< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

مبحث خیارات

97/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

رسول خدا (ص) در روایتی می فرماید: لم‌ تؤتوا بعد كلمة الإخلاص مثل العافية فاسألوا اللَّه العافية[1]

بعد از کلمه ی اخلاص که «لا اله الا الله» است چیزی همانند تندرستی به شما عطا نشده است. بنا بر این از خدا عافیت را طلب کنید.

تا عافیت نباشد انسان هیچ کاری نمی تواند انجام دهد. درس خواندن و درس دادن، مطالعه کردن، زیارت کردن، تفریح کردن همه و همه احتیاج به عافیت دارد و الا نه کار دنیای انسان رسیده می شود و نه کار آخرت او.

از این رو در دعاهای هفتگی امام سجاد ع در دعای روز پنجشنبه که انسان پنج چیز از خدا می خواهد اولین مورد آن عبارت است از «سلامة اقوی بها علی طاعتک» است. زیرا به وسیله ی سلامتی انسان می تواند خدا را اطاعت کند و به جزای بالای آن برسد.

به همین دلیل یکی از نعمت ها در «نعمتان مجهولتان» نعمت سلامتی است که تا انسان بیمار نشود اهمیت آن را متوجه نمی شود.

در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:

اول اینکه سلامتی احتیاج به مراعات اموری دارد: اولین مورد مسأله ی تغذیه است. در غذا نباید زیاده روی کرد و غذاهای متفرقه و در فاصله ی بین دو غذا غذاهای متعدد دیگر خوردن سلامتی را به خطر می اندازد زیرا «المعدة بیت کل داء» و سرچشمه ی غالب بیماری ها از معده است. کسی می گفت که در پنجاه سال اول عمر نخورید تا در پنجاه سال دوم عمر بتوانید بخورید. دکتری به ما می گفت که من بیست سال است طبابت می کنم و تجربه به من نشان داده که رمز سلامتی کم خوردن و بسیار حرکت کردن است.

همچنین باید تا می شود از سبزیجات اعم از سبزی و هویج و میوه جات استفاده کرد و کمتر به سراغ حیوانات (مانند گوشت) رفت. حیواناتی که گوشت خوار هستند مانند شیر شاید هفت سال عمر کنند ولی کلاغ که از گیاهان استفاده می کند تا سیصد سال می تواند عمر کند. سلامتی ابزاری دارد و اگر انسان آن را در جوانی رعایت نکرد، سنش که بالا رفت گرفتار می شود.

نکته ی دوم این است که می گویند نود درصد بیماری ها مربوط به استرس و ناراحتی های فکری و روحی است. کسانی که ایمان و توکّل به خداوند دارند و در حوادث تلخ شکرگزاری می کنند و روحشان آرام است آنها بیشتر عمر می کنند و آرامششان بیشتر است. ایمان به خدا این گونه نیست که فقط در روز قیامت اثر کند بلکه در دنیا هم اثر آن ظاهر می شود. طبیبی در کتاب خود نوشته بود برای سلامتی، انسان باید عقیده ی دینی داشته باشد. اکثر داروها سمی است و یکی از اطباء در این مورد می گفت: داروها سمومی هستند که گاه مفید می باشند. انسان باید برای خوب شدن و کسب سلامت، غذا درمانی کند نه دارو درمانی و یا داروی گیاهی درمانی هم نباشد.

 

موضوع: شرایط شروط ضمن عقد

دو مطلب مهم که شدیدا محل ابتلاء است باقی مانده است.

یکی این است که آیا عمل به شرط واجب تکلیفی است یا اگر تخلف کند خیار تخلف شرط جاری می شود.

مثلا کسی خانه ای را فروخته به شرط اینکه مشتری برایش یک خیاطی هم بکند، آیا واجب است که او خیاطی کند یا اینکه او می تواند خیاطی نکند و بایع اگر خواست معامله را فسخ کند.

جمعی از علماء قائل به عدم وجوب شدند و می گویند: فایده ی تخلف از شرط این است که لزوم معامله را تبدیل به جواز می کند یعنی می توان از خیار اعمال کرد.

این در حالی است که در بعضی موارد فرد نمی تواند فسخ کند. مثلا قیمت خانه بالا رفته است و اگر فسخ کند متضرر می شود.

در مقابل، گروه بیشتری گفته اند که تکلیفا واجب است به شرط عمل کنند.

صاحب مفتاح الکرامة می فرماید: و هذا (عمل نکردن به شرط) منهم مبنیّ علی أنّه لا یجب علی المشروط علیه الوفاء بالشرط، لأنّ الأصل عدم الوجوب، و للمشروط له وسیلة إلی التخلّص بالفسخ، فغایة الشرط جعل البیع اللازم عُرضة للزوال عند فقد الشرط. و هو خیرة «المبسوط و التحریر و الدورس و موضع من التذکره و ظاهر الشرایع و اللمعة و غایة المرام فی باب الشروط.

و القول الآخر هو أنّ کلّ شرط لم یسلَّم لمشترطه (مشروط له) بأن امتنع المشروط علیه من الوفاء فإنّ الواجب جبره علی الوفاء (هم واجب است و هم باید او را مجبور به وفا کرد) و أنّه یأثم و یعاقب بترکه... و هو الّذی اختاره المصنّف فی «التذکرة» فی باب الشروط، قال: إنّه أولی و قوّاه الشهید الثانی فی المسالک و الروضة (و جماعت بسیاری از علماء را ذکر می کند و در خاتمه می فرماید:) و فی الغنیة و السرائر، الاجماع علی الوجوب.[2]

نتیجه اینکه اگر مسأله مجمع علیه نباشد لا اقل مشهور است.

دلیل اول که به نظر ما دلالتش بسیار خوب است عبارت است از «المؤمنون عند شروطهم» معنای آن این است که حتما باید به شرط عمل کرد. معنای این روایت وجوب وفاء است و اینکه مؤمن نمی تواند به شرط خود عمل نکند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo