< فهرست دروس

درس تفسیر قرآن آیت الله مکارم

92/04/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: اهمیت روزه
 وَ أَنْزَلَ الَّذينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصيهِمْ وَ قَذَفَ في‌ قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَريقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَريقاً [1] وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَديراً [2]
 سوره ی احزاب سی و سومین سوره ی قرآن است و هفتاد و سه آیه دارد. ما در سال گذشته بیست و پنج آیه ی آن را تفسیر کردیم و امسال از آیه ی 26 آن را ادامه می دهیم.
 سوره ی احزاب بسیار پرمحتوا است و حوادث مختلف تاریخ اسلام و مسائل مختلف اسلامی، سیاسی، اخلاقی و مسائل مربوط به حجاب را در بر دارد.
 
 امروز روز اول ماه رمضان است و ماه را با چشم غیر مسلح هم دیده اند ما به این مناسبت به سراغ مسأله ی روزه و اهمیت روزه در این ماه می رویم.
 احکام اسلام دارای سه بخش است:
 بخش اول عباداتی مانند نماز، روزه حج و امثال آن است.
 بخش دوم معاملات به معنای عام است یعنی روابط مردم نسبت به یکدگر خواه از باب معامله به معنای کسب و کار باشد و خواه از باب نکاح، طلاق، وقف و امثال آن باشد.
 بخش سوم مربوط به سیاسات است مواردی چون، قضاوت، حدود، تعزیرات و مانند آن.
 در فقه اسلام هر سه مورد به شکل مشروح بحث شده است و کم و کاستی در برنامه های اسلام در هیچ بخشی وجود ندارد.
 تمام این احکام دارای فلسفه و دارای مصالح است. این مصالح به نفع ماست و برای درمان مشکلات ما است که خداوند توسط رسول خدا (ص) برای ما فرو فرستاده است.
 فلسفه ی بعضی از این احکام واضح است مانند حرمت ظلم کردن، غیبت کردن، سخن چینی کردن. عقل فلسفه ی حرمت اینها را درک می کند.
 بخش دیگری از این فلسفه های در قرآن مجید و کلمات معصومین آمده است.
 بخشی از آنها هم ممکن است به برای ما قابل درک نباشد زیرا علوم ما محدود و علم خداوند نامحدود است و پهنه ی این مصالح و مفاسد بسیار دامنه دار و گسترده است. ما در این موارد علم اجمالی داریم که مصالح و مفاسدی وجود دارد ولی علم تفصیلی نداریم.
 با این حال هر قدر که از فلسفه ی احکام آگاه تر باشیم نشاط ما در انجام آن عمل بیشتر می شود. اگر طبیب نسخه ای دهد و بعد خواص داروهایی که تجویز کرده است را شرح دهد، بیمار با انگیزه ی بیشتری آن داروها را استفاده می کند. به همین دلیل، بسیاری از فلسفه های احکام در کلمات معصومین بیان شده است.
 از جمله درباره ی روزه در قرآن و روایات مصالحی بیان شده است. قرآن مجید می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [3] فلسفه ی روزه تقوا است (لعلکم تتقون) تقوا در یک عبارت ساده به معنای سلطه بر هوای نفس و بر وسوسه های شیطان است. فرد متقی خویشتن دار است و تسلیم خواسته های شیطانی نفس نمی شود. هر قدر این حالت قوی تر باشد تقوا بیشتر است تا اینکه به مقام عصمت می رسد. معصومین در بالاترین درجه تقوا دارند و هرگز دچار وسوسه نمی شوند.
 رابطه ی بین روزه و تقوا چنین است که ما وقتی روزه داریم تشنه می شویم. مخصوصا اگر هوا گرم باشد و یا فردی شغل سنگینی دارد. مانند کسانی که در کشاورزی، نانوایی کار می کنند و یا کارگری که در ساخت ساختمان به کار مشغول است و یا کسانی که در پشت ماشین های سنگین کار می کنند. روز طولانی است و فرد گرسنه می شود و با این حال مقاومت می کند. این مقاومت سبب می شود که انسان در مقابل هوای نفس و وسوسه های شیطان ایستادگی کند. وقتی وقت به آب خنک و غذا دسترسی دارد ولی با خود مبارزه می کند، نفس خود را مقاوم می کند و به تقوایی دست می یابد که به بیان قرآن، بهترین زاد و توشه ی سفر آخرت است: (تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‌) [4] همان تقوایی که معیار شخصیت انسان در نزد خداوند است: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‌) [5] قرآن این معیار را در عالم ترین، زاهدترین و مانند آن نمی داند بلکه گرامی ترین و مقرب ترین را در با تقواتر بودن می داند.
 همان تقوایی که گذرنامه ی ورود به بهشت است همان گونه که خداوند می فرماید: (تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتي‌ نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا) [6]
 بنا بر این هم موجب می شود که زاد و توشه ی آخرت برای ما تأمین شود. هم باعث قرب می شود، هم باعث شخصیت انسان می شود و هم برگه ی عبور به بهشت را به دست ما می دهد.
 روزه هم فایده ی مادی دارد و هم فایده ی معنوی. آنچه گفتیم در مورد فایده ی معنوی روزه بود.
 اما فایده ی مادی روزه: رسول خدا (ص) در حدیثی می فرماید: لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّيَامُ؛ هر چیزی زکات دارد و زکات بدن هم روزه ی ماه مبارک رمضان. [7]
 زکات باعث نمو است و زکات در لغت نیز به معنای نمو است. به گفته ی قرآن مجید کسی که در راه خدا زکات می دهد این کار موجب برکت و نمو مال او می شود. افراد بسیاری هستند که می گویند، امثال که فلان مقدار خمس و زکات می دهیم اموال ما در سال بعد چند برابر می شود.
 روزه هم هرچند به ظاهر باعث لاغر شدن می باشد ولی نموی در جسم انسان ایجاد می کند.
 در روایت دیگری از همان حضرت می خوانیم که می فرماید روزه بگیرید که عروق شما را پاکیزه می کند. یکی از مهمترین مشکلات در سلامتی انسان وجود چربی ها در رگ ها است که هم سبب فشار خون می شود و هم موجب سکته ی قلبی و مغزی می شود و راه رگ ها را می بندد و چه بسا به جراحی کشیده می شود. روزه این چربی ها را از بین می برد و می سوزاند. مهمترین بخش در سلامتی انسان قلب و عروق است که با روزه گرفتن به مقدار قابل توجهی به دست می آید.
 از دیگر فایده های اجتماعی و معنوی روزه چیزی است که امام باقر علیه السلام به آن اشاره کرده می فرماید: الصِّيَامُ وَ الْحَجُّ تَسْكِينُ الْقُلُوب [8] یعنی روزه و حج مایه ی آرامش دل و جان و روح انسان است.
 امام صادق علیه السلام در حدیث دیگری می فرماید: إِنَّمَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الصِّيَامَ لِيَسْتَوِيَ بِهِ الْغَنِيُّ وَ الْفَقِيرُ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْغَنِيَّ لَمْ يَكُنْ لِيَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَيَرْحَمَ الْفَقِيرَ (یعنی اغنیاء اگر روزه نگیرند و درد گرسنگی را احساس نکنند به فکر کمک به مستمندان نمی افتند) لِأَنَّ الْغَنِيَّ كُلَّمَا أَرَادَ شَيْئاً قَدَرَ عَلَيْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُسَوِّيَ بَيْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ يُذِيقَ الْغَنِيَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِيَرِقَّ عَلَى الضَّعِيفِ فَيَرْحَمَ الْجَائِعَ [9] راوی سؤال می کند که علت اینکه خداوند روزه را واجب کرده است چیست. امام علیه السلام در بیان فوق اشاره به فلسفه ی اجتماعی آن می کند. بر این اساس باید در ماه رمضان به مستمندان بیشتر کمک کرد و انسان باید سعی کند که در این ماه به بیماران، زندانیان بی گناه، مستمندان و مانند آن کمک کنند.
 در دعای بعد از نماز که در این ایام می خوانیم برای چهارده گروه دعا می کنیم: گرسنگان، برهنگان، غریبان، بدهکاران، بیماران و غیره. این برای این است که انسان به فکر این چهارده گروه باشد.
 فلسفه های فوق برای روزه ای است که کامل باشد. روزه ی کامل روزه ای است که علاوه بر دهان سایر اعضاء بدن هم روزه باشند. چشم از نگاه های گناه آلود، زبان از سخنان توأم با غیبت، تهمت، شایعه پراکنی، گوش و قلب و دست و پا و سایر اعضاء باید روزه داشته باشد.
 روزه باید تبدیل به مکتب عالی تربیت باشد که انسان یک ماه در آن پرورش می یابد.


[1] احزاب/سوره33، آیه26
[2] احزاب/سوره33، آیه27
[3] بقره/سوره2، آیه183
[4] بقره/سوره2، آیه197
[5] حجرات/سوره49، آیه13
[6] مریم/سوره19، آیه63
[7] الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج4، ص62، ط دار الکتب الاسلامیة.
[8] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 75، ص 183، ط بیروت.
[9] من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص73.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo