< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم رکنیت طواف نساء
بحث در مسائل هشتم از مسائل مربوط به اعمال مکه است که بعد از اعمال منی انجام می شود.
امام قدس سره در این مسأله می فرماید:
مسألة 8 - (فرع اول:) طواف النساء وركعتاه واجبان، (فرع دوم:) وليسا ركنا، فلو تركهما عمدا لم يبطل الحج به وإن لا تحل له النساء، (بهتر بود عبارت چنین بود: و ان کان لا تحل له النساء ) (فرع سوم:) بل الأحوط عدم حل العقد والخطبة والشهادة على العقد له. [1]
به فرع دوم رسیده ایم و آن اینکه طواف نساء و نمازش رکن محسوب نمی شوند به این معنا که اگر کسی این دو را عمدا ترک کند حجش باطل نمی شود و فقط گناهی مرتکب شده است البته زن بر او حلال نخواهد شد.

اقوال علماء:
این مسأله اجماعی است و افراد کمی مخالفت کرده اند.
مرحوم نراقی می فرماید: وأما طواف النساء فلا يبطل الحج بتركه ولو عمدا أو جهلا، من غير خلاف، كما عن السرائر وفي المفاتيح بل بالاتفاق، كما في شرحه، بل بالاجماع، كما في المسالك... ومنه يظهر ضعف ما في الذخيرة، من أن مقتضى ما مر في ترك طواف الفريضة من عدم الاتيان بالمأمور به على وجهه: بطلان الحج هنا أيضا (کما اینکه ترک طواف فریضه موجب بطلان می شود زیرا کسی که ترک کرده است مأمور به را انجام نداده است در طواف نساء هم همین را باید گفت.)[2]
صاحب حدائق نیز می فرماید: قد صرح الأصحاب (رضوان الله عليهم) بان الطواف ركن، من تركه عامدا بطل حجه ... و اما الفرائض التي ليست بأركان، فالتلبية، و ركعتا الطواف، و طواف النساء، و ركعتاه. ... و ظاهرهم الاتفاق علی ان طواف النساء لیس برکن بل من الفروض ... و قال فی المسالک، انه لیس برکن اجماعا.[3]

اقتضای اصل: اصل اقتضاء می کند که اگر چیزی جزء واجب باشد ترک عمدی آن باید مساوی با فساد باشد. زیرا وقتی جزء ترک شود، کل هم ترک می شود مثلا اگر مرکبی حاصل از ده جزء باشد و بعد یک جزء از آن ترک شود، مرکب مزبور حاصل نخواهد شد. بنا بر این اگر قبول کنیم طواف نساء جزء حج است ترک عمدی آن باید موجب بطلان شود چه رکن باشد و چه نباشد. مانند ترک عمدی رکوع، حمد، سجده و مانند آن.
اما نکته اینجاست که صاحب جواهر قائل است که طواف نساء جزء حج نیست بلکه واجب مستقلی است و ترک آن ارتباطی به حج ندارد. این نکته را باید از بررسی روایات متوجه شد:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْعَبَّاسِ وَ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ فِي الْقَارِنِ لَا يَكُونُ قِرَانٌ إِلَّا بِسِيَاقِ الْهَدْيِ وَ عَلَيْهِ طَوَافٌ بِالْبَيْتِ وَ رَكْعَتَانِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ وَ سَعْيٌ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ طَوَافٌ بَعْدَ الْحَجِّ وَ هُوَ طَوَافُ النِّسَاءِ...[4]
این روایت صحیحه است.
تعبیر به وَ طَوَافٌ بَعْدَ الْحَجِّ وَ هُوَ طَوَافُ النِّسَاءِ علامت این است طواف نساء بعد از اتمام حج است و واجب مستقلی می باشد.

مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّمَا نُسُكُ الَّذِي يُقْرِنُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ... وَ طَوَافٌ بِالْبَيْتِ بَعْدَ الْحَجِّ الْحَدِيثَ[5]

عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْقَارِنُ لَا يَكُونُ إِلَّا بِسِيَاقِ الْهَدْيِ وَ عَلَيْهِ طَوَافٌ بِالْبَيْتِ وَ رَكْعَتَانِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ع وَ سَعْيٌ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ طَوَافٌ بَعْدَ الْحَجِّ وَ هُوَ طَوَافُ النِّسَاءِ.[6]
این روایت صحیحه است.

مشکلی که در دلالت سه حدیث فوق است این است که آنها مربوط به حدیث قران و افراد است با این حال می توان الغاء خصوصیت کرد زیرا کسی قائل به فصل نشده است یعنی احدی نگفته است که طواف نساء در حج قران و افراد جزء نیست ولی در حج تمتع جزء می باشد.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ لَيْلًا فَقَالَ لَهُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ (خدا به سلامتت دارد.) امْرَأَةٌ مَعَنَا حَاضَتْ وَ لَمْ تَطُفْ طَوَافَ النِّسَاءِ فَقَالَ لَقَدْ سَأَلَتْ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ الْيَوْمَ (امروز هم زنی دیگر همین مسأله را از من پرسید.) فَقَالَ‌ أَصْلَحَكَ اللَّهُ أَنَا زَوْجُهَا وَ قَدْ أَحْبَبْتُ أَنْ أَسْمَعَ ذَلِكَ مِنْكَ (من هم شوهرش هستم می خواهم مسأله را بدانم) فَأَطْرَقَ (امام علیه السلام سر به زیر انداخت) كَأَنَّهُ يُنَاجِي نَفْسَهُ (گویا با خودش صحبت می کرد) وَ هُوَ يَقُولُ لَا يُقِيمُ عَلَيْهَا جَمَّالُهَا (و می فرمود: شتربان نمی تواند صبر کند تا زن پاک شود و طواف را به جا آورد.) وَ لَا تَسْتَطِيعُ أَنْ تَتَخَلَّفَ عَنْ أَصْحَابِهَا (و زن هم نمی تواند تنها بماند و کاروانش برود.) تَمْضِي وَ قَدْ تَمَّ حَجُّهَا (برود و حجش کامل است.)[7]
این روایت صحیحه است.
البته این مانع از این نیست که زن نائبی بگیرد تا طواف را از طرف او انجام دهند تا شوهرش بر او حلال شود مثلا شوهرش می تواند سریع از طرف او نائب شود.

دلیل دیگر این است که اگر شک کنیم که طواف نساء جزء حج است یا مستقل می باشد اصل عدم جزئیت است. زیرا اصل وجوب طواف نساء ثابت است ولی جزئیت امری است زائد و احتیاج به دلیل می خواهد.
دلیل دیگر این است که طواف وداع که اهل سنت به جا می آورند جزء حج نیست و در حدیثی خواندیم که طواف وداع آنها جانشین طواف نساء است.اگر طواف وداع که جزء نیست بتواند جانشین طواف نساء شود پس یقینا طواف نساء هم جزء نیست:
وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَوْ لَا مَا مَنَّ اللَّهُ بِهِ عَلَى النَّاسِ (مراد اهل سنت است) مِنْ طَوَافِ الْوَدَاعِ (که به جای طواف نساء، طواف وداع انجام می دهند.) لَرَجَعُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ وَ لَا يَنْبَغِي لَهُمْ أَنْ يَمَسُّوا نِسَاءَهُمْ يَعْنِي لَا تَحِلُّ لَهُمُ النِّسَاءُ حَتَّى يَرْجِعَ فَيَطُوفَ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً آخَرَ بَعْدَ مَا يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ ذَلِكَ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَاجِبٌ.[8]
این روایت صحیحه است.





BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo