نداريم كه غنا را معنا كرده باشد خب اين كه غنا را معنا نمىكند براى چه؟ 1- تعيين موضوع شأن فقيه نيست 2- خيلى واضح است همه مىدانند.
بخدا قسم مردم مىدانند غنا چيست اما دارند اين طرف و آن طرف مىگردند از شما آخوندها يك چيز بگيرند و اين كارى كه الان مىكنند در راديو و تلويزيون و در ميان مردم در عروسىها بكنند بعد هم بگويند آقا چرا اين جور مىكنيد؟ مىگويند آقا ارشاد، ارشاد مهرش را هم روى آن زده است و به ما داده است خب در حالى كه همين ارشاد مسلم اين را كه ارشاد پخش كرده حرام است به اتفاق همه مراجع حرام است حالا ارشاد، خب ارشاد خيلى كارها مىكند اينها دارند پى بهانه مىگردند خودشان مىدانند لذا در وقتى كه مثلاً در عروسىها متدينين بعضى از خانمها بلند مىشوند مىگويند اين، طورى نيست اين را ارشاد داده است به ما، يا اين طورى نيست اين رينگى است كه ارشاد داده است به ما خودشان مىدانند غنا حرام است دارند توجيه بازى مىكنند. و الا همين طور كه گفتم غنا يك امرواضحى است يك حالت است كه بهترين تعريفها هم همان است صوت مطرب اين چيزى نيست كه واضح نباشد اين همه گرفتارى كه شده تقصير ما طلبه هاست تقصير ما آخوندهاست كه هى مرتب بهانه مىدهيم دست اينها و بايد نباشد اين كارها من هيچ فراموش نمىكنم مىگفتند كه در زمان مرحوم آخوند كه علماى بزرگ بزرگ يك عالمى گفته بود عرق جنب از حرام پاك است و علاوه بر اين كه پاك است نماز هم دارد آقا جلسه گرفته بودند و به اين اقا اعتراض شديد كه تو بهانه مىدهى دست مردم براى اين كه ما مىگوييم عرق جنب از حرام لااقل نماز ندارد تا اين يك كنترل بشود كمى كنترل بشود تو اين نيروى كنترل كننده را مىخواهى بگيرى از ميان مردم و نمىشود كه، لااقل احتياط كن آن روايت امام حسن عسگرىعليه السلام يك روايت بيشتر نداريم در اين باره كه حضرت با معجزه فرمودند لا تصل فيه، روايت را حالا بگوييد ضعيف السند است و بالاخره اصحاب گفتهاند يا نجس است يا گفتهاند نماز ندارد اقلاً تو يك احتياط سياسى بكن و اينها مرجع تقليد خيلى بايد مواظب اين چيزها باشد مثلاً راجع به اين كه بعضى از بزرگان هم گفتهاند مفاسد عجيبى پيدا شده بدون اجازه پدر دختر مىتواند صيغه بشود مىتواند حتى ازدواج بكند خب اين را معمولاً فقهاء مىگويند نه اين نه، عمده نه سياسى است يعنى مىبينند كه اگر اين اذن پدر را بياورند در كار يك مقدار اين كنترل مىشود وقتى اذن پدر نباشد اين اختلاط زن و مرد و الان وضع دانشگاهها و اين اختلاط موجب مىشودناگهان اين دختر سرمايهاش را از دست بدهد بنام صيغه وقتى سرمايهاش را از دست داد آبروى همه برود آبروى طايفه برود براى خاطر اين كه مىگويد مرجع تقليد من كه اجازه مىدهد به قول آقاى بروجردى، بارها ايشان خيلى سيّاس بودند در اين قضاياى اجتماعيه مىفرمودند ليس كل ما يعلم يقال خيلى حرف خوبى است خيلى چيزها را ما مىدانيم امانبايد بگوييم، نمىشوددر رساله بيايد نمىشوددرمنبر بيايد نمىشود در مجالس بيايد و بعضى اوقات يك جمله ما مىگوييم ناگهان مىبينيم غنا حلال شد براى مردم، مردم خودشان يك بهانه مىخواستند يك بهانه گرفتند غنا را حلال كردند، موسيقى را حلال كردند و همين مهر ارشاد يك مصيبت بزرگى شده براى ما، مسلم است حرام است هم غنا و هم موسيقىاش مهر ارشاد آمده ومردم هم پى بهانه يك بهانه جمهورى اسلامى غنا و موسيقى را حلال كرده. حالا يك قدرى روايت بخوانيم من خيلى آزرده خاطر هستم براى اين قضايابراى اين كه اين قضيايا پيش من خيلى واضح است از نظر روايات اهل بيت موضوعاً حكماً اما مىبينيم كه به توسط بهانه دادن ما دست مردم، مردم شدهاند رقاصه، جلسات مردم شده جلسات رقص و موسيقى و غنا و ديگر زدهاند به قول عوام به سيم آخر، ما سيم اول راگفتيم او سيم آخر را گفته و نسبت به ما هم مىدهد حتى مثلاً راديو و تلويزيون مىآيد پيش من خيلى داغ با آنها صحبت مىكنم بعد مىگويند كه آقا غنا اختلافى است شما برويد اول اختلاف خودتان را رفع بكنيد بعد به ما بگوييد هر چه متفق عليه شد به ما بگوييد ما هم قبول داريم يك بهانه درست مىكنند و حرفهاى من را خنثى مىكنند حرفهاى من را به لجن مىكشند و بلند مىشوند مىروند و اينها يك بهانه هايى است كه ما مىدهيم دست مردم و نبايد بدهيم.
روايات را مرحوم صاحب وسايل در باب 99 و 100 و 101 در اين سه تا باب نقل مىكنند ابواب ما يكتسب به جلد 12 وسايل كه بيش از 50 روايت است عنوانى كه مرحوم صاحب وسايل دارند اين است: باب تحريم الغنا حتى فى القرآن و تعليمه و اجرته و الغيبة و النميمة كه اين در ضمن روايت غيبت و نميمه آمده ايشان هم در عنوان آورده حالا آن كه عمده است اين است تحريم الغنا حتى فى القرآن و تعليمه و اجرته.
روايت 1: محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن ابراهيم بن ابى الولاد عن زيد الشحام روايت صحيح السند است قال قال ابوعبداللَّه عليه السلام بيت الغنا لا تؤمنّ فيه الفجيعة و لا تجاب فيه الدعوة و لا يدخله الملك. مىبينيم كه راستى چنين است ماهوارهها موجب مىشود بى عفتى را، بى عصمتى را حتى ماهوارهها موجب مىشود العياذباللَّه پناه بر خدا كه همبستر شدن خواهر با برادر يك فاجعه است و اين فاجعه از اين مجالس غنا مجالس موسيقى بسيار در آمده است و شايد مثلاً بيش از 100 مورد آمدهاند پيش من كه فاجعه شده حالا اين فاجعه را چه بايد كرد حالا اين فاجعه را چه بكنيم؟و امام صادقعليه السلام مىگويند آى مواظب باش غنا در خانهات نباشد موجب فاجعه مىشود موجب بىعفّتى زنت مىشود موجب بىغيرتى خودت مىشود و بالاخره كمكم مىرسد به آنجا كه همين غنا و موسيقى ناگهان يك حالت شهوتانگيز پيدا مىشود و آن حالت شهوتانگيز مصائب بار مىآورد.
روايت 2: و بالاسناد عن الحسين بن سعيد عن محمد بن خالد جميعاً عن النضر بن سويد عن درست عن زيد الشحام شايد همان روايت باشد قال سئلت اباعبداللَّه عليه السلام عن قوله عزوجلّ واجتنبوا قول الزور قال قول الزور الغنا كه اين قول زور يك معنا عامى دارد كه در بعضى روايات دارد دروغ، در بعضى روايات دارد قمار در بعضى روايات دارد غنا مصداق از زور يعنى امامعليه السلام تعيين مصداق كرده يعنى به اين معنا كه كلى را خدا گفته مصداقش را امام صادقعليه السلام تعيين كرده و فاجتنبوا الرجس من الاوثان فاجتنبوا قول الزور ازبت پرستى اجتناب بكنيد از غنا هم اجتناب بكنيد در اين روايت بت پرستى را با غنا پهلوى هم گذاشته يعنى گناه اين قدر بزرگ است. مطرب بودن حرام است هر چه مىخواهد باشد حال طرب براى نوع انسان از چيزى پيدا مىشود حرام است اما محتوى حالا چه؟ محتوى هر چه مىخواهد باشد محتوى اگر يك زن بخواند طربش بيشتر است اگر در آن شعر و شاعرى باشد تعريف معشوقهاش را بكند ديگر بدتر است و اما اگر هيچ كدام خب هيچ كدام.
فرق بين غنا و موسيقى اين است كه هر دو تحريكآميز است يك كدام مربوط به صوت انسان است كه به آن مىگويند غنا ويك كدام مربوط به صوت آلات لهو است به آن مىگويند موسيقى يا به آن مىگويند استعمال آلات لهو و نمىدانم اين را كه آقايان مىگويند از كجا پيدا شده؟ نمىفهمم. يعنى ما بگوييم كه فاجتنبوا قول الزور يعنى الغنا فاجتنبوا الغناء بگوييم غنا يعنى آنجا كه قرآن نباشد اين را از كجا پيدا بكنيم.
روايت 3: و عن ابى على الاشعرى عن محمد بن عبدالجبار عن صفوان خيلى سندش خوب است عن ابى عبداللَّهعليه السلام فى قوله عزوجل لا يشهدون الزور قال الغناء قرآن مىگويد مؤمن آن است كه در مجالس زور نمىنشيند يا زور ندارد حضرت مىفرمايد يكى از مصاديق زور غناء است چنانچه در روايت ديگرى مىفرمايد يكى از مصاديقش دروغ است در بعضى از روايات مىگويد يكى از مصاديقش موسيقى است تعيين مصداق مىكند ديگر حالا آن كلى نمىخواهيم تمسك به قول الزور بكنيم، مىخواهيم تمسك به قول امام صادقعليه السلام بكنيم كه امام صادقعليه السلام گفتهاند لا يشهدون الزور يعنى لا يشهدون الغناء.
روايت 4: و عن محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن معمر بن خلاد عن ابى الحسن الرضاعليه السلام قال خرجت و انا اريد داود بن عيسى بن على و كان ينزل بئر ميمون و علىّ ثوبان غليظان فلقيت امرئة عجوزه و معها جاريتان فقلت يا عجوز اتباع هاتان الجاريتان؟ فقالت نعم و لكن لا يشتريهما مثلك قلت و لما قال لان احديهما مغنية و الاخرى زامره شما كه شيعه هستيد نسبت به امامصادقعليه السلام داريد به شما نمىخورد كه زنى كه مغنيه است زنى كه نى زن است بخواهى اين را از من بخرى. روايت را كه صاحب وسايل آورده مىخواهد بگويد كه اين معلوم است حتى پيش آن كه نى زن است و نى فروش پيش آن كسى كه مجلس لهو و لعب دارد ومجلس غنا كه مىفروشد اين معلوم است كه شيعه اهل اين كارها نيست. انشاءاللَّه روايتش را بعد مىخوانيم آمد خدمت امام صادقعليه السلام عرض كرد من خود نه غنا دارم نه موسيقى نه مجالس اما مىروم تطهير مىروم مستراح آنجا همسايه دارد گوش مىدهم حضرت خيلى ناراحت شدند و فرمودند بلند شو برو غسل كن، غسل توبه نماز بخوان دو ركعت نماز توبه بعد هم توبه كن ازاين گناه كه اگرمرده بودى واى به تو. بعد فرمودند روايت چهارم همين است امام صادقعليه السلام فرمودند باباجان هر چيزى را اهلى است و شيعيان ما اهل اين كارها نيستند يعنى خيلى واضح بوده در آن زمان در اين زمان در همه زمانها كه غنا و موسيقى حرام است خيلى واضح بوده، هم غنا چيست واضح بوده، هم موسيقى چيست واضح بوده، هم حرمتش واضح بوده و لذا فرمودند كه باباجان اين چيست كه مىكنى شيعيان ما اين كاره نيستند، اينها مال اراذل و اوباش است اينها مال سنى هاست كه تحليلش مىكنند و يك نسبتهاى ناروا هم به پيامبر اكرم مىدهند حتى مىرسانند به آنجا كه پيامبر اكرم عايشه را روى دوش گرفتند براى اين كه تماشاى آن جلسهاى كه غنا و موسيقى بوده است رابكنند مال آنهاست مال شما نه. اين را حالا امام صادقعليه السلام گفتند اين روايت سوم را يك مغنيه فروش گفته، يك نى فروش گفته يعنى واضح بوده حتى پيش آن نى فروش كه، نى زدن حرام است. حالا ما حلالش كرديم يك مطلب ديگرى است من خيال مىكنم يك مقدار روايت بخوانيم براى تبرك و تيمن و در روايات هم يك چيزهاى خوبى پيدا مىشود خوب باشد بنابراين اجازه بدهيد يك دو روزى روايت بخوانيم اين روايات يك نكات خوبى در آنهاست و نور هم هست لذا يك دو روز درباره اين غنا و موسيقى صحبت بكنيم و شما هم بگرديد اين استثناءها راكه بعضى گفتهاند پيدا كنيد مخصوصاً قول محقق كه دف در عروسى نيست اينها خيال مىكنم كه مسئله چون يك مسئله فوق العاده مشهور هم هست هرچه بتوانيم دربارهاش صحبت بكنيم جا دارد.
وصلى اللَّه على محمد و آل محمد