< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کفاره ی استعمال طیب

بحث در چهارمین فرع از مسأله ی پانزدهم از مسائل مربوط به ترک بوی خوش در حال احرام می باشد. بحث در این است که اگر محرم به طور مکرر بوی خوش را استعمال کند آیا کفاره تکرار می شود یا نه.

گفتیم این مسأله در سایر ابواب تروک احرام و حتی در سیار ابواب فقهی جاری است. بله در هر باب ممکن است نص خاصی هم باشد ولی این بحث به شکل عام در تمامی آن ابواب جاری است.

در این مورد اقوالی را ذکر کردیم. بعضی تعدد مکان را معتبر می دانستند و بعضی تکرار زمان، بعضی صنف را معیار می دانستند و بعضی مطلقا تکرار را موجب تکرار کفاره می دانستند.

امام قدس سره قائل به تفصیلی شده است که هر چند بسیاری آن را متذکر نشدند ولی ظاهر این است که منکر آن نباشند. و آن این است که اگر کسی خلافی را مرتکب شد و کفاره دارد و بعد دوباره آن را مرتکب شد کفاره نیز تکرار می شود.

امام قدس سره می فرماید: و لو تكرر منه الاستعمال فان تخلل بين الاستعمالين الكفارة تكررت.

دلیل این فتوا واضح است زیرا یک خلافی مرتکب شد و کفاره داد او آزاد نیست که انجام خلاف معاف شود اگر کسی قتل نفسی مرتکب شود و کفاره و دیه را بدهد بعد قتل دیگری مرتکب شود واضح است که باید کفاره و دیه ی دیگری بدهد دادن یک کفاره موجب نمی شود که او تا آخر معاف باشد.

 

بعد امام قدس سره اضافه می کند: و إلا فإن تكرر في أوقات مختلفة فالأحوط الكفارة، و إن تكرر في وقت واحد لا يبعد كفاية الكفارة الواحدة.

اگر کسی کفاره ندهد ولی استعمال طیب را تکرار کند در این حال معیار تعدد وقت است. بنابراین اگر کسی صبح طیب استعمال کند و بعد شب دوباره استعمال کند کفاره هم متکرر می شود.

 

دلیل مسألة: در این مسأله گاه یک بحث کلی مطرح می کنیم و گاه به سراغ روایات می رویم.

بحث کلی این است که آیا اطلاقات این مصادیق مختلف را شامل می شود یا نه؟ به این معنا که وقتی امام علیه السلام می فرماید: (من استعمل الطیب فعلیه دم شاة) آیا استعمال در صبح، ظهر و عصر هر کدام فرد عام هستند و یا مصداق مطلق هستند و اطلاق و عموم آنها را شامل می شود یا نه. همچنین باید دید که این اطلاقات تا چه مقدار منصرف هستند. مثلا اگر کسی در یک زمان چند بار عطر بزند چه بسا اطلاق از آن منصرف است و همه ی آن استعمالات فقط یک فرد حساب شوند.

بهتر است فروض مسأله را جداگانه بحث کنیم:

     گاه هم زمان جداست و هم مکان و هم نوع. مثلا کسی در صبح در یک مکان نوع خاصی از عطر را استعمال کرد و شب در مکان دیگر نوع دیگری از عطر را. این از باب مصادیق مختلف است مانند اکرم العلماء که همه ی مصادیق را شامل می شود.

     گاه فقط زمان مختلف است مثلا کسی صبح عطری استعمال کرد و عصر هم در همان مکان مصداق دیگری را. ظاهر این است که اطلاقات این را هم شامل می شود و صبح و عصر هر کدام دو مصداق از استعمال طیب هستند و کفاره تکرار می شود.

     اما اگر زمان واحد باشد ولی مکان مختلف باشد مثلا فردی در حال حرکت است و از خیمه ی اول که می گذشت بوی خوشی را استنشاق کرد و در خیمه ی بعد که رد می شد بوی خوش دیگری را استنشاق کرد. عرفا او در زمان واحد در چند مکان چند بوی خوش را استعمال کرد. آیا اطلاقات از این مورد انصراف دارد؟ ممکن است کسی بگوید اطلاقات این را هم شامل می شود و هر مکان مصداق جداگانه ای از عام است.

     کسی در مجلسی نشسته است و طیبی به او دادند و او آن را به چند جای بدن و لباسش زد. در این مورد عرفا او فعلی واحدی را مرتکب شده است هرچند عقلا متعدد است. همچنین اگر قائل شدیم که خوردن گوشت صید کفاره دارد او اگر در سر سفره ده لقمه از آن بخورد ظاهر این است که همه اکل واحد حساب می شود و لازم نیست ده بار کفاره بدهد. همچنین در مورد آمیزش جنسی که موجب کفاره است در آن هم لمس وجود دارد و هم تقبیل و هم نظر با شهوت و هم آمیزش و انزال. در این مورد عرفا فقط یک عمل حساب می شود. هکذا کسی که غذای معطری می خورد او هم غذا را می خورد و هم بوی خوش آن را استشمام کرده است ولی عرفا یک عمل حساب می شود. همچنین کسی نذر کرده است سیگار نکشد. (البته در مورد نذر این بحث مطرح است که نذر آیا عام مجموعی است یا عام افرادی یعنی همه من حیث المجموع یک نذر است یا اینکه کل یوم و کل مرة یک نذر می باشد. اگر عام مجموعی باشد و فرد نذر را حنث کند یک کفاره دارد و نذر از بین می رود ولی اگر عام افرادی باشد مثلا فرد نذر کند هیچ روز و هیچ بار سیگار نمی کشم در این صورت هر بار که فرد مرتکب می شود کفاره ی جداگانه ای دارد. حتی اگر کسی شک کند که نذرش به شکل عام مجموعی است یا افرادی، باید آن را عام مجموعی حساب کند زیرا از مازاد آن برائت جاری می شود.) در هر صورت اگر کسی سیگار را به دست گرفت و ده بار به آن پک زد. در این حال عرفا همه فعل واحد به حساب می آید حتی اگر تمام کردن یک بار سیگار کشیدن آن به طول انجامد. هکذا در ماه رمضان اگر کسی سر سفره بنشیند و چندین لقمه غذا خورد و آب نوشید همه یک بار حساب می شود.

     در بعضی موارد دلیل جداگانه ای وجود دارد مثلا کسی ده بار سرقت کرده است و یا فاحشه ای که سال ها گرفتار این عمل بوده است بر او فقط یک حد جاری می شود زیرا سیره ی متشرعه در مقام اجرای حد چنین بوده است. بله اگر در وسط حد جاری شود دفعه ی بعد حد دیگری دارد. بله جنایات متعدد دیات و قصاص متعدد دارد.

به هر حال معیار تعدد عرفی است نه عقلی و تعدد زمان و مکان و صنف در تعدد نقش ندارد اگر عرف آن را دو استعمال بداند هر دو مورد تحت اطلاق و عمومات قرار می گیرند و کفاره تکرار می شود. بله گاه دلیل خاص یا سیره بر خلاف آن جاری می شود.

در ما نحن فیه یک روایت وجود دارد که در آن تعدد به تعدد نوع تفسیر شده است و صاحب حدائق بیشتر به سراغ این روایت رفته است.

باب 9 از ابواب بقیة الکفارات

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْمُحْرِمِ إِذَا احْتَاجَ إِلَى ضُرُوبٍ مِنَ الثِّيَابِ يَلْبَسُهَا قَالَ عَلَيْهِ لِكُلِّ صِنْفٍ مِنْهَا فِدَاءٌ.
این روایت صحیحه است.

این روایت ممکن است مربوط به صورت اضطرار باشد. ولی در باب کفارات اضطرار مشابه عمد است. امام علیه السلام در این این مورد برای هر صنف یک کفاره ی جداگانه معین کرده است ولی عرفا همه ی انواع لباس که فرد پوشیده است لبس واحد به حساب می آید.

نقول: باید دید آیا این روایت معمول به اصحاب است یا نه. در میان اقوال فقط یک قول مربوط به تعدد کفاره در مورد تعدد صنوف بود. اگر این روایت معمول به باشد قاعده ی کلی ما که تعدد را به نظر عرف واگذار کردیم به هم نمی خورد زیرا در خصوص لبس قائل می شویم که مطابق این روایت تعدد صنف موجب تعدد کفاره می شود.

به هر حال به نظر می آید که حتی در مورد لباس هم این روایت معرض عنها باشد. چه رسد به اینکه در مورد لباس قائل به تعدد شویم و از آن به سایر موارد مانند عطریات هم تعدی کنیم و بگوییم در عطریات هم تعدد در صنف عطر موجب کفاره می شود. (مخصوصا که الغاء خصوصیت باید قطعیه باشد و ما در الغاء خصوصیت در ما نحن فیه و تسری به طیب قطع نداریم)

اما قدس سره نیز که مورد عطریات در تعدد صنف قائل به تعدد کفاره نشدند یا این روایت را معمول بها ندانستند و یا اگر دانستند از لباس الغاء خصوص نکردند و به عطریات تسری ندادند.

خلاصه اینکه اگر در میان، کفاره داده شود استعمال بعدی موجب کفاره ی دیگری است و اگر کفاره فاصله نشود معیار این است که عرفا فعل واحد به حساب می آید یا متعدد. اگر فعل واحد باشد یک کفاره و اگر متعدد باشد دو کفاره.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo