< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:

بحث در ترک طیب در ایام احرام است. بحث طیب را مطرح کردیم و به بحث گیاهان و گل های خوشبو رسیده ایم. امام قدس سره فتوا بر حرمت همه ی آنها داده و فقط چهار مورد از گیاهان وحشی را استثناء کرده است.

اقوال علماء:

صاحب جواهر در ج 18 ص 433 از محقق قول به کراهت را نقل می کند.

از کسانی که به خوبی متعرض اقوال شده اند مرحوم نراقی در مستند ج 12 ص 50 است. می گوید: منها (المکروهات) استعمال الریاحین فانه مکروه علی الاظهر وفاقا للاسکافی و الشیخ و الحلی و المحقق و الفاضل (علامه) فی اکثر کتبه و جمع من المتاخرین خلافا للمحکی عن المفید و المختلف فحرماه و اختاره فی المدارک و بعض مشایخنا

علامه در مختلف ج 4 ص 71 می گوید: منع المفید رحمه الله من شم الریاحین و جعله الشیخ مکروها و هو قول ابن ادریس

شهید در دروس ج 1 ص 343 می گوید: و فی الریاحین قولان اقربهما التحریم.

نتیجه اینکه مسأله اختلافی است و نمی توان برای هیچ یک از دو طرف ادعای شهرت کرد.

دلیل مسألة:

مقتضای اصل در مسأله برائت است. زیرا تکلیف دائر مدار اقل و اکثر است به این معنا که می دانیم عطریات حرام است ولی نمی دانیم گیاهان و گل های خوشبو نیز حرام می باشد یا نه که در آنها برائت جاری می کنیم.

فایده ی تأسیس اصل این است که اگر در ادله ی روائیه به نتیجه ای نرسیدیم می توانیم به سراغ اصل رویم. فایده ی دیگر، استفاده از آن در فروعات است زیرا گاهی هر چند در اصل مسأله روایاتی وجود دارد ولی در فروعات چنین نیست در این موارد می توانیم به سراغ اصل برویم.

دلالت روایات:

روایات بر دو دسته است: عمومات و روایات خاصه

دلالت روایات عامه: یکسری از روایات به شکل عموم طیب را ممنوع می دانند ولی دیروز گفتیم که طیب عطر است و به گیاهان و گل های خوشبو طیب گفته نمی شود.

صاحب مستند ج 11 ص 374 می گوید: و الظاهر- كما قيل- إنّ الطیب الجسم ذو الريح الطيّبة يؤخذ للشمّ غالبا غير الرياحين و الحاصل: أن يكون معظم الغرض منه التطيّب أو يظهر منه هذا الغرض، لا مطلق ما له رائحة طيّبة.

با این بیان ادله ی عامه شامل ریاحین نمی شود.

یکسری دیگر از روایات عامه لذت از بوی خوش را ممنوع می کند. این روایات ریاحین را شامل می شود و هر چند ریاحین جزء عطریات نیستند ولی می توان از بوی خوش آنها لذت برد.

در باب 18 از ابواب تروک احرام چهار روایت عنوان تلذذ را مد نظر قرار داده است، حدیث 5، 6، 8، 11 و 19. سه روایت از این مجموعه از معاویة ابن عمار است که شاید یک روایت باشد که به سه بیان نقل شده است.

حدیث 5: َ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَمَسَّ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ وَ لَا مِنَ الدُّهْنِ فِي إِحْرَامِكَ وَ اتَّقِ الطِّيبَ فِي طَعَامِكَ وَ أَمْسِكْ عَلَى أَنْفِكَ مِنَ الرَّائِحَةِ الطَّيِّبَةِ (این بخش از روایات ریاحین و کلیه ی گیاهان خوشبو را شامل می شود.) (وَ لَا تُمْسِكْ عَلَيْهِ مِنَ الرَّائِحَةِ الْمُنْتِنَةِ) فَإِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُحْرِمِ أَنْ يَتَلَذَّذَ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ.
حدیث 8 و 19 هم مانند همین روایت است.

 

حدیث 6: عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَمَسُّ الْمُحْرِمُ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ وَ لَا الرَّيْحَانِ وَ لَا يَتَلَذَّذُ بِهِ وَ لَا بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ (فَمَنِ ابْتُلِيَ بِذَلِكَ) فَلْيَتَصَدَّقْ بِقَدْرِ مَا صَنَعَ قَدْرَ سَعَتِهِ
این حدیث مرسله است.

هر چند در این روایت به ریحان اشاره شده است ولی شاهد مثال عدم التذاذ به بوی خوش است.

 

دلالت روایات خاصه: چند روایات دلالت بر حرمت ریحان دارد و چند روایات دیگر استعمال آنها را اجازه می دهد.

 

روایات داله بر حرمت ریحان:

باب 18 از ابواب تروک احرام

حدیث 3: عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَمَسَّ رَيْحَاناً وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ وَ لَا شَيْئاً فِيهِ زَعْفَرَانٌ وَ لَا تَطْعَمْ طَعَاماً فِيهِ زَعْفَرَانٌ
این روایت صحیحه است.

در این روایت مس ریحان حرام است و لابد بوئیدن آن به طریق اولی حرام است.

 

حدیث 10: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَا تَمَسَّ الرَّيْحَانَ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ وَ لَا تَمَسَّ شَيْئاً فِيهِ زَعْفَرَانٌ وَ لَا تَأْكُلْ طَعَاماً فِيهِ زَعْفَرَانٌ الْحَدِيثَ
این روایت همان روایت قبلی است.

 

حدیث 6: عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَمَسُّ الْمُحْرِمُ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ وَ لَا الرَّيْحَانِ...
این حدیث مرسله است.

 

حدیث 11: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَمَسُّ الْمُحْرِمُ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ وَ لَا الرَّيْحَانِ وَ لَا يَتَلَذَّذُ بِهِ فَمَنِ ابْتُلِيَ بِشَيْ‌ءٍ مِنْ ذَلِكَ فَلْيَتَصَدَّقْ بِقَدْرِ مَا صَنَعَ بِقَدْرِ شِبَعِهِ يَعْنِي مِنَ الطَّعَامِ.
این روایت صحیحه است. این روایت در صورت می تواند شاهد مثال باشد که ضمیر در (وَ لَا يَتَلَذَّذُ بِهِ) به طیب برگردد ولی ظاهر این است که ضمیر به ریحان بر می گردد و از این رو این از روایات خاصه است نه عامه.

 

به هر حال عمده دلیل داله بر حرمت دو صحیحه و یک روایت مرسله است.

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد روایات داله بر جواز ریحان را می خوانیم و سپس در مقام حل تعارض بر می آییم.

 

تهیه و تنظیم: سید عبد المهدی توکل

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo