< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

94/03/19

بسم الله الرحمن الرحیم

توضیحی پیرامون رساله هایی برای تحقیق در ایام تعطیلات:
حوزه باید مجتهد پرور باشد و این کار از مجتهد متجزی شروع می شود تا فرد به اجتهاد کامل برسد. مجتهد مطلق نیز مانند مجتهد متجزی ذو مراتب است. حوزه باید به اندازه ی کافی مجتهدینی را پرورش دهد تا بتوانند در شهرستان ها حضور یابند. در سابق در هر یک از شهرستان ها چندین مجتهد برجسته وجود داشت ولی امروزه به تدریج از مجتهدین خالی شده و چشم ها به حوزه ی علمیه ی قم دوخته شده است. برای رسیدن به این هدف باید از رساله هایی که برای تحقیق ارائه می کنیم این حرکت آغاز شود تا ان شاء الله به هدف نهایی برسد. گاه در شهرستان ها مردم نیازی پیدا می کنند که یافتن جواب آن باید فورا انجام شود و باید مجتهدی در آنجا حضور داشته باشد تا سریعا پاسخ لازم را ارائه کند.
اما مسائلی که امثال پیشنهاد می کنیم از کتاب مضاربه است و ما نیز احتمال دارد در سال تحصیلی جدید کتاب مضاربه و بانکداری اسلامی را شروع کنیم.
در کتاب مضاربه ی تحریر الوسیله پنجاه مسأله ذکر شده است. عروه نیز این بحث را مطرح کرده است و در هشتاد و دو مسأله آن را عنوان کرده است. بیست مسأله ی اول از تحریر را برای تحقیق در تابستان مبنای کار قرار می دهیم. بعضی از این مسائل کوتاه است و باید چند تا از آن را انتخاب کرد. نوشتن این رساله های چند شرط دارد:
اول اینکه از بیست صفجه بیشتر نباشد و هر صفحه در قطع وزیری باشد که حدود سیصد و شصت کلمه در هر صفحه را در بر می گیرد. اولویت با این است که به شکل تایپ شده و به زبان عربی ارائه شود.
دوم اینکه اقوال، احادیث و استدلالات و نتیجه ی بحث همه در آن مندرج شده باشد.
سوم اینکه از کتابی کپی برداری نشود زیرا هم مشخص می شود و هم در شأن کسی نیست.
چهارم اینکه سه ماه و ده روز مهلت برای نوشتن آن است و رساله ها در آخر شهریور ماه تحویل گرفته می شود.
ان شاء الله نفرات برتر را علاوه بر اهداء جوایز در طی مراسمی به دیگران معرفی می کنیم.

موضوع: اشتراط به هنگام احرام
گفتیم که صاحب شرایع می فرماید: : إذا اشترط في إحرامه أن يحله حيث حبسه ثم أحصر تحلل[1]
بعد صاحب جواهر اضافه می کند: لا إشكال ولا خلاف نصا وفتوى
یعنی انسان موقع احرام شرط کند که هر زمان که مشکلی ایجاد شد این شرط بالاجماع صحیح است.
با این حال بحث در این است که این شرط چه فایده ای دارد زیرا حتی اگر شرط هم نکند و مصدود و محصور شود از احرام خارج می شود.
در عروه در بحث احرام در مسأله ی سیزدهم برای این شرط چهار فایده ذکر شده است.
1.اول اینکه اگر شرط کند دیگر لازم نیست قربانی کند بلکه به صرف ایجاد مشکل از احرام خارج می شود.
2.دوم اینکه با شرط مزبور می تواند بلافاصله از احرام خارج شود و الا در محصور باید قربانی را به محل بفرستد و تا زمان ذبح نرسیده است نمی تواند از احرام خارج شود.
3.سوم اینکه ثمره اش در حلیت النساء است یعنی در محصور، نساء حلال نمی شود و باید خودش یا نائبش طواف نساء را از طرف او به جا آورند ولی با شرط مزبور حلیت نساء حاصل می شود. اما در مورد قربانی باید به وظیفه ی محصور و مصدود عمل کرد.
4.چهارم اینکه هیچ یک از موارد فوق ثمره نیست یعنی هم باید قربانی کند و هم صبر نماید تا ذبح شود و هم نساء حلال نمی شود. شرط مزبور صرفا دربردارنده ی ثواب است. صاحب عروه این ثمره را قبول کرده و محشین نیز با او مخالفت کرده اند. ما نیز در حاشیه خود بر عروه با این شرط مخالفت کرده ایم زیرا بسیار بعید است این شرط در حکم دعا باشد و صرفا ثواب داشته باشد.
مرحوم صاحب جواهر چند ثمره ی دیگر را اضافه می کند از جمله اینکه:
5.اگر او قربانی را همراه خود آورده است چه شرط کند یا نه باید آن را ذبح کند ولی اگر قربانی نیاورده ثمره ظاهر می شود به این گونه که اگر شرط نکند باید قربانی کند و الا اگر شرط کند لزوم قربانی از بین می رود.
در میان شروط فوق دو ثمره را باید بحث کرد یکی اینکه با اشتراط فوق آیا قربانی لازم است یا نه و آیا اینکه تعجیل در ذبح آن می توان کرد یا نه. (ثمره ی اول و دوم)

اما سقوط قربانی هنگام شرط: مشهور و معروف در این است که با شرط مزبور قربانی ساقط می شود. از جمله کسانی که قائل به سقوط شده اند سید مرتضی، ابن ادریس، حلبی، یحیی بن سعید، علامه در تحریر و تذکره و منتهی و قواعد است.[2]
همچنین ادعای اجماع بر آن شده است هرچند مسأله اجماعی نیست.
جماعتی نیز در مقابل، مخالفت کرده اند و قائل به عدم سقوط قربانی هنگام شرط شده اند. از جمله ایشان شیخ طوسی در خلاف و مبسوط است و مرحوم محقق در شرایع و نافع، علامه در مختلف[3]
شیخ در خلاف می فرماید: إذا شرط على ربه في حال الإحرام، ثم حصل الشرط (یعنی اگر مانع ایجاد شد.) وأراد التحلل، فلا بد من نية التحلل، ولا بد من الهدي. (یعنی قربانی هم باید بکند) وللشافعي فيه قولان في النية والهدي معا (یعنی آیا نیّت تحلل بکند یا نه و آیا قربانی بکند یا نه در هر دو دو قول دارد.)[4]

دلالت روایات:
ظاهر بعضی از روایات سقوط قربانی است:
أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ ذَرِيحٍ الْمُحَارِبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ (محرم به حج تمتع شده بود) وَ أُحْصِرَ بَعْدَ مَا أَحْرَمَ كَيْفَ يَصْنَعُ قَالَ فَقَالَ أَ وَ مَا اشْتَرَطَ عَلَى رَبِّهِ قَبْلَ أَنْ يُحْرِمَ أَنْ يَحُلَّهُ مِنْ إِحْرَامِهِ عِنْدَ عَارِضٍ عَرَضَ لَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ (که شرط کرده باشد که اگر عارضی برایش پیش آید از احرام خارج شود.) فَقُلْتُ بَلَى قَدِ اشْتَرَطَ ذَلِكَ‌ قَالَ فَلْيَرْجِعْ إِلَى أَهْلِهِ حِلًّا لَا إِحْرَامَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ أَحَقُّ مَنْ وَفَى بِمَا اشْتُرِطَ عَلَيْهِ قَالَ فَقُلْتُ أَ فَعَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ قَالَ لَا[5]
سند حدیث ظاهرا خالی از مشکل نیست. ولی روایات متعدد دیگری هم وجود دارد و جمعی از اصحاب نیز به آن عمل کرده اند.

مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَشْتَرِطُ فِي الْحَجِّ كَيْفَ يَشْتَرِطُ قَالَ يَقُولُ حِينَ يُرِيدُ أَنْ يُحْرِمَ أَنْ حُلَّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي فَإِنْ حَبَسْتَنِي فَهِيَ عُمْرَةٌ (اگر مانعی برایم ایجاد شود به جای آن عمره ی مفرده به جا آورم) فَقُلْتُ لَهُ فَعَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ قَالَ نَعَمْ[6]
سند این روایت خوب است.
در این روایت نیز نیامده است که فرد باید قربانی کند بلکه صرفا می گوید که به جای حج عمره ی مفرده به جا آورد و آزاد شود.

سه حدیث دیگر هم در باب احصار است که عبارتند از: باب هشتم حدیث 1 و 3 و باب یک حدیث 4.[7]
ظاهر این روایات نیز این است که قربانی لازم نیست.

اما دلیل بر اینکه چرا قربانی لازم است: عمده دلیل ایشان اطلاقات آیه ی 196 سوره ی بقره و یک سری از ادله است ﴿فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْي‌[8] چه فرد شرط کرده باشد یا نکرده باشد.
اطلاقات دیگری هم وجود دارد که در سابق هم خواندیم و آن اینکه اگر فرد محصور شود باید قربانی کند این روایات مطلق بود یعنی چه شرط کرده باشد یا نه.
جمع بین این روایات: روایات اشتراط، اطلاقات را تقیید می کند. بنا بر این آن قول که می گوید در صورت شرط، قربانی لازم نیست اقوی می باشد هرچند احوط این است که قربانی هم انجام دهد.

ان شاء الله در جلسه ی بعد به سراغ تعجیل و عدم تعجیل در قربانی می رویم.




BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo