< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

91/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

کلامی حول شهادت علامه ی مطهری: شهادت ایشان مانند حیاتش مبدأ آثار می باشد. امیر مؤمنان علیه السلام درباره ی علماء بزرگ می فرماید: (أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ) یعنی هرچند جمسشان در میان ما نیست ولی برکاتشان در دل های ما وجود دارد.

در مدت چهل و پنج روزی که ما با ایشان در زندان بودیم روحیة قوی ایشان، مودب بودن ایشان به آداب، نماز شب خواندن و وقت را به بطالت نگذراندن کاملا قابل مشاهده بود.

از جمله امتیازات ایشان این بود که از عناوین و القاب و مقامات ظاهری که می توانست با استعدادی که داشت به دست آورد صرف نظر کرد و به هدایت دانشگاه ها روی آورد زیرا می دانست در آن زمان سرچشمه ی خطرات از دانشگاه است. ایشان اثر عمیقی در نسل جوان، دانشگاه و در انقلاب داشت و با سخنرانی ها و کتاب هایشان این اثر را منعکس کرد.

 

موضوع: کفاره ی حلق راس

گفتیم در حال نسیان و سهو و جهل کفاره ای در کار نیست ولی در حال اضطرار و عدم اضطرار کفاره وجود دارد.

به هر حال به امر سوم رسیده ایم که امام قدس سره متعرض آن نشده است ولی بسیاری از علماء آن را ذکر کرده اند فنقول:

الامر الثالث: آیا بین جایی که خود مو اسباب اذیت شود و جایی که لوازم مو موجب اذیت می شود فرق است؟ مثلا گاه مویی در بخش داخلی چشم می روید در اینجا خود مو موجب اذیت است هکذا گاهی که ابروها بلند می شود و جلوی دید چشم را می گیرد. ولی گاهی مو فی نفسه اذیت نمی کند ولی مو محل حشراتی شده است که آن حشرات موجب اذیت شده اند.

جمعی از علماء بین این دو صورت فرق گذاشته اند و گفته اند در اولی که مو خود موجب ایذاء است کفاره ای وجود ندارد ولی در حال دوم کفاره هست.

 

اقوال علماء:

صاحب جواهر در ج 18 ص 379 به نقل از علماء می فرماید: ثم ینظر فان کان الضرر اللاحق به من نفس الشعر فلا فدیة علیه کما لو نبت فی عینه او نزل شعر حاجبیه بحیث یمنعه الابصار ... و کان الاذی من غیر الشعر و لکن لا یتمکن من ازالة الاذی الا بحلق الشعر کالقمل و القروح و الصداع من الحر بکثرة الشعر وجبت الفدیة

مرحوم کاشف اللثام، شهید در دروس، علامه در تحریر و تذکره و جمعی با همین قول موافقت کرده اند.

 

دلیل مسألة: چنین تفصیلی در آیه ی قرآن و روایات وجود ندارد ولی دو دلیل می توان برای آن اقامه کرد:

دلیل اول: انصراف

آیات و روایات به مورد غالب انصراف دارد که همان موردی است که لوازم مو موجب آزار و اذیت شود.

 

نقول: به نظر ما نه تنها انصرافی در کار نیست حتی قیاس اولویت هم در کار است یعنی در جایی که لوازم آزار دهنده است و فرد مو را قطع می کند باید کفاره دهد در جایی که خود مو موجب آزار است به طریق اولی باید کفاره داد.

 

دلیل دوم: شان ورود

آیة که می فرماید: اذیتی در سر باشد (اذی من رأسه) مخصوصا با شان نزول آن که در مورد مرد انصاری است که در موهای او حشراتی ایجاد شده بود این است که لوازم مو موجب اذیت نشود نه اینکه خود مو موذی باشد.

نقول: مورد مخصص نیست و شان نزول آیه نمی تواند جلوی عمومیت مفهوم آیه را بگیرد. مثلا اگر قرآن می فرماید: (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌) که شان نزول آن در مورد علماء یهود است نمی تواند مفهوم آیه را محدود کند و یکی از بهترین دلیل تقلید جاهل از عالم همین آیه می باشد.

 

البته خود علامه به این دو دلیل استدلال نمی کند بلکه قیاسی ذکر می کند و آن اینکه در باب صید اگر مثلا گاوی وحشی به محرم حمله کند و او آن را بکشد کفاره ای در کار نیست اما اگر محرم به گاو حمله کند و آن را بکشد و یا از گوشت آن بخورد کفاره دهد. ما نحن فیه هم به همان قیاس می شود و جایی که مو آزار دهنده است مانند حمله ی حیوان وحشی است که کفاره ندارد و صورت دوم هم مانند جایی که فرد گوشت صید را می خورد.

نقول: این قیاس مع الفارق است. حتی اگر مع الفارق هم نباشد باز قیاسی است که در مذهب ما حجیت ندارد.

بنابراین بین ما فرقی بیان دو شق مزبور نیست و در هر دو صورت کفاره واجب است.

البته باید به این نکته توجه داشت که بحث ما در حلق رأس است نه موی سایر اعضاء از این رو بحث موی داخل چشم و حلق رأس ارتباطی به این فرع ندارد.

بله در موردی که موی سر فی نفسه منهای حشرات و گرمی هوا و غیره موجب اذیت باشد در اینجا می توان این بحث را در ما نحن فیه مطرح کرد که البته مثال نادری است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo