< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط رمی جمرات

بحث در واجبات هفت گانه ی رمی جمرات است و به واجب پنجم رسیده ایم. امام قدس سره در این مورد می فرماید:

الخامس أن يكون وصولها برميه، فلو رمى ناقصا فأتمه حركة غيره من حيوان أو انسان لم يجز، نعم لو رمى فأصابت حجرا أو نحوه وارتفعت منه ووصلت المرمى صح،[1]

یعنی باید سنگ به سبب پرت کردن او به جمرات برسد از این رو اگر سنگ پرت شود بعد به کمک حرکت دست انسانی دیگر و مانند آن به جمره برسد مجزی نیست.

بله اگر سنگ پرت شود و به سنگ و یا انسانی و مانند آن بخورد و بعد کمانه کند و به جمره برسد اشکال ندارد.

خلاصه اینکه سنگ باید با قدرت دست پرتاب کننده به جمره برسد.

 

اقوال علماء:

ظاهرا این مسأله اجماعی است.

صاحب مستند می فرماید: يكون كل من الإصابة والرمي بفعله، بلا خلاف، كما في المدار ك والذخيرة والمفاتيح بل بالاجماع كما في شرح المفاتيح.[2]

صاحب جواهر می فرماید: وإصابة الجمرة بها أو محلها (این اشاره به تردید صاحب جواهر دارد که جمره همان ستون است یا محل اجتماع سنگ هاست) بفعله بلا خلاف أجده فيه، بل ولا إشكال... نعم لو وقعت على شئ فانحدرت على الجمرة (بغلطد و بر روی جمره بیفتد) أو مرت على سننها حتى أصابت الجمرة جاز و كذا إن أصابت شيئا صلبا فوقعت بإصابته على الجمرة للصدق بعد أن كانت الإصابة على كل حال بفعله،... خلافا للمحکی عن بعض الشافعیة فلم یجتز بها.[3]

 

دلیل اول: اگر سبب عاقلی در انجام فعلی وجود داشته باشد، فعل به همان سبب عاقل نسبت داده می شود از این رو اگر فردی سنگی را پرت کند و آن سنگ به سنگ دیگری بخورد و کمانه کند و به جمره بخورد همه می گویند که پرتاب کننده، سنگ را به جمره رسانده است و نمی گویند که سنگی که حصی به آن برخورد کرد موجب پرت شدن سنگ شده است.

مثلا اگر کسی برای مجروح کردن کسی سنگی پرت کند و این سنگ به دیوار بخورد و بعد کمانه کند و به آن فرد بخورد و او را مجروح کند، این جنایت، عمدی است نه سهوی. زیرا او هم قصد مجروح کردن داشت و هم این قصد در خارج محقق شد.

بله اگر من سنگ را پرت کنم و به فرد عاقلی برسد و او سنگ را با ضربه ای دیگر به فرد ثالث بزند و او را مجروح کند در اینجا مباشر از سبب اقوی است و جراحت به فرد دوم نسبت داده می شود ولی در فرضی که سنگ به دیوار می خورد، چون دیوار عاقل نیست عمل به رامی منتسب می شود.

 

دلیل دوم، دلالت روایات: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ فَإِنْ رَمَيْتَ بِحَصَاةٍ فَوَقَعَتْ فِي مَحْمِلٍ فَأَعِدْ مَكَانَهَا وَ إِنْ أَصَابَتْ إِنْسَاناً أَوْ جَمَلًا ثُمَّ وَقَعَتْ عَلَى الْجِمَارِ أَجْزَأَكَ.[4]

این روایت صحیحه است.

 

بعد امام قدس سره در بیان شرط ششم می فرماید: السادس أن يكون العدد سبعة،[5]

 

اقوال علماء: این مسأله بین شیعه و سنی اجماعی است.

صاحب حدائق می فرماید: وثانيها - العدد، وهو سبع حصيات، وعليه اتفاق الخاصة والعامة[6]

صاحب مستند می فرماید: الثاني: الرمي بسبع حصيات بإجماع علماء الإسلام، كما في كلام جماعة.[7]

در پاورقی مستند از جمله این جماعت به علامه در منتهی، صاحب مدارک و صاحب ریاض اشاره شده است.

صاحب جواهر می فرماید: من الواجب أيضا العدد وهو سبع حصيات بلا خلاف أجده فيه، بل عن المنتهى إجماع المسلمين.[8]

 

دلالت روایات:

با آنکه روایات متعددی بر این امر دلالت دارد ولی در هیچ یک به صراحت به عدد هفت اشاره نمی شود. مثلا راوی می پرسد شش سنگ را پرت کرده است ولی هفتمی برخورد نکرده است که امام علیه السلام می فرماید: باید آن را اعاده کند.

این نشان می دهد که اصل مسأله از مسلمات بوده است و کسی در آن تردید نداشته است

 

عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ رَمَى جَمْرَةَ الْعَقَبَةِ بِسِتِّ حَصَيَاتٍ (شش سنگ به جمره ی عقبه زد) وَ وَقَعَتْ وَاحِدَةٌ فِي الْمَحْمِلِ (سنگ هفتمی به جمره نخورد و در محمل افتاد) قَالَ يُعِيدُهَا.[9]

سند این حدیث به سهل بن زیاد ضعیف است.

بنا بر این عدد هفت از مسلمات بوده است.

 

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ قَالَ فِي رَجُلٍ رَمَى الْجِمَارَ فَرَمَى الْأُولَى بِأَرْبَعٍ وَ الْأَخِيرَتَيْنِ بِسَبْعٍ سَبْعٍ قَالَ يَعُودُ فَيَرْمِي الْأُولَى بِثَلَاثٍ وَ قَدْ فَرَغَ (یعنی با اینکه ترتیب بین رمی لازم است ولی در این فرض همان سه تا را که کم گذاشته بود اگر بزند کارش تمام است و لازم نیست جمره ی دوم و سوم را اعاده کند) وَ إِنْ كَانَ رَمَى الْأُولَى بِثَلَاثٍ وَ رَمَى الْأَخِيرَتَيْنِ بِسَبْعٍ سَبْعٍ فَلْيَعُدْ (ولی اگر از اولی چهار تا کم گذاشته است باید همه را اعاده کند.) وَ لْيَرْمِهِنَّ جَمِيعاً بِسَبْعٍ سَبْعٍ...[10]
این روایت صحیحه است.

در این روایت عدد هفت از مسلمات فرض شده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo