< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

94/01/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زمان رمی
بحث در مسأله ی سوم از مسائل مربوط به رمی جمرات است. امام قدس سره در این مسأله می فرماید:
مسألة 3 - (فرع اول:) وقت الرمي من طلوع الشمس إلى الغروب، فلا يجوز في الليل اختيارا، (فرع دوم:) ولو كان له عذر من خوف أو مرض أو علة أو كان راعيا جاز في ليل يومه أو الليل الآتي.[1]
فرع اول اینکه یعنی وقت رمی از طلوع شمس یا غروب آفتاب است و بنا بر این در حال اختیار نمی توان در شب رمی کرد.
فرع دوم این است که به سبب خوف و مرض و یا علتی (مانند پیری که نه خوف است و نه مرض یا مانند اینکه کاروان در حال حرکت است و فرد اگر بخواهد صبح فردا رمی کند از کاروان باز می ماند،) یا اینکه فرد شتربان است که در این موارد می توان در شب قبل از آن روز یا شب بعد رمی کرد.

اما فرع اول: رمی جمرات از طلوع شمس تا غروب است.
اقوال در مسأله:
·قول مشهور: همان است که امام قدس سره بیان کرده است که وقت رمی از طلوع شمس تا غروب شمس می باشد. بنا بر این در تمام روز می توان رمی را انجام داد.
·زمان رمی از اول نهار است یعنی از اول طلوع فجر تا غروب است. روز در اصطلاح اهل شرع از طلوع فجر آغاز می شود. این قول از والد صدوق و غیر ایشان نقل شده است.
·زمان رمی بعد از زوال است و اینکه رمی پیش از ظهر جایز نیست و تا غروب ادامه دارد. این قول را از خلاف شیخ طوسی و غنیه ی او نقل کرده اند.
·زمان رمی از اول طلوع آفتاب تا ظهر است و بعد از ظهر نمی توان رمی کرد.
مرحوم صاحب ریاض در عبارت جامعی می فرماید: ووقت الرمي ما بين طلوع الشمس إلى غروبها على الأشهر الأقوى ... خلافاً للمحكي عن الوسيلة والإشارة ووالد الصدوق في مبدئه، فجعلوه أول النهار (که بعضی آن را بر طلوع فجر حمل کرده اند)... ويحتمل أن يريدوا به طلوع الشمس، كما عن بعض كتب اللغة (با این توجیه، این قول بر قول مشهور منطبق می شود) وللغنية (ای خلافا للغنیة) والإصباح والجواهر والخلاف كما حكي فيه أيضاً فجعلوه بعد الزوال، مدّعين عليه الإجماع عدا الإصباح (که او ادعای اجماع نکرده است.) وللصدوقين (ای خلافا للصدوق) في آخره (یعنی در آخر وقت اختلاف کرده اند) ، فوقّتاه إلى الزوال (و گفته اند که زمان رمی تا ظهر است.)[2]
مرحوم نراقی در مستند نیز کلامی شبیه کلام ریاض دارد.[3]
همچنین است در مورد مرحوم صاحب حدائق[4]

دلیل بر قول مشهور:
دلالت اصل: اصل اقتضاء می کند که زمان رمی از طلوع شمس تا غروب باشد. این اصل همان اصل برائت است و مراد از آن، برائت از قیود زائده در مأمور به می باشد. بنا بر این اگر شک کنیم که زمان رمی مقید به قبل از زوال یا بعد از زوال است این دو قول بر خلاف اصل است. البته کسانی که می گویند زمان رمی از اول طلوع فجر تا زوال است قول ایشان بیشتر مطابق اصل است زیرا این قول حتی مقید به اول طلوع شمس هم نیست. ولی از آنجا که گفته شده است مراد این دسته از علماء همان طلوع شمس است بنا بر این به آن به شکل قول مستقلی نگاه نمی کنیم.

دلالت روایات: روایات کثیره ای با اسناد معتبره وارد شده است که زمان رمی را از اول طلوع شمس تا غروب شمس معروفی می کند. این روایات عمدتا در وسائل الشیعه در باب سیزده از ابواب رمی جمره ی عقبه آمده است. با این حال از آنجا که در این روایات از لفظ جمار که به لفظ جمع است استفاده شده است فهمیده می شود که مراد رمی جمرات در سایر روزها نیز بوده است:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ‌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قُلْتُ لَهُ إِلَى مَتَى يَكُونُ رَمْيُ الْجِمَارِ فَقَالَ مِنِ ارْتِفَاعِ النَّهَارِ إِلَى غُرُوبِ الشَّمْسِ[5]
این روایت صحیحه است.
گفته شده است که مراد از ارتفاع نهار همان طلوع شمس است زیرا احدی فتوا نداده است که زمان رمی یک یا دو ساعت بعد از طلوع آفتاب است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ ارْمِ الْجِمَارَ مَا بَيْنَ طُلُوعِ الشَّمْسِ إِلَى غُرُوبِهَا[6]
این روایت صحیحه است.

مُحَمَّدٍ عَنْ سَيْفٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ رَمْيُ الْجِمَارِ مَا بَيْنَ طُلُوعِ الشَّمْسِ إِلَى غُرُوبِهَا[7]

عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ لِلْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ (از فقهای اهل سنت) مَا حَدُّ رَمْيِ الْجِمَارِ فَقَالَ الْحَكَمُ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ (یعنی شروع و ختم آن فقط در زمان ظهر است و قبل و بعد از آن نمی شود) فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا حَكَمُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّهُمَا كَانَا اثْنَيْنِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ احْفَظْ عَلَيْنَا مَتَاعَنَا حَتَّى أَرْجِعَ أَ كَانَ يَفُوتُهُ الرَّمْيُ؟ (امام علیه السلام اشکال می کند یعنی اگر چنین باشد پس اگر یکی به همراهش بگوید که اساس من را مواظب باشد من بروم رمی کنم و برگردم و بعد تو رمی کن وقتی که او بر می گردد وقت هم باید گذشته باشد. زیرا رفتن به جمرات و رمی کردن و برگشتن مقدار قابل توجهی طول می کشد.) هُوَ وَ اللَّهِ مَا بَيْنَ طُلُوعِ الشَّمْسِ إِلَى غُرُوبِهَا.[8]
این روایت صحیحه است.
در این روایت امام علیه السلام قسم می خورد که زمان رمی از طلوع شمس تا غروب آن است.

أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَمْيُ الْجِمَارِ مِنْ طُلُوعِ الشَّمْسِ إِلَى غُرُوبِهَا[9]

دو روایت دیگر نیز هست که به ظاهر با روایات قبلی مخالف است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ارْمِ فِي كُلِّ يَوْمٍ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ وَ قُلْ كَمَا قُلْتَ حِينَ رَمَيْتَ جَمْرَةَ الْعَقَبَةِ (یعنی همان دعایی که در زمان رمی جمره ی عقبه در روز عید می خواندی در رمی سایر جمار هم بخوان.)[10]
این روایت صحیحه است.
البته این روایت چون ظاهر است و روایات سابق نص است باید آن را حمل بر استحباب کرد. مضافا بر اینکه احتمال تقیه نیز در آن وجود دارد.
شاید کسانی که قائل به رمی در هنگام زوال شمس شده اند به این روایت تمسک کرده باشند. در سابق این گونه نبوده است که علماء به همه ی روایات دسترسی داشته باشند و احاطه ی سابقین به روایات باب به آن مقدار نبوده است که ما امروزه احاطه داریم زیرا افرادی مانند کلینی و صاحب وسائل و دیگران روایات پراکنده را در یک جا جمع کرده اند.

عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ كَرِهَ رَمْيَ الْجِمَارِ بِاللَّيْلِ وَ رَخَّصَ لِلْعَبْدِ (زیرا عبد باید صبح در خدمت مولی باشد و شب آزاد است و می تواند رمی کند.) وَ الرَّاعِي فِي رَمْيِ الْجِمَارِ لَيْلًا[11]
مفهوم کراهت داشتن، جواز است. یعنی اگر مراد از کراهت، کراهت مصطلح فقهی باشد مفهوم آن این است که رمی در صبح مستحب است نه واجب.
البته استدلال به این روایت فرع بر این است که مراد از کراهت، کراهت مصطلح فقهی باشد که امروزه استعمال می شود و حال آنکه کراهت در قرآن و روایات گاه به معنای حرام استعمال شده است.
مثلا در قرآن در آیه ی 38 سوره ی اسراء خداوند یک سری از گناهان کبیره مانند زنا، قتل نفوس، تصرف در اموال یتامی و غیره را ذکر کرده و از آنها نهی می کند و بعد می فرماید این گناهان نزد خداوند مکروه است: ﴿كُلُّ ذلِكَ كانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهاً[12]
بنا بر این روایت فوق لا اقل اینکه ابهام دارد و نمی دانیم به معنای کراهت مصطلح است یا حرمت. بنا بر این نمی تواند معارض باشد حتی اگر معارض نیز باشد روایات مشهور مقدم می شود.
عجیب این است که کسانی که قائل به رمی در نصف اول یا نصف دوم روز شده اند حتی به یک روایت ضعیف هم دال بر مدعای ایشان باشد تمسک نکرده اند. شاید روایتی در کار بوده است که به دست ما نرسیده است و یا شاید بر طبق قاعده ای فتا داده اند و حال آنکه قاعده ای نیز در کار نیست. صاحب جواهر در اینجا می فرماید: هیچ مستندی بر این دو قول نیست مگر ادعای اجماعی که بعضی ادعا کرده اند که ان هم واقعیت ندارد و اجماعی در کار نیست.



BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo