< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/12/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کفاره ی جدال

بحث در کفاره ی جدال در حال احرام است. امام قدس سره در مسأله ی 24 مطابق فتوای مشهور فتوا داده است و فرموده است اگر در قسمی که در حال جدال می خورد صادق باشد دفعه ی اول و دوم کفاره ندارد ولی در دفعه ی سوم به بعد باید یک گوسفند کفاره دهد و اگر در قسم کاذب باشد در دفعه ی اول گوسفند، در دفعه ی دوم گوسفند و در دفعه ی سوم باید شتر کفاره دهد.

گفتیم این فتوا مشهور است ولی استفاده ی آن از روایات مشکل است. روایات این باب در باب اول از ابواب بقیة الکفارات وارد شده است. در این باب ده روایات وارد شده است که به هفت گروه تقسیم می شود. گروه اول را خواندیم که مطلقا کفاره را شاة می دانست.

گروه دوم روایاتی بود که در صادق می گفت مرتبه ی سوم شاة است و کاذب بقرة (حال آیا در مرحله ی سوم بقره است یا مطلقا هر دو احتمال در این روایات وارد بود.)

 

گروه سوم: اگر صادق باشد و سه بار قسم خورده باشد باید شاة کفاره دهد ولی اگر کاذب باشد در همان مرتبه ی اول باید شاة کفاره دهد.

حدیث 3: عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّجُلَ إِذَا حَلَفَ بِثَلَاثَةِ أَيْمَانٍ وِلَاءً (پشت سر هم) فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ وَ هُوَ مُحْرِمٌ فَقَدْ جَادَلَ فَعَلَيْهِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ وَ يَتَصَدَّقُ بِهِ (همه را باید صدقه بدهد) وَ إِذَا حَلَفَ يَمِيناً وَاحِدَةً كَاذِبَةً فَقَدْ جَادَلَ وَ عَلَيْهِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ وَ يَتَصَدَّقُ بِهِ
این حدیث صحیحة است.

 

حدیث 4: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ إِذَا حَلَفَ بِثَلَاثَةِ أَيْمَانٍ مُتَتَابِعَاتٍ صَادِقاً فَقَدْ جَادَلَ وَ عَلَيْهِ دَمٌ وَ إِذَا حَلَفَ بِيَمِينٍ وَاحِدَةٍ كَاذِباً فَقَدْ جَادَلَ وَ عَلَيْهِ دَمٌ

حدیث 7: عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا حَلَفَ الرَّجُلُ ثَلَاثَةَ أَيْمَانٍ وَ هُوَ صَادِقٌ وَ هُوَ مُحْرِمٌ فَعَلَيْهِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ وَ إِذَا حَلَفَ يَمِيناً وَاحِدَةً كَاذِباً فَقَدْ جَادَلَ فَعَلَيْهِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ
ظاهرا این حدیث همان حدیث چهارم است.

 

گروه چهارم: اگر سه بار قسم بخورد مطلقا (چه صادق باشد چه کاذب) باید گوسفندی را کفاره دهد.

حدیث 5: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ‌ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا حَلَفَ بِثَلَاثَةِ أَيْمَانٍ فِي مَقَامٍ وِلَاءً وَ هُوَ مُحْرِمٌ فَقَدْ جَادَلَ وَ عَلَيْهِ حَدُّ الْجِدَالِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ وَ يَتَصَدَّقُ بِهِ
این حدیث صحیحة است.

 

گروه پنجم: مطلقا باید جزور کفاره دهد.

حدیث 9: عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا جَادَلَ الرَّجُلُ وَ هُوَ مُحْرِمٌ فَكَذَبَ مُتَعَمِّداً فَعَلَيْهِ جَزُورٌ
گاه می گویند جزور مطلق شتر است و گاه می گویند مراد از آن ناقه است که همان شتر ماده می باشد. در قاموس اللغة حدی برای سن او ذکر نشده است و همان دو معنا ذکر شده است.

 

گروه ششم: در مرتبه ی اول اطعام شش مسکین است در مرتبه ی دوم صادق شاة و کاذب بقره

حدیث 10: الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ مَنْ جَادَلَ فِي الْحَجِّ فَعَلَيْهِ إِطْعَامُ سِتَّةِ مَسَاكِينَ لِكُلِّ مِسْكِينٍ نِصْفُ صَاعٍ (معمولا کفاره یک مد است ولی اینجا نصف صاع است که دو مد می باشد.) إِنْ كَانَ صَادِقاً أَوْ كَاذِباً فَإِنْ عَادَ مَرَّتَيْنِ فَعَلَى الصَّادِقِ شَاةٌ وَ عَلَى الْكَاذِبِ بَقَرَةٌ
این حدیث مرسله است.

همچنین مراد از عبارت (فَإِنْ عَادَ مَرَّتَيْنِ) شفاف نیست که آیا مراد این است که یک بار دیگر جدال کند که روی هم رفته دو بار شود یا اینکه دو بار دیگر تکرار که مراد سه بار باشد.

 

گروه هفتم: در جدال اگر صادق باشد هیچ کفاره ای وجود ندارد.

حدیث 8: عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُحْرِمِ يَقُولُ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ هُوَ صَادِقٌ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ قَالَ لَا
ظاهر این حدیث مطلق است و حتی فوق دو بار را هم شامل می شود.

 

جمع بندی:

چهار گروه مطلق است و مطلق هم به راحتی قابل تقیید است:

گروه اول که می گفت مطلقا شاة است (چه کاذب و چه صادق و چه مرتبه ی اول و غیر آن)

گروه چهارم هم مطلقا می گفت اگر سه بار باشد مطلق شاة است (این را می توان مقید به صادق کرد)

گروه پنجم هم مطلقا در کاذب جزور را شرط می دانست (این را می توان مقید به مرتبه ی سوم کرد)

گروه هفتم هم مطلقا در مورد صادق کفاره ای ذکر نکرد (این را می توان مقید به صورت اول و دوم کرد)

 

بله سه گروه دیگر مشکل ساز است مثلا در گروه دوم خواندیم که در صادق مرتبه ی سوم شاة است و کاذب بقرة این گروه با گروه سوم نمی سازد زیرا این گروه می گوید: اگر صادق باشد و سه بار قسم خورده باشد باید شاة کفاره دهد ولی اگر کاذب باشد در همان مرتبه ی اول باید شاة کفاره دهد. (بنابراین در گروه دوم در مورد کاذب بقره ذکر شده بود و در گروه سوم در مورد کاذب شاة ذکر شده است)

همچنین در گروه ششم در مرتبه ی اول اطعام شش مسکین است در مرتبه ی دوم صادق شاة و کاذب بقره.

به هر حال از حمل مطلق ها بر مقیدات فهمیده می شد که در مورد صادق مشکلی نیست او در بار اول و دوم لازم نیست چیزی بدهد ولی در مرتبه ی سوم باید شاة بدهد.

در مورد کاذب هم در مرتبه ی اول باید شاة بدهد که مطابق فتوای مشهور است در مرتبه ی دوم هم بنا بر تفسیری بقره وجود داشت (گروه ششم اگر ما مرتین را در روایت گروه ششم به دو بار تفسیر کنیم نه سه بار.)

به هر حال برای مرتبه ی سوم که بدنة دلیل وجود ندارد و آنچه روایت می گوید این است که در مورد قسم دروغ در مرتبه ی دوم به بعد بقره باید کفاره داده شود.

 

با این وجود دو روایت در مستدرک وارد شده است که عین فتوای مشهور می باشد:

مستدرک باب 1 از ابواب بقیة الکفارات

حدیث 2: فِقْهُ الرِّضَا، ع فَإِنْ جَادَلْتَ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ وَ أَنْتَ صَادِقٌ فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْكَ وَ إِنْ جَادَلْتَ ثَلَاثاً [وَ أَنْتَ صَادِقٌ‌] فَعَلَيْكَ دَمُ شَاةٍ [وَ إِنْ جَادَلْتَ مَرَّةً وَ أَنْتَ كَاذِبٌ فَعَلَيْكَ دَمُ شَاةٍ] وَ إِنْ جَادَلْتَ مَرَّتَيْنِ كَاذِباً فَعَلَيْكَ دَمُ بَقَرَةٍ وَ إِنْ جَادَلْتَ ثَلَاثاً وَ أَنْتَ كَاذِبٌ فَعَلَيْكَ بَدَنَةٌ
در فقه الرضا بحث است که آیا روایات امام رضا علیه السلام است یا فتاوای صدوق است. حتی بعضی از عبارات آن به روایات نمی خورد مثلا می گوید: قال الفقهاء و امثال آن.

 

حدیث 3: الصَّدُوقُ فِي الْمُقْنِعِ، وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى‌ وَ اللَّهِ فَإِنْ جَادَلْتَ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ وَ أَنْتَ صَادِقٌ فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْكَ [وَ إِنْ جَادَلْتَ ثَلَاثاً وَ أَنْتَ صَادِقٌ فَعَلَيْكَ دَمُ بَقَرَةٍ] وَ إِنْ جَادَلْتَ مَرَّةً كَاذِباً فَعَلَيْكَ دَمُ شَاةٍ وَ إِنْ جَادَلْتَ مَرَّتَيْنِ كَاذِباً فَعَلَيْكَ دَمُ بَقَرَةٍ وَ إِنْ جَادَلْتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ كَاذِباً فَعَلَيْكَ بَدَنَةٌ.
این هرچند فتوای صدوق است ولی گفته شده است که او مطابق متن روایات فتوا می داده (هرچند این برای ما ثابت نیست)

در این حدیث یک مورد با فتوای مشهور مغایر است و آن این است که در جدال صادق در مرتبه ی سوم باید بقره داد.

نتیجه اینکه اگر فتوای مشهور را در جدال دروغ در مرتبه ی سوم علی الاحتیاط قبول کنیم مشکلی به وجود نمی آید.

همچنین اگر دو حدیث مستدرک را به عنوان روایت مرسله تلقی کنیم و ضعف سند آن را با عمل مشهور جبران کنیم در این صورت می توانیم به آن فتوا دهیم و اگر آن دو روایت را نتوانیم به عنوان روایت قبول کنیم قائل به استحباب می شویم. بنابراین ما با کلام امام قدس سره که علی الاحوط قائل شده بود موافق هستیم. ولی امام قدس سره در خاتمه می فرماید: و لا یبعد که فتوای مشهور در مورد بدنه علی الاقوی باشد. ما نمی توانیم این کلام را قبول کنیم. (بله یک روایت به شکل مطلق بر جزور دلالت داشت ولی این روایت ناظر به مرتبه ی سوم نبود.)

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo