< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجوب قصد قربت در بیتوته در منی و کفاره ی ترک بیتوته
بحث در مسأله ی پنجم است که مربوط به اعمال منی است که بعد از اعمال حج در منی انجام می شود.
سخن در این بود که باید شب های یازدهم و دوازدهم و گاه شب سیزدهم را در منی بیتوته کرد.
امام قدس سره در این مسأله می فرماید:
مسألة 5 - البيتوتة من العبادات تجب فيها النية بشرائطها.[1]
گفتیم بیتوته عبادت است و احتیاج به قصد قربت دارد و به دلائل آن اشاره کردیم. صبحت در اموری است که باقی مانده است و به امر دوم رسیده ایم.

الامر الثانی: بعضی از فقهاء اصرار دارند بگویند که باید از اول شب نیّت کرد. معنای آن این است که باید نیّت را به شکل اخطار بالبال انجام داد یعنی در ذهن آن را مرور کرد.
البته اگر ما نیّت را به معنای داعی ای که درون نفس است بدانیم واضح است که این نیّت از ابتدا وجود داشته است. حتی ممکن است کسی از اول شروع به حج که مسائل حج را مرور می کرد این نیّت را در ذهن داشت که آن شب ها را در منی بیتوته کند. بنا بر این کسانی که می گویند باید از اول شب نیّت کند منظورشان این است که نیّت را در ذهن خود مرور کند.
نقول: نیّت به معنای این اینکه هنگام شروع در عمل، آن را در ذهن حاضر کنند نمی باشد. حتی گاه ممکن است این امر موجب وسواس در افراد شود مثلا موقع تکبیر گفتن در احضار نیّت شک می کنند و گاه در اینکه آیا بعد از نیّت عمل، قید قربة الی الله و یا وجه آن را نیز اضافه کرده اند یا نه.
به نظر ما دلیلی بر وجوب اخطار بالبال در نیّت نیست و آیه و روایتی بر وجوب آن دلالت ندارد. نیّت امری است عرفی و همین مقدار که در ذهن باشد کافی است. اگر کسی قبل از انجام عمل، قصد آن را داشته باشد، هنگام شروع در عمل نیز قهرا نیّت را دارد.
قرینه ی دیگر بر این گفتار این است که نیّت علاوه بر شروع عمل باید استدامه نیز داشته باشد و حال آنکه کسی در طول عمل به شکل مداوم نیّت را در ذهن خود مرور نمی کند. بنا بر این در ابتدا نیز مرور نیّت و اخطار بالبال لازم نمی باشد. هرچند امروزه روحانیون کاروان ها نیّت را به زوار خاطر نشان کرده و از آنها می خواهند که آن را مرور کنند. این کار هرچند خوب و مستحب می باشد و موجب توجه به عمل می شود ولی شرط صحت عمل نیست. مثلا کسی که سر سفره ی غذا است نیّت خوردن غذا را در ذهن خود مرور نمی کند بلکه نیّت در عمق ذهن او وجود دارد.
بله اگر انسان عملی را سهوا انجام دهد، نیّت از او صادر نشده است مثلا فردی می خواهد از یک درب وارد شود ولی حواسش پرت بوده سهوا از درب دیگری وارد می شود. نیّت در اینجا وجود ندارد.

امام قدس سره در مسأله ی ششم به سراغ کفاره ی ترک مبیت می رود و می فرماید:
مسألة6 - من ترك المبيت الواجب بمنى يجب عليه لكل ليلة شاة متعمدا كان أو جاهلا أو ناسيا، بل تجب الكفارة على الأشخاص المعدودين في المسألة الثالثة إلا الخامس منهم، والحكم في الثالث والرابع مبني على الاحتياط. [2]
فرع اول: کسی که مبیت را در منی ترک می کند برای هر شبی که بیتوته بر او واجب بوده است باید یک گوسفند جداگانه کفاره دهد.
فرع دوم: در وجوب کفاره فرقی بین صورت عمد، جهل و یا نسیان نیست.
فرع سوم: حتی کسانی که در مسأله ی سوم از بیتوته معاف بودند آنها هم باید کفاره دهند و فقط قسم پنجم که کسانی هستند که تا صبح در مکه به عبادت مشغول بودند استثناء هستند و این عده نباید کفاره دهند.
سپس امام قدس سره اضافه می کند که قسم سوم (رعات) و قسم چهارم (اهل سقایة الحاج) بنا بر احتیاط واجب باید کفاره دهند (اما مریضان و کسانی که بر مالشان خائف هستند بنا بر فتوای صریح امام قدس سره باید کفاره دهند.)

اما فرع اول: اصل وجوب کفاره برای هر کسی که مبیت را ترک کرده است به این گونه که برای هر شب باید یک گوسفند کفاره دهد.

اقوال علماء: این مسأله اجمالا مجمع علیها می باشد.
صاحب حدائق می فرماید: فهو مقطوع به في كلام الأصحاب (رضوان الله تعالى عليهم) و أسنده في المنتهى إلى علمائنا مؤذنا بدعوى الإجماع عليه.[3]
علاوه بر ادعای اجماع توسط علامه، ظاهر عبارت صاحب حدائق نیز اجماع می باشد.
صاحب کشف اللثام می فرماید: و لو بات الليلتين بغير منى وجب عليه عن كلّ ليلة شاة وفاقا للمشهور... و في الخلاف و الغنية و ظاهر المنتهى الإجماع عليه، و في المقنعة و الهداية و المراسم و الكافي و جمل العلم و العمل، إنّ على من بات ليالي منى بغيرها دما، و هو مطلق (زیرا امام علیه السلام در مقابل لیالی که جمع است از دما که مفرد است استفاده کرده است پس یک گوسفند کافی است.) ، كصحيح علي بن جعفر و معاوية، فيحتمل الوفاق (ممکن است لفظ دما به معنای الدم باشد که جنس است و بنا بر این هر شب باید یک گوسفند داد) ، و لعلّه أظهر (زیرا مدعین اجماع کلمات قائلین به خلاف را دیدند و در عین حال قائل شدند که هر شب باید یک گوسفند داد.) و الخلاف (یعنی و یحتمل الخلاف) أمّا بالتسوية بين ليلة و ليلتين و ثلاثا (یعنی بین ترک بیتوته در یک شب یا دو شب یا سه شب فرقی نیست و همه مساوی هستند و در هر صورت باید یک گوسفند داد.) ، أو بأن لا يجب الدم إلّا بثلاث. (احتمال سوم این است که ترک یک شب یا دو شب از بیتوته کفاره ندارد ولی اگر کسی هر سه شب را ترک کند باید یک گوسفند کفاره دهد.)[4]
صاحب کشف اللثام به جای اجماع ادعای شهرت می کند.
صاحب جواهر نیز عین کلام کشف اللثام را نقل می کند.[5]

دلیل مسأله:
دلالت روایات: روایات کثیره ای که حاوی صحاح است بر این امر دلالت دارد و این روایات در وسائل الشیعه در باب اول از ابواب العود الی منی ذکر شده است. البته تعدادی از این روایات برای هر شب یک کفاره و بعضی به صورت جمع می گوید که برای ترک لیالی منی باید کفاره داد.

عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع‌ عَنْ رَجُلٍ بَاتَ بِمَكَّةَ فِي لَيَالِي مِنًى حَتَّى أَصْبَحَ قَالَ إِنْ كَانَ أَتَاهَا نَهَاراً (اگر روز به مکه رود) فَبَاتَ فِيهَا حَتَّى أَصْبَحَ فَعَلَيْهِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ.[6]
این روایت صحیحه است.
در این روایت از تمام شب ها سخن به میان آمده است که ظهور بدوی آن این است که برای هر سه شب یک گوسفند کافی است مگر اینکه دم را حمل بر جنس کنیم.

عَنْ صَفْوَانَ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع سَأَلَنِي بَعْضُهُمْ عَنْ رَجُلٍ بَاتَ لَيَالِيَ مِنًى بِمَكَّةَ فَقُلْتُ لَا أَدْرِي فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِيهَا فَقَالَ ع عَلَيْهِ دَمُ شَاةٍ إِذَا بَاتَ ...[7]
این روایت صحیحه است.

مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ نَاجِيَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ بَاتَ لَيَالِيَ مِنًى بِمَكَّةَ فَقَالَ عَلَيْهِ ثَلَاثَةٌ مِنَ الْغَنَمِ يَذْبَحُهُنَّ[8]
سند این روایت به جعفر بن ناجیه ضعیف است زیرا او مجهول الحال می باشد.
این تنها روایتی است که در آن به سه گوسفند تصریح شده است. البته بر اساس این روایت اگر کسی هر سه شب را ترک کند باید سه گوسفند دهد بر همین اساس اگر کسی واجب باشد که دو شب را بماند و هر دو شب را ترک کند او هم باید دو گوسفند بدهند.



BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo