< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الشرکة

96/02/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قرعه

در کتاب قواعد الفقهیه به بیست و پنج روایت در مورد قرعه پرداختیم ولی با فحص بیشتر مشخص شد که حدود چهل روایت از کتب خاصه و ده روایت از کتب عامه وجود دارد.

روایاتی که از طریق اهل بیت است در بیست و شش باب از ابواب فقهی آمده است از جمله عبارتند از: ابواب کیفیة الحکم از ابواب قضاء، باب 12، 13 و 20، ابواب وصایا، ابواب میراث خنثی، ابواب نکاح عبید و اماء، ابواب عتق، ابواب بیع حیوان، ابواب جهاد با عدو، ابواب الاطعمة و الاشربة، ابواب میراث الاولاد و الاخوة و الاجداد و ابواب ولد الملاعنه.

در منابع اهل سنت نیز در صحیح بخاری ج 3، ص 135، 136، 161، 163، 165. در ص 163 روایتی در مورد مسکن مهاجرین در مدینه نقل شده است که مهاجرین بعد از آنکه به مدینه آمدند چون جایی نداشتند قرار شد در منزل انصار بمانند و برای اینکه اختلافی پیش نیاید قرعه کشیدند که مثلا زید در خانه ی فلان و عمرو در خانه ی دیگری و هکذا بروند.

سنن ابن ماجه که از صحاح معروف آنهاست، ج 2، ص 786.

سنن ابن داود، ج 1، ص 506.

به هر حال مشخص می شود که روایات قرعه فوق تواتر است. البته تواتر آنها لفظی نیست بلکه معنوی می باشد. تواتر لفظی آن است که الفاظ روایات به یک لفظ باشد مانند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» یا «انی تارک فیکم الثقلین» ولی گاه به شکل تواتر معنوی است مانند اینکه حادثه های مختلف و عبارات مختلفی وجود دارد ولی همه متفقا بیان می کند که قرعه حجت است.

 

بناء عقلاء: هم دلیل عقل وجود دارد و هم بناء عقلاء البته ما در قواعد فقهیه فقط به بناء عقلاء اشاره کردیم ولی به نظر می رسد که دلیل عقلی هم برای آن وجود دارد.

اما بناء عقلاء این است که عقلاء در جائی که می خواهند ترجیح بلا مرجح نشود و ماده ی نزاع از بین برود، به سراغ قرعه می روند. مثلا قرار است جوائزی را به افرادی بدهند. اگر این جایزه ها را بدون قرعه به کسی بدهند این از باب ترجیح بلا مرجح می شود و موجب دعوا می گردد. یا مثلا خانه هایی مانند مسکن مهر و غیر آن ساخته شده است و می خواهند آن را تقسیم کنند. در اینجا یکی ممکن است ساختمان نبشی را بخواهد و دیگری خانه ی دو خوابه و هکذا. اگر بخواهند این را به اختیار خودشان بگذارند مخاصمه رخ می دهد. در اینجا قرعه می کشند و هر کسی که قرعه به نامش افتاد باید آن را بپذیرد.

همچنین است در جایی که می خواهند گروه هایی از لشکر را به جبهه بفرستند که برای اینکه کدام گردان یا تیپ ابتدا به جبهه رود قرعه می کشند.

اینکه بناء عقلاء بر قرعه کشیدن در این موارد استقرار یافته از مسلمات است و شکی در آن نیست. ولی باید توجه داشت که بناء عقلاء در این موارد از باب کشف مجهول نیست (بر خلاف مانند غنم موطوئه که از باب کشف مجهول است). عقلاء کشف مجهول ندارند بلکه برای رفع نزاع و دفع ترجیح بلا مرجح قرعه می کشند.

بناء عقلاء یک سیره است که شارع مقدس این سیره را امضاء کرده است. این سیره قبل از اسلام هم بوده و جریان عبد الله، جریان حضرت یونس و جریان کفالت حضرت مریم همه از این باب بوده است. در عصر جاهلیت هم قرعه وجود داشته است.

 

اما دلیل عقلی: قرعه موجب دفع ضرر می شود و دفع ضرر واجب است. زیرا اگر قرعه نکشیم اختلاف رخ می دهد و شریکین با هم مخاصمه می کنند و به جامعه خساراتی متوجه می شود. برای دفع این خسارت که ضرر است به سراغ قرعه می رویم.

به تعبیر دیگر حفظ نظم و نظام جامعه در بسیاری از موارد منوط به کشیدن قرعه است. حتی در بازی هایی که انجام می دهند مثلا این تیم این طرف زمین و دیگری در آن طرف زمین باشد که با قرعه مشکل را حل می کنند. اگر قرعه کشیده نشود اختلاف پیدا می شود و جامعه مبتلا به اضطراب می شود. حفظ نظم و جلوگیری از ضرر در جامعه امری است لازم.

بناء عقلاء گاه مانند معاطات است که چه باشد و چه نباشد ضرری به جامعه وارد نمی شود ولی گاه بناء عقلاء بر اساس مبنای عقلی است و آن مانند قرعه است که برای حفظ نظام جامعه انجام می گیرد. حفظ نظم، بناء عقلاء نیست بلکه دلیل عقلی است و عقلا واجب است و در جایی که هیچ مدرکی بجز قرعه وجود ندارد باید به سراغ قرعه رفت.

دفع ضرر محتمل عقلا واجب است و حتی می گویند که از مسائلی است که قبل از اعتقاد به خدا و پیغمبر واجب است. دفع ضرر محتمل است که موجب می شود از صانع حکیم و دین جستجو کنیم.

نکته ی دیگر این است که حتی در مثل کشف مجهول نیز گاه مسأله به دفع ضرر بر می گردد. مثلا غنمی است موطوئه و در میان گله ی گوسفند گم شده است. در اینجا می توان گفت که ما نحن فیه از باب علم اجمالی در شبهه ی محصوره است و باید تمامی گله را سر برید و گوشت آن را از بین برد. واضح است که این موجب ضرر شدید و عسر و حرج شدید می شود. از آن طرف یکی از آنها را هم اگر تخییرا انتخاب کنیم و از بین ببریم این هم از باب ترجیح بلا مرجح مرجح می باشد زیرا اختلاف می شود که آیا گوسفند لاغر را بگیرند یا گوسفند چاق را و اختلافاتی از این قبیل. شارع مقدس برای اینکه نزاع را برطرف کند به سراغ قرعه رفته است که گله گوسفند را دو نصف کنند و به نام یک دسته قرعه بکشند و بعد آن دسته که قرعه به نامش افتاد را دو نیم کنند و هکذا.

همچنین در جایی که نمی دانیم فرزند، مال زید است یا عمرو، قرعه می کشیم و این در عین حال، موجب دفع نزاع نیز هست.

 

دلیل اجماع: ادعای اجماع در کلمات بسیاری از فقهاء منعکس شده است.

محقق نراقی در کتاب عوائد در عبارت جامعی می فرماید: واما الاجماع فثبوته في مشروعية القرعة وكونها مرجعا للتميز والمعرفة مما لا شك فيه ولا شبهة يعتريه كما يظهر لكل من تتبع كلمات المتقدمين والمتاخرين في كثير من ابواب الفقه فانه (متتبّع) يريهم مجتمعين على العمل بها وبناء الامر عليها طرا[1]

البته کتاب عوائد محقق نراقی در واقع کتاب قواعد است. ما هنگام نوشتن کتاب قواعد فقهیه هرچه گشتیم قواعدی به معنای اصطلاحی پیدا نکردیم. قواعد شهید نیز حاوی مسائل فرعیه ی فقهیه است. همچنین است بسیاری از قواعد دیگر. تنها کسی که دیدیم قواعد را جمع آوری کرده است مرحوم نراقی در کتاب عوائد است.

حتی مرحوم آیت الله بجنوردی هم کتاب خود را بعد از کتاب ما به چاپ رسانده است.

ان قلت: اجماع ادعا شده مدرکی است و مدرک آن همان آیات و روایات مزبور می باشد.

قلت: اجماع مدرکی بی اثر نیست بلکه مؤیدی قوی محسوب می شود. همچنین است شهرت که حتی اگر مدرک داشته باشد باز هم مؤید محسوب می شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo