< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم استمناء و آثار آن

به مناسبت بحث تروک احرام حرمت استمناء را مطرح کردیم. ابتدا حرمت آن را با اجماع، آیات، روایات و دلیل عقل ثابت کردیم.

در دلیل عقلی نکته ی مهمی را تذکر می دهیم و آن اینکه اگر چه ممکن است انجام این کار به صورت محدود ضرر نداشته باشد ولی چون غالبا منجر به اعتیاد می شود که ضررهای زیادی دارد، اسلام حکم عامی در مورد آن صادر کرده و مطلقا این عمل را حرام کرده است (مانند شراب، ربا و موارد مخدر و امثال آن)

اما ضررهای استمناء:

ما در کتاب مشکلات جنسی جوانان (عربی آن به نام ما یهم الشباب) این بحث را مفصل ذکر کرده ایم. در این کتاب آثار زیانباری که جوانان در نامه ها به ما ارسال کرده اند، شهادت اطباء و موارد دیگر را ذکر کردیم و اکنون به بخشی از آنها اشاره می کنیم:

اول اینکه انواع بیماری ها ممکن است از آن ناشی شود از جمله:

نقصان حافظه، سوء هاضمه، تنگی نفس، عصبانی و بد اخلاقی و سریع التاثر شدن گاهی منتهی به مالیخولیا که نوعی جنون است می شود. کم خونی، ضعف قوای جسمانی و روحانی، سرگیجه، صداهای مزاحم در گوش، لاغر شدن، کمر درد.

همچنین در حواس خمسه اثر سوء دارد؛ سوء چشم و شنوائی کم می شود و گاه دور چشمشان حلقه ی سیاهی ایجاد می شود. مقاومت بدن در برابر بیماری ها کم می شود و حتی گاه در حال بیماری هم این عمل را ترک نمی کنند که موجب می شود وضعشان وخیم تر شود. این عمل گاه منتهی به فلج می شود.

دوم اینکه: میل به عزلت و گوشه گیری در آنها ایجاد می شود. چون این عمل در خفاء انجام می گیرد این افراد به گوشه گیری عادت می کنند که خود موجب افسردگی می شود.

سوم اینکه: برای ازدواج دچار مشکل می شوند. اگر این عمل را ترک نکنند، مبتلا به سرد مزاجی و سرعت انزال می شود و نسبت به جنس مخالف گاه احساس علاقه نمی کنند و به این دلیل در امر ازدواج مبتلا به مشکلاتی می شوند.

چهارم اینکه: در دروس عقب می افتند و رتبه ی آنها در دروس تنزل می یابد. گاهی حالت یأس به آنها دست می دهد که نگرانند بعدا سرنوشت آنها چه خواهد شد.

 

باید توجه داشت که اینها همه حکمت است نه علت از این رو حتی اگر در کسی این زیان ها یافت نشود باز عمل مزبور بر او حرام است. حرمت در این موارد نوعی است نه شخصی و شارع همه ی افراد مکلفین را در نظر می گیرد و حکمی عام صادر می کند.

 

المقام الثانی: مصادیق استمناء

معمولا از استمناء به الاستمناء بالید تعبیر می کنند و ممکن عده ای تصور کنند که (بالید) بودن دخالتی در مسأله دارد و حال آنکه از روایاتی که خواندیم استفاده می شود (بالید) دخالتی ندارد.

در بعضی از روایات واژه ی (دلک) به کار برده شده بود. این لفظ بیشتر ظهور در (بالید) دارد. یا اینکه امام علی علیه السلام (ضرب یده حتی احمرت) نشانه ی این است که عمل مزبور با دست بوده است.

با این وجود تعبیراتی در روایات آمده است که نشان می دهد (بالید) خصوصیت ندارد. مثلا در روایت عمار خواندیم: (فِي الرَّجُلِ يَنْكِحُ بَهِيمَةً أَوْ يَدْلُكُ فَقَالَ كُلُّ مَا أَنْزَلَ بِهِ الرَّجُلُ مَاءَهُ مِنْ هَذَا وَ شِبْهِهِ فَهُوَ زِنًا)

مضافا بر این عرف، الغاء خصوصیت می کند و می گوید: هدف حاصل شدن عادت سریة است که از طریق هر سببی که موجب انزال عمدی شود تحقق می یابد.

همچنین روایات دیگری که تضییع نطفه و انقطاع نسل و امثال آن را ذکر می کرد. این روایات دلالت دارد که اسباب مختلف دخالتی ندارد و استمناء به هر سببی که باشد حرام است.

بنابراین این مصادیق را شامل می شود:

    1. از طریق حس لامسه: دلک بالید، تفخیذ یا سایر اعضا و هر چیزی که به حس لامسه بر می گردد.

    2. از طریق حس باصره: با نگاه کردن به صور قبیحه و فیلم های مستهجن انزال می شود.

    3. از طریق حس سامعه: صدای اجنبیه و یا خواننده ای را می شنود و می داند با شنیدن آن انزال می شود و عمدا این کار را می کند.

    4. از طریق تکلم: از طریق تکلم های تحریک آمیز انزال می شود.

    5. از طریق استشمام: بوئیدن بعضی از عطریات و گلها محرک است مثلا اگر کسی از کنار سنجد در بهار رد شده شود ممکن است تحریک شود.

    6. از طریق تفکر: مسائلی را فکر می کند و تصور می کند تا به این حالت دست می یابد.

    7. ترکیب موارد فوق.

همه ی موارد فوق از نظر حرمت و تعزیر یک حکم دارد. (البته در صورتی که اختیاری باشد و عمدا انجام شود.)

 

بقی هنا امور:

الامر الاول: ملاعبه با زوجه استثناء شده است. در مورد ملاعبه و تفخیذ روایاتی داریم که اطلاق دارند و مقید نیستند به اینکه منجر به نزول ماء نشود و چه بسا که به انزال منتهی می شود. (این روایات در وسائل ج 14 باب 67 از ابواب مقدمات نکاح ذکر شده است.) این کار تبدیل به عادت سریه نمی شود زیرا همیشه وسائلش فراهم نیست و محدودات خاص خود را دارد.

الامر الثانی: اگر این عادت ترک شود آیا آثار آن مرتفع می شود یا نه؟ جوانان از این امر هراس دارند و می گویند ما ترک کردیم ولی می ترسیم همه ی آن آثار تا آخر عمر دامان ما را بگیرد. جواب آن این است که به تدریج آثار آن مرتفع می شود. باید آنها را امیدوار کرد که این آثار از بین می رود و الا اگر ناامید شوند سخت این عمل را ترک می کنند.

الامر الثالث: این عادت علاوه بر مردان در مورد زنان هم رواج دارد. سرچشمه ی این مسأله این است که: هل ان المراة تحتلم کما ان الرجل یحتلم و هل یجب علیها الغسل او لا؟

این بحث در ابتدای غسل جنابت مطرح شده است (مستمسک مرحوم حکیم ج 3) در کتاب مستمسک آمده است که اصحاب ادعای اجماع کرده اند که مرأة هم مانند رجل محتلم می شود و بعضی ادعای اجماع مسلمین کرده اند و گفته اند روایات متواتره بر این امر دلالت دارد.

حال اگر این اصل را قبول کنیم که زن هم مانند مرد محتلم می شود واضح است که این عادت سریة هم برای آنها تصور می شود. بله در رجال ماء دافق وجود دارد ولی در مرأة این ماء دافق نیست ولی وقتی به اوج برسد و مقارن آن آبی از آن خارج شود این همان حالتی است که شبیه انزال است و غالبا (نه دائما) با فتور جسمانی همراه است. اگر این حالت برای مرأة پیدا شود همان احکام و مفاسد و بحث ها در مورد او صدق می کند.

 

تهیه و تنظیم: سید عبد المهدی توکل

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo