< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/10/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم جواز تقدم اعمال مکه بر عرفات
بحث در مسأله ی سوم از مسائل مربوط به اعمال پنج گانه ی مکه است که بعد از منی انجام می گیرد. این مسأله بسیار محل ابتلاء است. امام قدس سره در این مسأله می فرماید:

مسألة 3 - (فرع اول:) لا يجوز تقديم المناسك الخمسة (که بعد از منی انجام می شود) المتقدمة على الوقوف بعرفات والمشعر ومناسك منى اختيارا، (فرع دوم:) ويجوز التقديم لطوائف: (چهار طائفه هستند که می توانند آن اعمال را مقدم دارند)
الأولى النساء إذا خفن عروض الحيض أو النفاس عليهن بعد الرجوع (زنانی که می دانند بعد از منی عادت ماهیانه اشان شروع می شود و نمی توانند بعد از رجوع به مکه به مسجد الحرام رفته اعمال مکه را انجام دهند یا اینکه مثلا به سبب وضع حمل و غیره می ترسند نتوانند.) ولم تتمكن (صحیح آن لا تتمکن است زیرا لم، مربوط به ماضی است.) من البقاء إلى الطهر. (نمی توانند در مکه بمانند تا پاک شوند و اعمال مکه را انجام دهند.)
الثانية الرجال والنساء إذا عجزوا عن الطواف بعد الرجوع لكثرة الزحام، (زیرا ازدحام در مکه زیاد است و نمی توانند اعمال را انجام دهند.) أو عجزوا عن الرجوع إلى مكة. (یا اینکه به سبب کثرت سن نتوانند به مکه بروند.)
الثالثة المرضى إذا عجزوا عن الطواف بعد الرجوع للازدحام أو خافوا منه. (خصوص بیمارانی که بعد از رجوع به مکه به سبب ازدحام، از طواف عاجز هستند یا اینکه از ازدحام می ترسد. خوف در اینجا به معنای احتمال عقلائی است مانند جایی که فرد احتمال عقلایی می دهد که اگر روزه بگیرد برایش ضرر دارد. خوف می تواند حتی کمتر از ظن باشد ولی باید عقلایی باشد.)
الرابعة من يعلم أنه لا يتمكن من الأعمال إلى آخر ذي الحجة. (این گروه کسانی هستند که به هر دلیلی می دانند متمکن از اعمال مکه نمی باشند. مثلا پرستاری است که از مریضی پرستاری می کند و نمی تواند آن را رها کند یا طبیبی است که مراجعین زیادی دارد و نمی تواند تا آخر ماه ذی الحجة آنها را رها کند و بعد از منی به سراغ اعمال مکه برود. یا اینکه ممکن است اگر به مکه می رود او را دستگیر کنند و مانند آن.)[1]
به هر حال قدر جامع همه ی این موارد، فردی است که عاجز و خائف است و به هر دلیلی نمی تواند به مکه بیاید و یا اگر بیاید اعمال مکه را انجام دهد.

فرع اول: انسان مختار نمی تواند اعمال مکه را قبل از عرفات به جا آورد.

اقوال علماء: در مورد این مسأله ادعای اجماع شده است و لا اقل مشهور بین علماء است. با این حال شخصی مانند شیخ طوسی مخالفت کرده است و قائل است که در حال اختیار نیز می توان آن را قبل از عرفات به جا آورد هرچند افضل این است که بعد از اعمال منی به جا آورده شود. حتی بعضی از متأخرین هم به سبب وجود یک سری از احادیث که بر جواز وارد شده است متزلزل شده اند.
صاحب مدارک می فرماید: السادسة، يجب على المتمتع تأخير الطواف والسعي حتى يقف بالموقفين ويقضي مناسك منى يوم النحر، ولا يجوز التعجيل، إلا للمريض، والمرأة التي تخاف الحيض، والشيخ العاجز... أما أنه لا يجوز للمتمتع تقديم طوافه وسعيه على المضي إلى عرفات اختيارا فقال في المنتهى: إنه قول العلماء كافة[2]
صاحب مدارک در جایی دیگر می فرماید: ونقل عن ابن إدريس أنه منع من التقديم مطلقا وهو ضعيف بل لولا الاجماع المدعى على المنع من جواز التقديم اختيارا لكان القول به متجها لاستفاضة الروايات الواردة بذلك صحة سندها ووضوح دلالتها وقصور الاخبار المنافية لذلك من حيث السند أو المتن ومع ذلك فالجواز غير بعيد.[3]
به این معنا که اگر خودش نتوانست این اعمال را بعد از منی انجام دهد، باید نائب بگیرد و هرگز اجازه ندارد اعمال مکه را مقدم دارد. بعد صاحب مدارک اضافه می کند که روایات متعدد و صحیح السندی بر جواز اختیاری تقدیم اعمال مکه بر عرفات دلالت دارد بنا بر این اگر اجماع نبود قول به جواز بعید نبود.
شیخ در خلاف با قول مجمعین مخالفت کرده می فرماید: مسألة 175: روى أصحابنا رخصة في تقديم الطواف والسعي قبل الخروج إلى منى وعرفات والأفضل أن لا يطوف طواف الحج إلا يوم النحر إن كان متمتعا، ولا يؤخره. فإن أخره فلا يؤخره عن أيام التشريق.[4]
صاحب جواهر در بیانی قاطع می فرماید: يجب على المتمتع تأخير الطواف والسعي للحج حتى يقف بالموقفين ويقضي مناسك منى يوم النحر بلا خلاف محقق معتد به أجده، بل الاجماع بقسميه عليه، بل المحكي منهما مستفيض أو متواتر، بل في محكي المعتبر والمنتهى والتذكرة نسبته إلى اجماع العلماء كافة.[5]
حال شاید صاحب جواهر قول شیخ در خلاف را ندیده است که می فرماید خلاف معتدد بهی در این مورد وجود ندارد.

دلالت روایات: در این مورد دو طائفه از روایات وارد شده است:
طائفه ی اولی: روایاتی که دلالت بر جواز تقدیم و تأخیر در حال اختیار دارد و هر دو را مساوی و یکسان قلمداد می کند:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ وَ جَمِيلٍ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُمَا سَأَلَاهُ عَنِ الْمُتَمَتِّعِ يُقَدِّمُ طَوَافَهُ وَ سَعْيَهُ فِي الْحَجِّ فَقَالَ هُمَا سِيَّانِ (هر دو شق مساوی است) قَدَّمْتَ أَوْ أَخَّرْتَ[6]
ظاهر این حدیث اطلاق است و حال اختیار و عدم آن را شامل می شود.

صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع عَنِ الرَّجُلِ يَتَمَتَّعُ ثُمَّ يُهِلُّ بِالْحَجِّ (محرم به احرام حج می شود) فَيَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ إِلَى مِنًى فَقَالَ لَا بَأْسَ[7]

مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ الْمُتَمَتِّعِ يُهِلُّ بِالْحَجِّ ثُمَّ يَطُوفُ وَ يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ إِلَى مِنًى قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ[8]
این روایت صحیحه است.
علی بن یقطین غالبا از امام کاظم علیه السلام روایت می کند ولی در این حدیث از امام صادق علیه السلام روایت کرده است. شاید در زمان اندکی این امام را نیز درک کرده باشد.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي تَعْجِيلِ الطَّوَافِ قَبْلَ الْخُرُوجِ إِلَى مِنًى فَقَالَ هُمَا سَوَاءٌ أَخَّرَ ذَلِكَ أَوْ قَدَّمَهُ يَعْنِي لِلْمُتَمَتِّعِ[9]
حمل کردن این روایات بر معذور کار سهل و آسانی نیست.

ان شاء الله در جلسه ی بعد به سراغ طائفه ی دوم از روایات می رویم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo