< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/03/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زمان قربانی در منی

بحث در مسأله ی یازدهم از مسائل مربوط به قربانی در منی در ایام حج است. به فرع دوم از کلام امام قدس سره رسیده ایم که مربوط به زمان قربانی است.

امام قدس سره در این فرع می فرماید: والأحوط عدم التأخير من يوم العيد، ولو أخر لعذر أو لغيره (عمدا تأخیر بیندازد) فالأحوط الذبح أيام التشريق، (احتیاط این است است که در یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذی الحجة ذبح کند (یعنی سه روز بعد از روز عید)) وإلا ففي بقية ذي الحجة (این نیز احتیاط است یعنی اگر در ایام تشریق نیز ذبح نکرد تا آخر ذی الحجة وقت دارد.)[1]

اقوال علماء را ذکر کردیم که اجماع بر این بود که وقت قربانی تا آخذ ذی الحجة ادامه دارد با این حال صاحب جواهر ادعای اجماع و عدم خلاف بر چهار روز می کند و می فرماید: و كيف كان فوقتها بمنى أربعة أيام أولها يوم النحر (و یازده و دوازده و سیزدهم) وفي الأمصار أو غيرها ثلاثة أيام بلا خلاف أجده فيه، بل الاجماع بقسميه عليه.[2]

این در حالی است که صاحب ریاض، صاحب مستند و صاحب حدائق ادعای اجماع می کنند که قربانی تا آخر ذی الحجة ادامه دارد.

توجیهی که به نظر ما می رسد این است که شاید فرق این دو اجماع بین حکم وضعی و تکلیفی باشد یعنی کسانی که می گویند قربانی تا آخر ذی الحجة ادامه دارد ناظر به حکم وضعی اند و کسانی که می گویند تأخیر از چهار روز جایز نیست ناظر به حکم تکلیفی اند یعنی تأخیر از این چهار روز حرام است. (در مسائل حج مکرر برخورد می کنیم که عملی اگر تأخیر بیفتد حرام است ولی با این حال مجزی می باشد.)

با این حال همانگونه که صاحب مستند از صاحب شرایع نقل می کند ایشان قائل است که تأخیر از این ایام جایز است این در حالی است که ما با مراجع به شرایع چنین عبارتی را ندیده ایم.

 

ادله ی قائلین به جواز تأخیر تا آخر ذی الحجة:

دلالت آیه ی شریفه:

خداوند می فرماید: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ‌[3]

این آیه اطلاق دارد و تمام ذی الحجة را شامل می شود.

اما باید دید که آیا در مقام بیان وقت هم هست یا اینکه فقط اصل قربانی را بیان می کند که قربانی هر چه شد، چه شتر باشد، چه گاو یا گوسفند جایز است. به نظر ما بعید است که آیه در مقام بیان وقت باشد.

 

استدلال به حج رسول خدا (ص): رسول خدا (ص) یقینا روز عید قربانی کرد و به مردم هم دستور داده است که مناسک خود را از او یاد بگیرند.[4]

با این حال می گوییم: فعل پیامبر اکرم (ص) ممکن است یکی از افراد واجب تخییری باشد یعنی قربانی در روز عید واجب است ولی ممکن است واجب تعیینی نباشد بلکه تا آخر ذی الحجة نیز می توان قربانی کرد. مخصوصا که هیچ یک از فقهاء به تعین قربانی در روز عید فتوا نداده است.

 

مقتضای اصل: اصل برائت از شرطیت در روز عید یا سه روز و یا چهار روز است بنا بر این تا آخر ذی الحجه می توان قربانی کرد اما بعد از آن نمی شود زیرا اجماع بر عدم جواز داریم.

 

دلالت روایات: احادیث متعددی وارد شده است که اگر دسته بندی شوند و دلالت هر کدام مستقلا بررسی شود و بعد با هم مقایسه شود می توان به نتیجه رسید و الا این احادیث به حدی مختلف است که انسان را متحیر می کند. ما آنها را به چهار طائفه تقسیم کرده ایم:

طائفه ی اولی: روایاتی که به ثلاثة ایام اشاره می کند. این احادیث عمدتا در باب ششم از ابواب ذبح آمده است و احادیث، 4، 5، 6 و 7 بر این امر دلالت دارند:

 

أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدٍ يَعْنِي ابْنَ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع‌ قَالَ الْأَضْحَى ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ (روز عید و روز یازده و دوازهم) وَ أَفْضَلُهَا أَوَّلُهَا[5]

این روایت موثقه است. زیرا غیاث ابن ابراهیم هم بطری است (که زیدیه ی سنی اند) و هم ثقه یعنی روایتش قابل قبول است. اون چون سنی است ائمه را با نام خودشان ذکر می کند زیرا آنها را امام مفترض الطاعة نمی داند و علی علیه السلام را نیز به نام صحابی که قولش حجّت است می شناسد.

البته ممکن است گفته شود که این روایت مربوط به قربانی در امصار است نه در منی.

 

مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ النَّحْرُ بِمِنًى ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ فَمَنْ أَرَادَ الصَّوْمَ (یعنی کسی که قربانی ندارد و باید روزه بگیرد) لَمْ يَصُمْ حَتَّى تَمْضِيَ الثَّلَاثَةُ الْأَيَّامِ وَ النَّحْرُ بِالْأَمْصَارِ يَوْمٌ (فقط روز نحر) فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يَصُومَ صَامَ مِنَ الْغَدِ (روز بعد از عید روزه بگیرد).[6]

این روایت نیز موثقه است زیرا سیف بن عمیره از نظر مذهب محل بحث است.

این روایت که تعبیر به (نحر) می کند علامت آن است که به قربانی در منی ناظر است.

مشکلی که در این حدیث است این است که اجازه می دهد کسی که می خواهد روزه بگیرد بعد از روز عید و دو روز دیگر می تواند روزه بگیرد بنا بر این او در روز سیزدهم می تواند روزه بگیرد. این در حالی است که روزه در ایام تشریق باطل است.

از این رو گفته شده است که شاید این قرینه بر این باشد که مراد از سه روز، سه روز بعد از عید است نه اینکه خود روز عید هم جزء آن سه روز باشد بنا بر این مراد همان چهار روز است. بنا بر این اگر این توجیه صحیح باشد این روایت را باید جزء روایات چهار روز محسوب کنیم.

 

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ كُلَيْبٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ النَّحْرِ فَقَالَ أَمَّا بِمِنًى فَثَلَاثَةُ أَيَّامٍ وَ أَمَّا فِي الْبُلْدَانِ فَيَوْمٌ وَاحِدٌ.[7]

کلیب اسدی اسمش کلیب بن معاویه است. وثاقت او ثابت نشده است و فقط گفته اند که حسن الحال است و اینکه حضرت در مورد او دعا کرده است. بنا بر این روایت مزبور حسنه است. روایت حسنه فقط مؤید است و فقط روایت صحیحه و موثقه است که حجّت می باشد.

 

عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ‌ الْأَضْحَى يَوْمَانِ بَعْدَ يَوْمِ النَّحْرِ وَ يَوْمٌ وَاحِدٌ بِالْأَمْصَارِ[8]
این روایت صحیحه است.

 

طائفه ی ثانیه: روایاتی که به اربعة ایام اشاره دارد.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ وَ أَبِي قَتَادَةَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَفْصٍ الْقُمِّيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَضْحَى كَمْ هُوَ بِمِنًى فَقَالَ أَرْبَعَةُ أَيَّامٍ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَضْحَى فِي غَيْرِ مِنًى فَقَالَ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ فَقُلْتُ فَمَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ مُسَافِرٍ قَدِمَ بَعْدَ الْأَضْحَى بِيَوْمَيْنِ (یعنی دو روز از روز عید گذشته بود که روز سیزدهم بود رسید که همان روز چهارم است.) أَ لَهُ أَنْ يُضَحِّيَ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ فَقَالَ نَعَمْ[9]

این روایت صحیحه است.

ممکن است از ذیل روایت استفاده شود که روز چهارم مربوط به مضطر باشد نه مسافر و مختار زیرا ذیل روایت مربوط به کسی است که نرسید از این رو مضطر بود.

 

أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَضْحَى بِمِنًى فَقَالَ أَرْبَعَةُ أَيَّامٍ وَ عَنِ الْأَضْحَى فِي سَائِرِ الْبُلْدَانِ فَقَالَ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ[10]

این روایت به سبب عمار الساباطی موثقه است زیرا فطحی بوده است. در صدر روایات هم بنی فضال اند که همه فطحی بوده اند. با این حال همه ثقه اند.

 

الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى السَّابَاطِيِّ مِثْلَهُ وَ زَادَ وَ قَالَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَدِمَ إِلَى أَهْلِهِ بَعْدَ الْأَضْحَى بِيَوْمَيْنِ ضَحَّى الْيَوْمَ الثَّالِثَ الَّذِي يَقْدَمُ فِيهِ[11]
این روایت نیز موثقه است.

ذیل روایت که می گوید (رَجُلًا قَدِمَ إِلَى أَهْلِهِ) یعنی فرد به وطنش برگردد ممکن است ناظر به همان فتوایی باشد که ما داده ایم که قربانی را می توان در وطن انجام داد به هر حال ذیل این روایت ابهام دارد هرچند صدرش واضح است.

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد دو طائفه ی دیگر از روایات را می خوانیم و بعد جمع بندی می کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo