< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

در مورد مسائل مربوط به مشعر الحرام به روایتی اخلاقی از امام صادق علیه السلام برخورد کردیم و آن اینکه امام علیه السلام دستور می دهد که وقتی به مشعر الحرام وارد شدید این دعا را بخوانید. روایت چنین است:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَصْبِحْ عَلَى طُهْرٍ بَعْدَ مَا تُصَلِّي الْفَجْرَ فَقِفْ إِنْ شِئْتَ قَرِيباً مِنَ الْجَبَلِ وَ إِنْ شِئْتَ حَيْثُ شِئْتَ ... لْيَكُنْ مِنْ قَوْلِكَ اللَّهُمَّ رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلَالِ وَ ادْرَأْ عَنِّي (از من دور کن) شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ اللَّهُمَّ أَنْتَ خَيْرُ مَطْلُوبٍ إِلَيْهِ (بهترین کسی هستی که به سراغش می رویم) وَ خَيْرُ مَدْعُوٍّ (بهترین کسی هستی که به سوی تو دعوت شده ایم) وَ خَيْرُ مَسْئُولٍ (بهترین کسی هستی که از او درخواست می کنیم) وَ لِكُلِّ وَافِدٍ جَائِزَةٌ (هر کس که بر شخص بزرگی وارد می شوند جایزه ای دریافت می کنند. بعد امام علیه السلام چهار چیز به عنوان جایزه گرفتن از خداوند و در خواست از او بیان فرموده است) فَاجْعَلْ جَائِزَتِي فِي مَوْطِنِي هَذَا أَنْ تُقِيلَنِي عَثْرَتِي (چون غیر معصومین لغزش دارند من را اقاله کن یعنی به حال اولم بر گردان و اگر از رحمت تو به سبب لغزش دور شدم من را به رحمتت برگردان. اقاله در آنجا همان عمل مستحبی است که در معاملات به آن اشاره شده است و آن اینکه اگر کسی معامله ای کرد و پشیمان شد و می خواهد آن را فسخ کند، مستحب است قبول کنند و معامله را فسخ کنند و به حالت اول بر گردانند.) وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتِي (بعد از آنی که اقاله شد، من عذر خواهی می کنم و می خواهم که عذرم را در مقابل گناهی که کردم بپذیری) وَ أَنْ تَجَاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي (بعد از عذرخواهی ای که کردم، از خطای من بگذر) ثُمَّ اجْعَلِ التَّقْوَى مِنَ الدُّنْيَا زَادِي (و زاد و توشه ی من را از دنیا تقوا قرار بده زیرا پست و مقام و عیال و ثروت و مانند آن جزء زاد و توشه ی قیامت نیست در نتیجه در دنیا چیزی به من بده که برای آن سرا از آن استفاده کنم. امام علی علیه السلام می فرماید: آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَر[1] . این زاد و توشه حاصل نمی شود مگر با پرهیز از هرگونه گناه و اطاعت اوامر الهی. این زاد و توشه همان چیزی است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده می فرماید: وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‌[2] ) ثُمَّ أَفِضْ حِينَ يُشْرِقُ لَكَ ثَبِيرٌ وَ تَرَى الْإِبِلُ مَوْضِعَ أَخْفَافِهَ[3]

 

موضوع: وجوب وقوف به مشعر

بحث در مسائل مربوط به مشعر الحرام است. قبل از شروع مقدمه ای که امام قدس سره بیان کرده است تصمیم گرفتیم که چهار نکته که ایشان ذکر نکرده اند را بیان کنیم. به نکته ی چهارم رسیده ایم که مربوط به اصل وجوب وقوف در مشعر الحرام است.

بسیاری از فقهاء این مسأله را به سبب وضوحی که داشته است متذکر نشده اند.

این مسأله اجماعی است و شیعه و اهل سنت آن را قبول دارند. اختلافی که بین ما و اهل سنت است این است که ما آن وقوف را رکن می دانیم به این معنا که اگر عمدا ترک شود، حج باطل می باشد. ولی آنها آن را واجب می دانند ولی رکن نه. حتی می توان ادعا کرد که وجوب وقوف به مشعر از ضروریات دین است.

علاوه بر آن دو دلیل دیگر از کتاب الله و سنت وجود دارد:

دلالت قرآن: فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرام‌[4]

بنا بر این وقتی ذکر خداوند در مشعر الحرام واجب است. در این آیه کلمه ی (عند) به معنای این است که باید در آنجا توقفی کرد.

حتی اگر دلالت بر توقف نکند می گوییم: حتی در حال راه رفتن هم وقوف صدق می کند بنا بر این اگر کسی وارد مشعر الحرام شود و در حالی که عبور می کند ذکری بگوید (زیرا احتیاط واجب این است که ذکری بگوید) و از مشعر خارج شود باز هم مسمای وقوف صدق می کند.

همچنین تعبیر به (عند) به جای (فی) به سبب این باشد که مشعر در اصل نام جبل و یا نام بنایی در آنجا بوده است بنا بر این خداوند می فرماید: وقتی به نزدیکی آن محل رسیدی یعنی وارد آن منطقه شدی خدا را یاد کن.

 

دلالت سنت: اخبار در این مورد به شکل تواتر وارد شده است. ما ابتدا عناوین این اخبار را ذکر می کنیم و بعد در بیان مسائل مشعر به این روایات اشاره می کنیم. مثلا وقتی زمان شروع و پایان مشعر را بیان می کنیم و روایات آن را ذکر می کنیم یا وقتی اخباری که وجوب وقوف در شب عید را در مشعر مطرح می کنیم و یا روایاتی که می گوید: زنان و بیماران و کسانی که همراه بیمار و زنان هستند می توانند شب وقوف کنند و از آن خارج شوند، از این روایات هم وجوب وقوف به مشعر فهمیده می شود.

ما به عنوان نمونه به چند روایت اشاره می کنیم. این روایات در باب چهارم از ابواب وقوف به مشعر وارد شده است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَفَاضَ مِنْ عَرَفَاتٍ إِلَى مِنًى (کسی که از عرفات مستقیما وارد منی شود و به مشعر نرود) فَلْيَرْجِعْ وَ لْيَأْتِ جَمْعاً (باید به مشعر برود و در آن وقوف کند) وَ لْيَقِفْ بِهَا وَ إِنْ كَانَ قَدْ وَجَدَ النَّاسَ قَدْ أَفَاضُوا مِنْ جَمْعٍ.[5]

 

مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْوُقُوفُ بِالْمَشْعَرِ فَرِيضَةٌ الْحَدِيث‌[6]

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع الْوُقُوفُ بِعَرَفَةَ سُنَّةٌ وَ بِالْمَشْعَرِ فَرِيضَةٌ[7]

این حدیث مرسله است ولی چون صدوق از آن به قال: تعبیر می کند به این معنا است که آن را صریحا به امام علیه السلام نسبت می دهد. این بر خلاف آن است که از روایتی به لفظ روی تعبیر کند. تعبیر از قال نشان می دهد که سند در نزد او صحیح بوده است.

فریضه به این معنا است که در قرآن به آن اشاره شده است و سنت چیزی است فقط در روایات وجود دارد.

نکته ای دیگر که استفاده می شود این است که مشعر نسبت به عرفات اولویت دارد. هرچند عرفات محلی بسیار مهم است ولی با این حال فضیلت مشعر از آن بیشتر می باشد.

ان شاء الله در جلسه ی بعد به سراغ اولین فرع از فروع شش گانه ای می رویم که امام قدس سره در مقدمه ی مسائل مشعر به آن پرداخته است.

 


[1] نهج البلاغه، کلمات قصار، 77.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo