< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب المضاربه

94/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

کتاب نهج الفصاحة حاوی بیش از چهار هزار حدیث از پیغمبر اکرم (ص) در مسائل اخلاقی است. تصمیم بر این است که هزار حدیث از این احادیث را گزینش کرده در بحث های اخلاقی هفته تا آنجا که فرصت باقی است به تفسیر آنها می پردازیم.

آفة الشّجاعة البغى‌ (ظلم آفت شجاعت است.) و آفة الحسب الافتخار (فخر فروشی و خود برتربینی آفت حسب و نام نیک و خانواده ی نیک و ارزش های نسبی است.) و آفة السّماحة المنّ (منت گذاشتن آفت سخاوت است.)[1]

باید توجه داشت که علاوه بر آیات اخلاقی که در قرآن است رسول خدا (ص) نیز احادیث اخلاقی بسیاری دارد. یکی از اهداف بعثت این است که رسول خدا (ص) می فرماید: إِنَّمَا بُعِثْتُ‌ لِأُتَمِّمَ‌ مَكَارِمَ‌ الْأَخْلَاقِ.[2] در کلمات و اعمال رسول خدا (ص) مسائل اخلاقی فوق العاده زیادی وجود دارد. تعبیر به (اتمم) این است که انبیاء سلف نیز مکارم اخلاقی داشته اند ولی رسول خدا (ص) آنها را کامل کرده است. ریشه های فضائل اخلاقی توسط خداوند در درون ذات انسان قرار داده شده است و رسول خدا (ص) درصدد پرورش آنها است. انسان در درون ذاتش و از روی فطرت از امانت و صداقت خوشش می آید و دروغگویی و خیانت را زشت می شمارد. پیغمبر اکرم (ص) درصدد بوده است که این مکارم را تکمیل نماید.

در حدیث مزبور نه آفت ذکر شده است که ما در این جلسه به شرح سه مورد فوق از آن بسنده می کنیم.

(آفت) چیزی است که می تواند یک نعمت پرارزش را از کار بیندازد و آن را تبدیل به نقمت کند. مثلا اگر درختی تنومند و پر محصول آفت بگیرد نه تنها بی فایده می شود حتی مزاحمت نیز ایجاد می کند.

آفت شجاعت، ظلم است. شجاعت ممکن است ذاتی باشد و یا اکتسابی و به هر حال نعمتی از نعمت های خداوند است و انسان می تواند به وسیله ی آن افتخارات و مملکت و مال و منال و آبرو و خانواده ی خود را حفظ کند. ولی اگر کسی از آن سوء استفاده کند و به دیگران ظلم نماید، این موجب می شود که نعمت شجاعت تبدیل به مصیبت شود. پهلوان ها سابقا که در محله هایی بودند پناهگاه نوامیس مردم در آنجا بودند و جلوی افراد هرزه را می گرفتند تا مزاحم نوامیس مردم نشوند و مانع می شدند که کسی به دیگری ظلم کند.

آفت حسب نیز افتخار است. حسب از ماده ی حساب است ولی در لغت به معنای اصل و نسب والا آمده است. بنا بر این حسب به معنای ارزش مقام، خانواده ی آبرومند و مانند آن است. اگر انسان در خاندان اصیل و پر افتخاری و خوش نام باشد این یک نعمت است زیرا انسان می تواند در میان مردم با آبرو زندگی کند و از این موقعیت برای کم به دیگران استفاده نماید. آفت آن این است که انسان به فخرفروشی و خودبرتربینی روی آورد که موجب می شود آن نعمت به نقمت تبدیل شود.

سخاوت نیز گاه ممکن است ذاتی باشد و یا اکتسابی و در هر حال سخیّ بودن یک نعمتی محسوب می شود و انسان می توان با این صفت در دنیا و آخرت شخصیت و آبرو پیدا کند و با این صفت ذخیره ای برای یوم المعاد خود ایجاد کند ولی اگر در عوض، منت بگذارد این آفت جلوی آن نعمت را می گیرد. قرآن مجید خیلی نسبت به این نکته تأکید دارد و می فرماید: قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً[3] یعنی اگر با زبان خوش شخص سائل را رد کنند بهتر از آن است که مبلغ خوبی به فرد بدهند ولی به او اهانت کنند و یا منت بگذارند (مثلا بگویند: حواست باشد که اگر من به تو کمک نمی کردم زندگی ات از بین می رفت.)

همان گونه که نعمت ها زیاد است آفت ها هم زیاد می باشد. نظام جمهوری اسلامی و استقلال و افتخار که از این ناحیه به ما می رسد و اینکه در منطقه حرف اول را می زنیم از نعمت های بزرگ الهی بر ماست.

 

موضوع: مضاربه در ذمه و اتلاف سرمایه

در سابق در این مسأله که گفتیم اگر رأس المال تلف شود و کسی ضامن آن باشد بیان کردیم که مضاربه در این صورت به هم نمی خورد. ما در آنجا این اشکال را مطرح کردیم که معنای آن این است که مضاربه را می خواهیم با چیزی که عین خارجی نیست و در ذمه ی فرد است انجام دهیم و این در حالی است که امام قدس سره سابقا قائل شده بود که مضاربه در ذمه صحیح نیست.

اشکال شده است که اگر چنین باشد، گاه سرمایه در لا به لای معاملات به ذمه می رود. مثلا عامل، جنسی را نسیه می فروشد و در نتیجه رأس المال به ذمه ی فرد منتقل می شود و عامل طلبکار ذمه ی او می شود. چنین مضاربه ای باطل نیست.

جواب این است که بحث ما در ابتدای مضاربه است یعنی هنگام انعقاد مضاربه اگر سرمایه در ذمه باشد آن را اجازه نمی دهند هرچند در اثناء مضاربه ممکن است سرمایه در ذمه رود.

البته ما در سابق نیز گفتیم که مضاربه در ذمه از همان ابتدا نیز صحیح می باشد زیرا امروزه اکثر معاملات به پول در ذمه انجام می گیرد.

نکته ی دیگر این است که اگر نصف سرمایه در ابتدای کار تلف شود آیا مضاربه باطل می شود؟ بدیهی است که اگر عامل بگوید با این مبلغ نمی تواند کار کند نمی توان او را مجبور کرد بنا بر این با اتلاف نیمی از مضاربه یا مضاربه باطل می شود و یا این حق به عامل داده می شود که کار را شروع نکند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo