< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

94/02/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مصدود و محصور
بحث در مصدود و محصور است که کسانی هستند که بعد از محرم شدن، برای انجام حج با مانعی برخورد کرده اند که بحث است که آنها چگونه باید از احرام بیرون آیند.
امام قدس سره در این مورد می فرماید:
مسألة 1 - المصدود من منعه العدو أو نحوه عن العمرة أو الحج، والمحصور من منعه المرض عن ذلك. [1]
مشهور بین اصحاب این است که مصدود را به کسی اطلاق می کنند که فقط دشمن، مانع از انجام اعمال شود و محصور کسی است که بیمار شود.
در جلسه ی قبل به سراغ ریشه ی لغوی و موارد استعمال آنها در قرآن و روایات رفتیم و دیدیم که ریشه ی لغوی مصدود عام است و مصدود به کسی گفته می شود که کسی او را منع کند چه آن کسی که منع می کند دشمن باشد و یا دوست.

اما محصور: حصر در لغت مخصوص به بیماری نیست. در لسان العرب در معنای حصر آمده است: العیّ (که معمولا به کسی می گویند که از سخن گفتن ناتوان است.)
همچنین به معنای ضیق صدر نیز آمده است و در قرآن مجید می خوانیم: ﴿أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُم‌﴾[2]
یعنی جمعیتی هستند که به سراغ شما می آیند و سینه هایشان تنگ شده است زیرا نه نمی توانند با شما جنگ کنند و نه با قوم خودشان. زیرا قوم آنها با شما درگیر هستند و اینها نه می توانند با قومشان مخالفت کنند و نه با شما و در این میان گیر کرده اند.
محاصره نیز به اشخاصی گفته می شود که در حصر قرار گرفته اند و این ارتباطی به خصوص بیماری ندارد.
بنا بر این در لغت، مفهوم صد و حصر عام می باشد. با این حال در فقه، روایات می بینیم که این دو واژه شبیه حقیقت شرعیه شده است و به مصادیق خاصی محدود شده است.
البته کلمات اصحاب و روایات در اینجا خالی از تشویش نیست. اصحاب گاه این دو واژه با به معنای منع عدو و حصر از بیماری محدود کرده اند و بعضی نیز آن را عام فرض کرده اند:

اقوال علماء:
صاحب ریاض می فرماید: و المصدود هو من منعه العدو وما في معناه خاصة (مانند دولت) بلا خلاف عندنا فيه ولا فيما سيأتي من أن المحصور مَن منعه المرض خاصة، وبالإجماع منّا صرّح جماعة مستفيضاً ومنهم شيخنا في المسالك فقال : هو الذي استقرّ عليه رأي أصحابنا و وردت به نصوصهم... لکن المحکی عن اکثرهم (علماء عامه) اتحاد الحصر و الصد و انهما بمعنی المنع من عدو کان او مرض.[3]
بنا بر قول ایشان، علماء شیعه معنای این دو واژه را متفاوت و محدود دانسته اند ولی عامه آن دو را هم معنا و نامحدود دانسته اند.
علامه در منتهی می فرماید: الحصر عندنا هو المنع عن تتمة افعال الحج علی ما یأتی بالمرض خاصة و الصد بالعدو (سپس قول عامه را نقل می کند.)[4]
صاحب مدارک به گونه ی دیگری مشی کرده می فرماید: قال في القاموس: الحصر والحبس عن السفر وغيره ... و صد فلانا عن كذا: منعه ونحوه قال الجوهری ومقتضى كلامهما ترادف اللفظين وهو قول أكثر الجمهور ... لكن ظاهر المنتهى اتفاق الاصحاب على أن اللفظين متغايران وأن الحصر هو المنع عن تتمة أفعال الحج بالمرض، والصد بالعدو كما ذكره المصنف رحمه الله.[5]
نقول: اینکه این دو واژه مترادف هستند یا نه برای ما مهم نیست و در هر حال باید به سراغ روایات رویم.

روایات:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ الْمَحْصُورُ غَيْرُ الْمَصْدُودِ وَ قَالَ الْمَحْصُورُ هُوَ الْمَرِيضُ وَ الْمَصْدُودُ هُوَ الَّذِي يَرُدُّهُ الْمُشْرِكُونَ كَمَا رَدُّوا رَسُولَ اللَّهِ ص لَيْسَ مِنْ مَرَضٍ وَ الْمَصْدُودُ تَحِلُّ لَهُ النِّسَاءُ وَ الْمَحْصُورُ لَا تَحِلُّ لَهُ النِّسَاءُ.[6]
باید دید که آیا امام علیه السلام درصدد این است که محصور را منحصر به مرض کند یا اینکه یک مصداق از مصادیق آن را بیان می کند.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ع خَرَجَ مُعْتَمِراً فَمَرِضَ فِي الطَّرِيقِ فَبَلَغَ عَلِيّاً ع وَ هُوَ بِالْمَدِينَةِ فَخَرَجَ فِي طَلَبِهِ فَأَدْرَكَهُ فِي السُّقْيَا وَ هُوَ مَرِيضٌ فَقَالَ يَا بُنَيَّ مَا تَشْتَكِي فَقَالَ أَشْتَكِي رَأْسِي فَدَعَا عَلِيٌّ بِبَدَنَةٍ فَنَحَرَهَا وَ حَلَقَ رَأْسَهُ وَ رَدَّهُ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلَمَّا بَرَأَ مِنْ وَجَعِهِ اعْتَمَرَ فَقُلْتُ أَ رَأَيْتَ حِينَ بَرَأَ مِنْ وَجَعِهِ أَ حَلَّ لَهُ النِّسَاءُ فَقَالَ لَا تَحِلُّ لَهُ النِّسَاءُ حَتَّى يَطُوفَ بِالْبَيْتِ وَ يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قُلْتُ فَمَا بَالُ النَّبِيِّ ص حِينَ رَجَعَ إِلَى الْمَدِينَةِ حَلَّ لَهُ النِّسَاءُ وَ لَمْ يَطُفْ بِالْبَيْتِ (پس چرا رسول خدا وقتی به مدینه بازگشت طواف بالبیت نکرد و زنان بر او حلال بودند.) فَقَالَ لَيْسَ هَذَا مِثْلَ هَذَا النَّبِيُّ ص كَانَ مَصْدُوداً وَ الْحُسَيْنُ ع مَحْصُوراً.[7]
ذیل روایت مورد استناد ماست که امام علیه السلام بین محصور و مصدود فرق می گذارد.


وَ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْمَصْدُودُ يَذْبَحُ حَيْثُ صُدَّ وَ يَرْجِعُ صَاحِبُهُ فَيَأْتِي النِّسَاءَ وَ الْمَحْصُورُ يَبْعَثُ بِهَدْيِهِ فَيَعِدُهُمْ يَوْماً فَإِذَا بَلَغَ الْهَدْيُ أَحَلَّ هَذَا فِي مَكَانِهِ ...[8]

ان شاء الله بعدا مطرح می کنیم که صاحب جواهر شش فرق بین محصور و مصدود بیان می کند که یکی این است که مصدود در همان مکان قربانی می کند ولی محصور قربانی را به قربانگاه می فرستد.

مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ قَالَ قَالَ ع الْمَحْصُورُ بِالْمَرَضِ ... وَ الْمَصْدُودُ بِالْعَدُوِّ ...[9]
این روایت مرسله است و از بقیه ی روایات شفاف تر می باشد.

روایت دیگری هم هست که ظاهرش مخالفت با این قول است:
قَالَ الصَّدُوقُ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع الْمَحْصُورُ وَ الْمُضْطَرُّ يَنْحَرَانِ بَدَنَتَهُمَا فِي الْمَكَانِ الَّذِي يُضْطَرَّانِ فِيهِ[10]
محصور و مضطر در این روایت به هم عطف شده است و واضح است که کسی که مصدود است نیز مضطر می باشد. بنا بر این حکم این دو باید یکی باشد زیرا اضطرار قدر جامع بین حصر و صد است.
اضافه می کنیم که مواردی هست که انسان از حج باز داشته می شود ولی این کار توسط عدو انجام نمی شود و یا حصر او به صرف مرض نیست:
1.گاه صدیق و ولیّ انسان مانع می شود.
2.گاه سیلی آمده و مسیر رفتن از بین رفته است.
3.سارقان جاده را ناامن کرده اند. سارق کسی است که مال انسان را سرقت می کند ولی جلوی رفتن انسان را نمی گیرد.
4.طلبکار مانع رفتن می شود.
5.گاه فرد مریض نیست ولی از مریضی پرستاری می کند و هرچند احرام بسته است ولی نمی تواند او را رها کند.
6.یا اینکه فرد مریض نیست ولی می ترسد که بر اثر حج، مرض او طولانی شود و دیر خوب شود.
7.ماشین انسان خراب شده است.
8.گاه شدت سرما و گرما مانع از انجام حج می شود.
9.گاه باد و طوفان و سایر عوامل طبیعی اجازه ی رفتن به انسان نمی دهد.





[4] منتهی، علامه حلی، ج13، ص15.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo