< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/09/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله ی قاعده ی اضطرار و بیانی مصادیقی از آن

در بحث قاعده ی اضطرار به دلیل سوم رسیدیم که دلیل عقل است. گفتیم دلیل عقل از دو جهت قاعده ی اضطرار را شامل می شود. اول اینکه موارد اضطرار تحت قاعده ی اهم و مهم است که خود یک قاعده ی عقلائیه ی مستقل می باشد و دوم قاعده ی حفظ نظام است که موارد متعددی از اضطرار مندرج تحت آن است.

بنای عقلاء هم بر این است که در موارد معین قاعده ی اضطرار حاکم بر ادله ی اولیة است.

اجماع نیز فی الجمله بر آن اقامه شده است زیرا احدی را نیافتیم که قاعده ی اضطرار را مطلقا نفی کند. (هر چند ممکن است در مصادیقی در اجرای قاعده ی اضطرار اختلاف باشد.) البته اجماع مزبور مدرکی است.

 

بقی هنا امور:

الامر الاول: مصادیق این قاعده در تمام فقه گسترده است و کمتر قاعده ای در شمول، مانند آن وجود دارد. حتی بسیاری از مسائل مستحدثه دلیلی جز قاعده ی اضطرار ندارد برای نمونه به مواردی اشاره می کنیم:

نمونه هایی از ابواب عبادات:

    1. ترک وضو و غسل و انجام تیمم (مواردی که آب در دسترس نباشد و یا استعمال آب موجب بیماری شود و یا به دلیل سردی هوا نتوان از آن استفاده کرد.)

    2. ترک بعضی از اجزاء نماز مانند سوره و یا تبدیل قیام به جلوس و همچنین تبدیل رکوع و سجود به ایماء و اشاره

    3. ترک صیام به دلیل بیماری، باردار بودن، مرضعه بودن و امثال آن

    4. ترک اعتکاف به سبب بروز ضرورت. (فرد معتکف واجب است روز سوم را در حال اعتکاف بماند حال اگر خانه اش آتش گرفت و یا فرزندش مریض شد و امثال آن می تواند اعتکاف را رها کند.)

    5. ضرورت های حاصله در حج که از مصادیق بارز آن مصدود و محصور شدن است (مصدود در موردی که کسی مانع انجام حج شود و محصور در موردی است که فرد بیمار شود و به سبب وقوع تصادفی از انجام حج عاجز شود.) بله وظیفه ی مصدود و محصور در جای خود بیان شده است و اینکه آیا باید قربانی کند و یا نائب بگیرد یا نه محل بحث است ولی اصل جواز ترک حج مسلم می باشد. از موارد دیگر ترک وقوف اختیاری و درک وقوف اضطراری است و یا کسانی که قائلند طواف حتما باید بین مقام ابراهیم و کعبه باشد در هنگام شلوغی و اضطرار می توانند ما وراء آن طواف کنند (البته ما در حال اختیار نیز قائل به طواف در ماوراء مقام هستیم) هکذا نماز طواف باید خلف مقام باشد که هنگام شلوغی و جمعیت می توان در فاصله ی دورتر خواند.

نمونه هایی از معاملات بالمعنی الاعم: (تمام اموری که قصد قربت در آن شرط نیست هر چند از باب قرارداد بین الاثنینی نباشد مانند نکاح و یا اکل فی المخمصة)

    1. الاکل فی المخمصة که انسان هنگام ضرورت مال دیگری را تملک می کند و می خورد (و یا تصوف در مال غیر برای او مباح می شود). البته بعد باید هزینه ی آن را پرداخت کند.

    2. تعینن السئر عند اضطرار الحکومة الیها: حکومت هنگامی که می بیند قیمت ها متعین نیست و این امر به هرج و مرج می انجامد در این حال حکومت نرخی را تعیین می کند.

    3. نمونه هایی از ابواب جهاد: اگر کسی جلد 21 جواهر، کتاب جهاد را ملاحظه کند مسائل بسیاری را می بیند که دلیلی جز ضرورت ندارد. مواردی چون قطع اشجار، رمی نار، مسلط ساختن میاة بر دشمن و امثال آن یا حرام است و یا مکروه می باشد ولی هنگام ضرورت جایز است. هکذا قتل مجانین، صبیان و نساء حرام است ولی هنگام اضطرار جایز می باشد. (مثلا مجانین و بچه ها و زن ها چنان با جنگجویان مخلوط شده اند که نمی شود فقط جنگجویان را هدف قرار داد مثلا افراد تروریست در خانه ها پنهان شده اند و هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه کل خانه را خراب کنیم و به گونه ای است که اگر تروریست ها را از بین نبریم آنها بر کشور اسلام مسلط می شوند.)

مسأله ی دیگر بحث تترس است به این معنا دشمن اسیران اسلام را در خط مقدم قرار می دهد و از آنها سپر انسانی درست می کند و از پشت آن به ما صدمه می رسانند اگر کسی به سمت دشمن تیر بیندازد، آن تیر به اسیران مسلمان و افراد بی گناه اصابت می کند. در این حال اگر چاره ای نباشد و دشمن هم به واسطه ی این کار غلبه پیدا می کند در این حال می توان آن سپر را نادیده گرفت (البته نباید سپر انسانی را هدف قرار داد بلکه باید دشمن را نشانه گرفت که اگر تیر به دیگران هم خورد بلا اشکال است.)

نمونه هایی از معاملات بالمعنی الاخص:

    1. کسی مضطر شده است گوشت خنزیر و یا شراب را به منظور داروی منحصر به فرد، از اهل کتاب خریداری کند.

    2. اجزای محرم از حیوان مذکی. این اجزاء حدود چهارده عضو است. اگر این اجزاء داروی منحصر به فرد باشد می توان آن را خرید و استفاده کرد.

    3. اگر سحری واقع شد برای دفع آن می توان ساحری را استیجار کرد. (سحر واقعیت دارد ولی نه به آن حد که مردم به آن اعتقاد دارند که انواع بیکاری ها و مشکلات را به سحر ساحران منتسب می کنند)

نمونه هایی از ابواب سیاسات: (حدود، قصاص، دیات، قضاوت، امر به معروف و نهی از منکر، حکومت و موارد دیگر)

    1. اجرای حد در حال مرض جایز نیست و مریض بودن ضرورتی است که موجب تأخیر در اجرای این واجب الهی می شود. بر این اساس مرضعه و حامل را نمی توان حد زد. در روایت است که زنی چهار بار به گناه اقرار کرده بود ولی چون حامله بود امیر مؤمنان علیه السلام حد را تأخیر انداخت و بعد از وضع حم هم تا ایام ارتضاع حد را عقب انداخت.

نمونه هایی از مسائل مستحدثه:

    1. مراجعه به بنوک غیر اسلامی هنگام اضطرار (مراجع قبل از انقلاب پول هایشان را در بانک ها می گذاشتند)

    2. تشریح اجساد آدمیین برای حفظ جان دیگران (در عدم وجود ضرورت، حتی تشریح اجساد غیر مسلمان هم جایز نیست) البته باید توجه داشت که سه شرط در تشریح وجود دارد: اول اینکه باید به مقدار لازم بسنده شود دوم اینکه جسد غیر مسلمان در دسترس نباشد و سوم اینکه از آن برای حفظ جان دیگران استفاده شود و صرفا برای تحصیل علم و عدم استفاده از آن نباشد.

    3. اضطرار به رفع حجاب در بعضی از بلاد (در ممالک اسلامی باید مقاومت کرد و اجازه نداد که حکومت غیر اسلامی رفع حجاب را بر افراد تحمیل کند ولی در کشورهای غیر اسلامی چون مسلمانان در اقلیت هستند این بحث مطرح می شود. در این موارد نمی توان به وجوب مهاجرت به کشورهای اسلامی فتوا داد زیرا مسلمانان باید در کشورهای دیگر باشند تا موجب گسترش اسلام شوند. وجود مسلمانان در کشورهای غیر اسلام عامل بازدارنده ای برای حکومت های غیر مسلمان است.)

    4. اضطرار به معاشرت با اهل کتاب و غیر اهل کتاب (بنا بر قول کسانی که اهل کتاب را نجس می دانند در این صورت اگر نمی شود از آنها اجتناب کرد و این نجاسات برای آنها پاک می باشد.)

    5. کمک کردن به معتادها برای دفع ابتلاء به بیماری. (معتادها گاه از سوزن مشترک استفاده می کنند و این امر عامل توسعه ی بیماری ایدز می شود در این صورت می توان سوزن های یک بار مصرف بین آنها توزیع کرد چرا که در غیر این صورت آنها آلوده به ایدز می شوند و در نتیجه جامعه هم آلوده می گردد.)

ان شاء الله در جلسه ی بعد به موارد دیگری اشاره می کنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo