< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

در روایتی از امام حسن عسکری علیه السلام می خوانیم: مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي لَا تُغْفَرُ لَيْتَنِي لَا أُؤَاخَذُ إِلَّا بِهَذَا[1]
یعنی از گناه هایی که بخشوده نمی شود گناهی است که انسان در مورد آن می گوید: کاش فقط همین گناه من بود و خداوند فقط من را به سبب همین گناه مؤاخذه می کرد.

علت آن این است که گناه را نباید فقط به خود گناه سنجید بلکه باید دید که فرمان چه کسی با آن گناه مخالفت شده است. هر قدر که مقام کسی که امر و نهی کرده است بیشتر باشد، اهمیت گناه بیشتر می شود. از این رو گناه کوچک چون مخالفت با فرمان خداوند بزرگ است گناه با اهمیتی حساب می شود.

نکته ی دیگر این است که انسان از آن جایی آسیب می بیند که به آن اهمیت نمی دهد. اگر انسان دشمنانی داشته باشد و به آنها اهمیت دهد می تواند خود را حفظ کند ولی اگر دشمنی باشد که به آن اهمیت ندهد، از همان دشمن ضربه می خورد. در نتیجه اگر انسان به گناهی اهمیت ندهد همان گناه در روز قیامت گریبان گیر او خواهد شد.

سرچشمه ی بی اهمیتی گاه به سبب عمومیت آن گناه است مثلا خیلی از مردم غیبت می کنند و یا اینکه افراد بی حجاب زیادند این موجب می شود که اگر به کسی تذکر داده شود می گوید همه غیبت می کنند و حجاب خیلی ها مثل من است.

گاه سرچشمه ی آن تحت تأثیر فرهنگ بیگانه واقع شدن است. بسیارند کسانی که از فرهنگ بیگانه الگو می گیرند و مطابق آن رفتار می کنند. مثلا فرد ممکن است خارج رود و با زنی نامحرم مصافحه کند و بعد این گناه در نظر او ناچیز باشد و بگوید آنها که این کار را به راحتی انجام می دهند و حرام نمی دانند من هم فقط همراهی کردم.

گاه در یک خانواده یک سری از گناهان معمول است مثلا زن و مرد نامحرم در آن مختلط می نشینند و با هم شوخی می کنند و با هم غذا می خوردند و نزد هم آرایش می کنند و گاه لباس های نامناسب می پوشند و این کار را عادی تلقی می کنند.

 

موضوع: معنای لغوی جمرات

بحث در ماهیّت جمرات است که آیا به ستون ها (و اکنون دیوار) است که سنگ بر آن می زنند یا اینکه مراد از جمرات محل اجتماع سنگریزه ها می باشد. این نکته ثمره ی عملی مهمی دارد.

 

المقصد الثالث: الجمرة فی اللغة

به عنوان مقدمه می گوییم که وقتی به سراغ لغت می رویم که آن لغت در کتاب و سنت آمده باشد یا اینکه اگر حقیقت شرعیه دارد ابتدا باید حقیقت شرعیه را بررسی کنیم. بر این اساس می بینیم که در منابع ما در بسیاری از موارد از لفظ جمار استفاده شده است که جمع جمره می باشد. لفظ جمره و جمرتین هم در احادیث ما ذکر شده است البته لفظ جمار از همه بیشتر استعمال شده است.

حال به سراغ معنای لغوی می رویم و بعد می بینیم که آیا این معنای لغوی ثابت باقی مانده است یا اینکه حقیقت شرعیه ی دیگری پیدا کرده است.

از مجموع کلمات ارباب لغت شش معنا استفاده می شود:

    1. الجمرة هی النار المتّقدة یعنی آتش فروزان در نتیجه مجمرة ظرفی است که که در آن آتش را قرار می دهند.

    2. کل شیء مجتمع یعنی هر چیزی که جمع باشد و اجتماع کرده باشد چه انسان باشد و چه غیر انسان.

    3. اجتماع القبیلة یعنی خصوص اجتماع قبیله

    4. الجمار هی الاحجار الصغار که همان سنگریزه که مفرد آن جمرة می باشد.

    5. جرقه ای که از آتش بیرون می پرد را جمرة می نامند. البته این معنا برای جمرة نادر است و ما فقط در یک جا آن را یافتیم.

    6. الجمرة هی المشی بسرعة یعنی با سرعت راه رفتن

بعضی از این معنای می تواند مشترک معنوی باشد یعنی به همان اجتماع بر می گردد. به عنوان نمونه آتش فروزان به معنای یک سری آتش است که با هم جمع شده است که فروزان می باشد. اجتماع قبیله هم نوعی اجتماع است و همچنین احجار صغار با هم که جمع می شود نوعی اجتماع پیدا می کند. جرقه ای هم که از آتش بیرون می پرد از مجموعه ای از آتش بیرون می پرد و هکذا مشی به سرعت هم تشبیه به سرعت پریدن جرقه از مجموعه ی آتش می باشد.

در نتیجه همۀ معانی فوق می تواند به معنای اجتماع بر گردد. این کار مطابق اصراری است که یک سری از ارباب لغت دارند (مانند مرحوم مصطفی مؤلف کتاب التحقیق) تا ثابت کنند همه ی معانی لغت به یک معنا راجع است و چیزی به نام اشتراک لفظی وجود ندارد ولی ما اصراری بر این کار نداریم و اشتراک لفظی را هم جایز می دانیم زیرا ممکن است یک قبیله از عرب معنایی را برای چیزی و قبیله ی دیگر آن را برای معنای دیگری وضع کرده باشد.

اما عبارت ارباب لغت: فیروزآبادی که فارس زبان است در کتاب قاموس که از منابع اصلی لغت است می گوید: لها معان ثلاثة: النار متّقدة و القبیلة و الحصاة.

ابن منظور در لسان العرب می گوید: الجمرة اجتماع القبیلة و من هنا قیل لمواضع الجمار التی ترمی بمنی جمرات لان کل مجمع حصی منها جمرة (هر محل اجتماع سنگریزه ها یک جمره حساب می شود) و هی ثلاث جمرات.

ابن منظور همه ی معانی را از اجتماع مشتق می داند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo