< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: مَنْ رَضِيَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ وَ مَلَائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى يَقُومَ[1]
یعنی اگر کسی راضی شود که در مجلسی، کمتر از مقامش بنشیند مثلا در صدر مجلس ننشیند خداوند و فرشتگان تا زمانی که او در مجلس نشسته است بر او درود و رحمت می فرستند.

مسأله ی تواضع در اسلام اهمیت زیادی دارد. رسول خدا (ص) نمونه ی کامی از تواضع بود و ائمه ی هدی و بزرگان نیز همچنین بودند.

در قرآن مجید کرارا به این مسأله اشاره شده است از جمله در وصایای لقمان حکیم می خوانیم: ﴿وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً[2] یعنی فرزندم وقتی روی زمین راه می روی مغرورانه راه مرو، تو نمی توانی زمین را بشکافی و قامت تو به طول کوه ها نمی رسد.

در آیات و این گونه روایات به جای اینکه به اصل تواضع پرداخته شود به مصداقی از مصادیق آن اشاره شده است. البته در روایات به صورت کلی هم بیان شده است.

در روایات می خوانیم که گاه اهل بیت با فقراء هم غذا می شدند و با این کار تواضع را عملا اجرا می کردند.

تواضع آثاری در انسان و در اجتماع دارد. آثاری که در انسان دارد این است که موجب می شود انسان خودش را گم نکند. اگر انسان خودبرتربین و خودپسند شود ممکن است کارش به جایی رسد که حتی حاضر نیست در برابر خداوند تواضع کند.

آثار آن در جامعه این است که جامعه رو به وحدت، صمیمیت و محبت و زدودن کینه ها می رود. انسان اگر تکبر کند، اختلاف، حسد، مشاجره، کینه و مبارزه ایجاد می شود.

به سبب همین آثار است که اگر کسی تواضع کند خدا و ملائکه بر او صلوات می پرستند. صلوات فرستادن خدا به این معنا است که فرد را مشمول رحمت خود می سازد و صلوات فرستادن ملائکه این است که از خداوند تقاضای رحمت می کنند. البته باید توجه داشت که یک ملک این کار را نمی کند بلکه همه ی فرشتگان چنین می کنند. دعای فرشتگان نیز مستجاب می شود.

انسان با تواضع، حقیر نمی شود و با تکبر نیز بزرگ نمی شود بلکه تواضع موجب بزرگی و تکبر موجب حقارت می شود. رعایت این امر برای اهل امر بسیار حائز اهمیت است. رسول خدا (ص) حتی به کودکان نیز سلام می کرد که حاکی از نهایت تواضع بود. و معروف بود که مجلس حضرت صدر و ذیل نداشته است و هر کس در هر جا می توانست بنشیند.

از خصوصیات اسلام این است که جامعیت دارد و جزئیات نکات در آن مطرح شده است، طرز راه رفتن، نشستن در مجلس، بلند حرف نزدن و مانند آن.

در روایتی آمده است که اسلام هفتاد باب دارد که بالاترین آن کلمه ی لا اله الا الله است و کمترین آن این است که مانع را از مسیر مسلمانان بر دارند.

 

موضوع: شرایط رمی

امام قدس سره در مسأله ی دوم از مسائل رمی جمار می فرماید:

مسألة 2 - يجب في رمي الجمار أمور: الأول النية الخالصة لله تعالى كسائر العبادات، (رمی جمرات عبادت است و باید در آن نیّت کرد) الثاني إلقاؤها بما يسمى رميا، (باید رمی به آن صدق کند) فلو وضعها بيده على المرمى لم يجز، (اگر با دستش سنگ را روی جمره که مرمی و محل رمی است بگذارد کافی نیست.) الثالث أن يكون الالقاء بيده، (باید با دستش پرت کند) فلا يجزي لو كان برجله، (رمی با پا مجزی نیست) والأحوط أن لا يكون الرمي بآلة كالمقلاع (با قلاب سنگ) وإن لا يبعد الجواز، الرابع وصول الحصاة إلى المرمى، (سنگ به مرمی برسد) فلا يحسب ما لا تصل، (اگر نخورد شا شک کند که رسیده است یا نه مجزی نیست) الخامس أن يكون وصولها برميه، (باید سنگ به سبب رمی او به جمره برسد) فلو رمى ناقصا فأتمه حركة غيره من حيوان أو انسان لم يجز، (اگر پرت کند و وسط راه مثلا حیوانی با پایش آن را پرت کرد و یا انسانی آن را دوباره حرکت داد صحیح نیست) نعم لو رمى فأصابت حجرا أو نحوه وارتفعت منه ووصلت المرمى صح، (بنا بر این اگر به سنگی بخورد و کمانه کند و به مرمی بخورد مجزی است.) السادس أن يكون العدد سبعة، (فقط هفت عدد باشد) السابع أن يتلاحق الحصيات، (باید دانه دانه بزند نه اینکه هفت تا را با یک رمی پر کند) فلو رمى دفعة لا يحسب إلا واحدة ولو وصلت على المرمى متعاقبة، (اگر همه را با هم پرت کند هرچند با هم به مرمی نخورند باز یکی حساب می شود) كما أنه لو رماها متعاقبة صح وإن وصلت دفعة. (ولی اگر تک تک سریع پرت کند ولی با هم به جمره برسند مجزی است.) [3]

ایشان شرایط رمی جمار را ذکر می کنند که هفت شرط است.

نقول: بسیاری از این شرایط روایت و دلیل خاصی ندارد بلکه از باب صدق عنوان رمی است. بنا بر این آنها را باید بر اساس قاعده و بر اساس صدق عنوان رمی اقدام کرد. هرچند در بعضی از این شرایط ادعای اجماع شده است ولی ادعای ایشان بر اساس همان صدق عنوان رمی است.

 

اما شرطیت نیّت: عبادات مشروط به نیّت است. حج نیز با تمام اجزایش عبادت است، قربانی، بیتوته، رمی، سعی و همه ی اجزایش عبادت است و ما در اعمال حج واجب توصلی نداریم از این رو در همه ی اجزاء آن باید قصد قربت وجود داشته باشد.

امام قدس سره به شرطیت اخلاص اشاره کرده اند که باید توضیح داده شود. مراد از اخلاص این نیست که ریاکاری نباشد به این معنا که اگر کسی ریا نکند بر او صدق کند که اخلاص دارد. مثلا کسی وضو می گیرد و نیّت او این است که پنجاه درصد آن برای خدا و پنجاه درصد آن برای خنک شدن باشد این کار خلاف اخلاص است و در بعضی موارد موجب بطلان می شود.

به هر حال بعضی نیّت های زیادی به رمی اضافه کرده اند مثلا اینکه اداء و قضاء را باید اضافه کند. به نظر ما اداء و قضاء از امور قصدیه است. با این حال جمعی علاوه بر آن نیّت جمره که کدام جمره را رمی می کنند را هم اضافه کرده اند. به نظر ما دلیلی بر این موارد نداریم. همچنین بعضی گفته اند که عدد هفت را هم باید نیّت کند و اینکه این رمی در حجة الاسلام یا غیر آن است. اینها هیچ کدام ضرورت ندارد. زیرا حجة الاسلام و غیر آن از عناوین قصدیه نیست. اولین حجی که فرد انجام می دهد حجة الاسلام و حج دوم مستحبی است و لازم نیست آنها را نیّت کرد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo