< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/12/10

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

کافی، ج 2، ص 59، حدیث 11: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ قَالَ قِيلَ لِلرِّضَا ع إِنَّكَ تَتَكَلَّمُ بِهَذَا الْكَلَامِ وَ السَّيْفُ يَقْطُرُ دَماً فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ وَادِياً مِنْ ذَهَبٍ حَمَاهُ بِأَضْعَفِ خَلْقِهِ النَّمْلِ فَلَوْ رَامَهُ الْبَخَاتِيُّ لَمْ تَصِلْ إِلَيْهِ
ظاهرا امام علیه السلام چیزی بر خلاف حکومت وقت و بر خلاف تقیه بیان کرده بود که راوی به امام عرض کرد: شما این حرف را می زنید در حالی که از شمشیرها خون می چکد؟ امام علیه السلام در جواب فرمود: خداوند وادی ای مملو از طلا دارد که آن را با ضعیف ترین خلق خود که مورچه است حفظ می کند. اگر شتران قوی پیکر بخواهد به آن وادی برسد نمی تواند و مورچه ها آنها را از پای در می آورند.

اشاره به اینکه خداوند به قدری قدرت دارد که زورمندان را به کمترین چیزی از پای در می آورد. ممکن است آنچه فرموده است از باب مثال باشد یعنی خداوند می تواند وادی مملو از طلا را با مورچه ها حفظ کند.

مورچه ها قدرت عجیبی دارند و حرکت دستجمعی آنها مانند سیل است. به هر چه برسند آن را نابود می کنند.

اینکه خداوند برای در هم کوبیدن ظالمانی که ظاهرا قوی پیکر هستند از چیزهای پیش پا افتاده و ضعیفی استفاده می کرد نمونه های بسیاری در تاریخ دارد.

مثلا در داستان نمرود می خوانیم که خداوند با پشه ی ضعیفی که در بینی اش وارد کرد او را از پای در آورد. همچنین خداوند به وسیله ی سنگریزه هایی که سفت نبود (بین سنگ و گل بود) که همراه گروه های پرنده فرستاد، لشکر فیل که در صدد خراب کردن مکه بودند را از بین برد.

همچنین خداوند به وسیله ی چند موش صحرایی قوم سبأ که سرزمین حاصلخیزی داشتند و شروع به ناشکری کردند را از بین برد به این گونه که موش ها سد را سوراخ کردند و سد شکست و کل بساط آنها را در هم پیچید.

همیچنین در داستان طالوت و جالوت می خوانیم که طالوت با یک قلاب سنگ جالوت را از پا انداخت و کار جنگ را یکسره کرد.

همچنین خداوند با یک عنکبوت جان پیامبر را در غار ثور حفظ کرد.

دانستن این نکته به ما امیدواری می دهد و امام رضا علیه السلام می فرماید: هرچند دشمن صاحب نام و قدرت است ولی خداوند با یک کار ساده حق را حفظ می کند. این گونه نیست که خداوند برای نابودن کردن دشمن لشکر آسمان و زمین را بسیج کند. قدرت نمایی خداوند در این است که با یک چیز ساده دشمن را از پای در آورد.

 

موضوع: حرمت جدال در حال احرام

گفتیم جدال در حال احرام حرام است. معنای جدال هر گونه مخاصمه و مجادله ای را شامل می شود. ظاهر قرآن هم عام است. با این وجود ظاهر بسیاری از روایات این است که جدال مختص با لا و الله و بلی و الله است. اگر بتوانیم ثابت کنیم که این از باب حقیقت شرعیة است فبها ولی اگر احتمال دهیم که این دو مورد از باب ذکر مثال است و الا اصل مجادله همان درگیری لفظی و مخاصمه است و در نتیجه به لا و الله و بلی و الله قسم می خورد تا حرف خود را ثابت کنند و یا امری را نفی کنند در این صورت نمی توان قائل به حقیقت شرعیة شد.

ان قلت: ظاهر بعضی از روایات حصر است زیرا از انما استفاده شده است.

قلت: ظاهر انما حصر اضافی است

مثلا روایت هفت باب 32 از ابواب تروک احرام می خوانیم: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ يَعْنِي لَيْثَ بْنَ الْبَخْتَرِيِّ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يُرِيدُ أَنْ يَعْمَلَ الْعَمَلَ فَيَقُولُ لَهُ صَاحِبُهُ وَ اللَّهِ لَا تَعْمَلُه‌ فَيَقُولُ وَ اللَّهِ لَأَعْمَلَنَّهُ فَيُخَالِفُهُ مِرَاراً. يَلْزَمُهُ مَا يَلْزَمُ الْجِدَالَ؟ قَالَ: لَا إِنَّمَا أَرَادَ بِهَذَا إِكْرَامَ أَخِيهِ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ مَا كَانَ فِيهِ مَعْصِيَةٌ
امام علیه السلام در این روایت تصریح می کند که در جایی که روی آوردن به لا و الله و بلی و الله همراه با مخاصمه باشد جدال صدق می کند و الا اگر دوستانه باشد اشکال ندارد.

 

حدیث 5: وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَقُولُ لَا لَعَمْرِي وَ بَلَى لَعَمْرِي قَالَ لَيْسَ هَذَا مِنَ الْجِدَالِ وَ إِنَّمَا الْجِدَالُ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ

مخصوصا که تناسب حکم و موضوع اقتضاء می کند که جدال مختص به این دو عبارت نباشد.

به هر حال ما مطابق فتوای مشهور جدال را مختص به همان دو عبارت می کنیم ولی در اصل مخاصمه و هر نوع جدال در حال حج احتیاج واجب بر ترک داریم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo