< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

مبحث خیارات

96/09/29

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

رسول خدا (ص) در روایتی می فرماید: ثلاثة من كنّ فيه يستكمل‌ إيمانه‌ رجل لا يخاف في اللَّه لومة لائم و لا يرائي بشي‌ء من عمله و إذا عرض عليه أمران أحدهما للدّنيا و الآخر للآخرة اختار أمر الآخرة على الدّنيا.[1]

سه صفت است که اگر در انسان باشد ایمانش تکمیل می شود:

اول اینکه در مسیر خدایی و کارهای خدایی هرگز ملامت کنندگان و سرزنش کنندگان در او اثر نگذارد.

در اینجا نکته ای وجود دارد و آن اینکه کارهای خدایی که انسان انجام می دهد مانند امر به معروف و نهی از منکر به منافع نامشروع جمعی بر می خورد و آنها هم به ملامت کردن و سرزنش نمودن روی می آورند. کسی که در مسیر خدا است و جهاد می کند نباید از این گونه ملامت ها جا بخورد و میدان را خالی کند. ﴿يُجاهِدُونَ في‌ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ‌ لَوْمَةَ لائِمٍ[2]

صفت دوم اینکه انسان، ریاکار نباشد و اعمالش خالصانه برای خدا باشد. بعضی تصور می کنند که انسان مسجد و یا درمانگاه را اگر بسازد کافی است حال اگر به قصد خدا هم نباشد اشکال ندارد.

باید توجه داشت که عمل خدایی و ریایی با هم فرق دارد. کسی که مثلا می خواهد مسجد بسازد و کارش برای خدا نیست سعی می کند در جایی مسجد را بنا کند که در چشم مردم جلوه داشته باشد نه در منطقه ی محرومی که احتیاج به مسجد دارند. همچنین در ساخت مسجد از مصالح خوب ممکن است استفاده نکند و اصل برای او بناء مسجد است. این مسجد شاید در زلزله ی اندکی فرو ریزد ولی کسی که برای خدا کار می کند اولا به مناطق محروم که مسجد ندارند می رود و جایی مسجد می سازد که خداوند راضی تر است و همچنین سعی می کند مسجد را محکم بنا کند. بنا بر این، کار اگر برای خدا باشد یا نه در اعمال انسان نیز تأثیر می گذارد.

سومین صفت این است که اگر دو چیز را بر او عرضه کنند که یکی منافع دنیوی دارد و دیگری منافع اخروی انسانی که ایمانش کامل است آخرت را بر دنیا ترجیح می دهد. مثلا کاری است که منافعش بسیار است ولی مردم خیلی از آن استفاده نمی کنند ولی کار دیگر به گونه ای است که هرچند منافعش خیلی زیاد نیست ولی برای مردم ایجاد فرصت و کار می کند و به سود آنها است. انسانی که ایمانش کامل است کار دوم را انتخاب می کند.

همین یک درس سه ماده ای برای پیشرفت معنوی و سیر سلوک انسان کافی است.

 

موضوع: تلف در زمان خیار

بحث در مسأله ی دوم از مسائل مربوط به خیار حیوان است و آن اینکه امام قدس سره می فرماید: تلف در زمان خیار از بایع محسوب می شود هرچند حیوان در ملک مشتری باشد در نتیجه معامله فسخ می شود و بایع باید پول را به مشتری بر گرداند.

به مناسبت این بحث به سراغ یک قاعده ی کلیه رفتیم که می گوید: «التلف فی زمن الخیار ممن لا خیار له» این قاعده کاربرد بسیاری دارد و در تمامی خیارها مانند مجلس و غیر آن راه پیدا می کند که در زمان هر یک از این خیارها اگر مبیع تلف شود کسی که خیار ندارد باید متحمل آن خسارت شود.

در مورد این مسأله رساله های متعددی نوشته شده است و ما هم در قواعد فقهیه آن را بحث کرده ایم.

 

اقوال علماء:

بعضی این قاعده را ذکر کرده اند و از باب ارسال مسلمات قبول کرده اند و در نتیجه دلیلی بر آن اقامه نکرده اند. به نظر ما این در حکم اجماع است و نزدیک اجماع می باشد.

علامه در تحریر می فرماید: إذا تلف المبيع في زمن الخيار قبل القبض، انفسخ البيع، و كان من ضمان البائع، (در این فرع ما هم بحثی نداریم.) و إن كان بعد القبض، و الخيار للبائع، فالتلف من المشتري، (اگر بایع خیار شرط دارد و مبیع تلف شود از مال مشتری که خیار ندارد رفته است.) و إن كان للمشتري فالتلف من البائع، (اگر مشتری خیار دارد و بایع ندارد و مبیع تلف شود از مال بایع رفته است.).[3]

صاحب مفتاح الکرامة نیز می فرماید: إذا تلف المبيع بعد قبضه و قبل انقضاء الخيار بل في مدّته و زمنه فقد حكم المصنّف هنا و في «التذكرة و المحقّق الثاني و الفاضل الميسي أنّه يكون من المشتري إن كان الخيار للبائع أو لهما أو لأجنبيّ و أنّه إن كان للمشتري خاصّة فمن البائع... موافق لما في السرائر و جامع الشرائع لابن سعيد و الإرشاد و شرحه لولده و مجمع البرهان من أنّ التلف إن كان في مدّة الخيار فهو ممّن لا خيار له... و لا اجد فی شیء من ذلک خلافا.[4]

مرحوم بجنوردی در کتاب قواعد الفقهیه بحثی در این مورد دارد و می نویسد: ومن جملة القواعد الفقهية المشهورة المسلمة عند الاصحاب قاعدة " التلف في زمن الخيار من مال من لا خيار له.[5]

بعد در ذیل کلامش این نکته را ذکر می کند که نمی تواند این قاعده را جز در خیار حیوان و شرط نمی تواند در جای دیگر بپذیرد.

نقول: این قاعده بر خلاف اصول است زیرا مشتری حیوانی یا اتوموبیلی و هر چه که باشد را خریده و مبلغ آن را داده و بیع از نظر بایع تمام است. حال مشتری خیار شرط دارد که در مدت یک هفته یا بیشتر و کمتر حق فسخ دارد. حال اگر این خانه بر اثر زلزله خراب شود این باید مربوط به خود مشتری باشد و چه ربطی به بایع دارد که قبلا مالک بوده است و الآن به طور کامل از این ملک جدا شده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo