< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

مبحث خیارات

98/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ربای معاملی

بحث در ربای معاملی است که یک قسم از ربا است و در مقابل ربای قرضی می باشد. در ربای معاملی دو شرط وجود دارد: جنس باید متحد باشد و همچنین از جنس مکیل و موزون باشد. بنا بر این فروش یک من گندم به دو من عدس اشکال ندارد. ولی یک من گندم مرغوب به دو من گندم نامرغوب ربا می شود.

مسأله ی اتحاد جنس یک بحث کبروی دارد و آن اینکه دلیل بر اینکه جنس اگر یکی باشد ربا می شود چیست و یک بحث صغروی که اتحاد جنس به چه معنا است.

امام قدس سره در مورد اتحاد عرفی جنس می فرماید:

وشرطه أمران:‌

‌الأوّل:اتّحاد الجنس عرفاً فكلما صدق عليه الحنطة أو الأُرُز (برنج) أو التمر أو العنب بنظر العرف (ملاک نظر عرف است.) وحكموا بالوحدة الجنسية فلا يجوز بيع بعضها ببعض بالتفاضل وإن تخالفا في الصفات والخواص، (یکی مرغوب است و دیگری نامرغوب) فلا يجوز التفاضل بين الحنطة الردية الحمراء (گندم نامرغوب قرمز) والجيدة البيضاء، (گندم مرغوب سفید) ولا بين العنبر الجيد من الأرز (یک رقم برنج است که به آن عنبربو می گویند) والردي من الشنبة، (این اسم خیلی در محیط ما مأنوس نیست و مراد برنج غیر مرغوب است) وردي الزاهدي من التمر، (خرمای زاهدی که نامرغوب است) و جیّد الخستاوی (که بهترین نوع خرما است.) غیر ذلک ممّا یُعدّ ‌ ‌عرفاً جنساً واحدا (امام قدس سره سه مرتبه به عرفی بودن اشاره کرده است.) بخلاف ما لا يعد كذلك (عرفا همجنس نیستند) كالحنطة والعدس، فلا مانع من التفاضل بينهما.[1]

ما ابتدا باید کبری را ثابت کنیم و آن اینکه در ربای معاملی شرط است دو چیز از یک جنس باشند. بعد به سراغ صغری می رویم و آن اینکه همجنس بودن به چه معنا است.

 

اقوال علماء:

کبرای مسأله بین اصحاب مجمع علیه است . صاحب مفتاح الکرامة می فرماید: و دلیل اشتراط اتفاق الجنسین فی النقد إذا کان مقدّرین بهما- أی الکیل أو الوزن- الإجماع المستفاد من الإجماع المحکی فی عبارة «الکتاب (قواعد علامه یعنی علامه نیز در قواعد اجماع را نقل کرده است) و الغنیة و السرائر و غیرها و فی «المختلف و الربا من شرطه اتحاد الجنس علی ما بیّنه علماؤنا.[2]

 

دلیل مسأله:

دلیل اول: روایات

این روایات که می گوید اتحاد جنس در ربای معاملی لازم است در ابواب بسیاری از وسائل الشیعه ذکر شده است که عبارتند از باب 8، 9، 13 و 16 و 17 از ابواب ربا:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ وَ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِذَا اخْتَلَفَ الشَّيْئَانِ (مانند گندم به عدس) فَلَا بَأْسَ‌ بِهِ‌ مِثْلَيْنِ‌ بِمِثْلٍ يَداً بِيَدٍ.[3]

این روایت صحیحه است و صاحب وسائل تنها بخشی از آن را نقل کرده است و راوی، این روایت را از امام صادق علیه السلام نقل می کند.

عبارت «یدا بید» به این معنا است که جنسین باید نقد رد و بدل شوند. این در مقابل نسیه است و ان شاء الله بعدا آن را توضیح می دهیم.

استدلال به این روایت به مفهوم آن است. یعنی اگر اختلاف نداشته باشند و هر دو از یک جنس باشند مانند گندم به گندم «فیه بأس».

 

عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ وَ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ وَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا كَانَ مِنْ طَعَامٍ مُخْتَلِفٍ أَوْ مَتَاعٍ أَوْ شَيْ‌ءٍ مِنَ الْأَشْيَاءِ يَتَفَاضَلُ فَلَا بَأْسَ بِبَيْعِهِ مِثْلَيْنِ بِمِثْلٍ يَداً بِيَدٍ فَأَمَّا نَظِرَةً فَلَا يَصْلُحُ.[4]

این روایت صحیحه ی فضلاء است و استدلال به این روایت به مفهوم آن است.

 

عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الطَّعَامِ (شاید مراد گندم باشد) وَ التَّمْرِ وَ الزَّبِيبِ فَقَالَ لَا يَصْلُحُ شَيْ‌ءٌ مِنْهُ اثْنَانِ بِوَاحِدٍ إِلَّا أَنْ يَصْرِفَهُ نَوْعاً إِلَى نَوْعٍ آخَرَ (باید توجه داشت که در اینجا موضوع روی «نوع» رفته است یعنی بحث در اتحاد نوع و اختلاف نوع است) فَإِذَا صَرَفْتَهُ فَلَا بَأْسَ اثْنَيْنِ بِوَاحِدٍ وَ أَكْثَر.[5]

مراد از ضمیر در «سألته» امام علیه السلام است و سماعه در اول کتاب خود نام امام علیه السلام را برده است و بعد از آن به ضمیر عطف کرده است.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنِ ابْنِ رِبَاطٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَيْضَةِ بِالْبَيْضَتَيْنِ (مانند یک تخم مرغ مرغوب یا بزرگ به دو تخم مرغ. که از معدودات محسوب می شوند) قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ الثَّوْبِ بِالثَّوْبَيْنِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ الْفَرَسِ بِالْفَرَسَيْنِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ ثُمَّ قَالَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ يُكَالُ أَوْ يُوزَنُ فَلَا يَصْلُحُ مِثْلَيْنِ بِمِثْلٍ إِذَا كَانَ مِنْ جِنْسٍ وَاحِدٍ فَإِذَا كَانَ لَا يُكَالُ وَ لَا يُوزَنُ فَلَا بَأْسَ بِهِ اثْنَيْنِ بِوَاحِدٍ.[6]

این حدیث از همه برای ما مهمتر است زیرا هم استدلال به منطوق آن می شود و هم مسأله ی اتحاد جنس در آن ذکر شده است.

 

حال به سراغ صغری می رویم و آن اینکه مراد از اتحاد جنس چیست؟

بعضی از علماء و بزرگان در اینجا به سراغ مباحث منطقی و فلسفی رفته گفته اند مراد از جنس، جنس منطقی که مقابل فصل است نیست. مراد از در اینجا همان نوع است که مرکب از جنس و فصل است. و از آنجا که ما ذاتیات انواع را نمی دانیم و فقط شارع از آن باخبر است نمی دانیم مراد از اتحاد نوع چیست.

به نظر ما همان گونه که امام قدس سره چند بار در کلامش تکرار کرد باید به سراغ عرف رویم. اگر عرف آنها را جنسا متحد دانست ربا پدید می آید.

باید دید جنس، حقیقت شرعیه دارد یا حقیقت عرفیه. اگر حقیقت شرعیه داشته باشد نمی توانیم به اطلاقات عمل کنیم زیرا لفظ در این صورت مجمل می شود. اما اگر دارای حقیقت عرفیه باشد می توانیم به اطلاقات تمسک کنیم یعنی هر جا که شک کردیم اتحاد جنس هست یا نه قائل به حلیت آن می شویم.

باید توجه داشت که در باب معاملات غالبا حقیقت شرعیه نداریم بر خلاف عبادات. بنا بر این بیع، نکاح و اجاره و مانند آن حقیقت شرعیه ندارد منتها شرع به آنها قیود و شروطی اضافه کرده است.

اما علت اینکه در روایات قید «یدا بید» ذکر شده است: اگر مثمن دو جنس مختلف هستند چرا این قید در روایاتی ذکر شده است؟ فروش دو من عدس با یک من گندم که ماه بعد تحویل می دهم معامله ای نسیه و صحیح است بنا بر این قید مزبور برای چیست؟

ظاهرا منظور از «یدا بید» این است که اگر به صورت قرض باشد جایز نیست. یعنی من یک من گندم به شما به عنوان قرض بدهم که ماه بعد دو من گندم را پس دهید.

البته باید دقت داشت که شارع مقدس مقداری اتحاد جنس را توسعه داده است و مثلا شعیر و حنطه را از یک جنس می داند و حال آنکه آنها عرفا دو جنس مختلف محسوب می شوند. بنا بر این شارع مقدس اتحاد جنس را دو رقم می داند: یکی اتحاد جنسی که الآن متحد هستند و دیگری مواردی که دو جنس به یک جا بار می گردند. مثلا شیر با مشتقاتش همه جنس واحد هستند بنا بر این کره با سرشیر و مانند آن همه از یک جنس هستند. باید توجه داشت که این موارد از باب حقیقت شرعیه نیست بلکه شارع در این گونه موارد استثنائاتی قائل شده است. این موارد را باید تعبدا پذیرفت.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo