< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

90/02/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کراهت و عدم کراهت زن در جماع

 بحث در تروک احرام است که به دومین مورد از آن رسیده ایم که نساء می باشد. امام در مسئله ی 4 می فرماید: لو جامع امرأته المحرمة فإن أكرهها فلا شي‌ء عليها و عليه كفارتان و إن طاوعته فعليها كفارة و عليه كفارة

 بحث در این است که اگر زوج همسرش را بر مواقعه مجبور کند و زوجه راضی نباشد چیزی بر گردن زوجه نیست و زوج علاوه بر کفاره ی خودش که یک شتر است باید کفاره ی دیگری هم برای همسرش بپردازد و اگر زوجه راضی باشد هر کدام کفاره ی خودشان را می دهند.

 خوب بود امام قدس سره علاوه بر کفاره بقیه ی احکام مواقعه را در اینجا متذکر می شد (مانند: حج من قابل، اتمام حج، افتراق و فساد حج). بله اگر زوجه راضی باشد همه ی احکام خمسه بر زوجه بار می شود.

اقوال علماء:

 این مسئله در هر دو فرعش اجماعی است:

 مرحوم نراقی در مستند ج 13 ص 241 می فرماید: و أمّا المرأة فأمّا تكون مطاوعة أو مكرهة فإن كانت مطاوعة كانت كالرجل في الأحكام الأربعة المذكورة (ایشان فساد حج و حج من قابل را یکی حساب کرده است.) بلا خلاف يوجد، بل حكي الإجماع عليه. (صاحب مدارک در ج 8 ص 409 حکایت اجماع کرده است.)... و إن كانت مكرهة فلا شكّ في وجوب الإتمام عليها. (اتمام می کند صحیحا نه فاسدا) و لا كفّارة عليها إجماعا نصّا و فتوى و على الرجل الكفّارتان كذلك و قد مرّ في الأخبار التصريح به. و لا حجّ من قابل أيضا بالإجماع.

 صاحب حدائق ج 15 ص 374 در صورت اکراه می فرماید: فإنه لا مخالف في الحكم المذكور في ما اعلم. و في المنتهى لم ينقل الخلاف فيه إلا عن العامة .

 صاحب جواهر هم در ج 20 ص 362 شبیه همین عبارت را ذکر فرموده است.

دلیل مسئلة:

دلیل اول برائت: در مورد زوجه اولین دلیل برائت است و اگر شک هم کنیم اگر مکره باشد کفاره ای بر گردن اوست یا نه برائت جاری می کنیم. همچنین اگر شک کنیم حجش فاسد است یا نه در این هم برائت از مانعیت اجرا می کنیم (یعنی مواقعه ی مزبور مانع از صحت حج نیست.)

البته مخفی نماند که چون این مورد از شبهات حکمیه است استصحاب در آن جاری نمی شود.

دلیل دوم حدیث رفع: حدیث رفع می فرماید: (رفع عن امتی ... ما اکرهوا علیه)

 در حدیث رفع بحثی مطرح است و آن اینکه حدیث رفع آیا فقط احکام تکلفیه را می گیرد یا اینکه احکام وضعیه را هم شامل می شود؟ (در ما نحن فیه هم حکم تکلیفی داریم که وجوب کفاره است و هم حکم وضعی که فساد حج می باشد.)

بعضی گمان کرده اند حدیث رفع فقط احکام تکلیفیه را شامل می شود. مشابه آن حدیث ذیل است: (رفع القلم عن الصبی حتی یحتلم و عن المجنون حتی یفیق و عن النائم حتی یستیقظ) در این سه مورد واضح است که قلم تکلیف رفع شده است زیرا صبی و مجنون و انسان نائم تکلیف ندارند.

 عده ای با توجه به حدیث مزبور تصور کرده اند که در حدیث رفع هم فقط قلم تکلیف رفع شده است.

لکن انصاف این است که هم قلم تکلیف رفع می شود و هم قلم وضع را. شیخ انصاری در وسائل به یک حدیث معتبر و صحیح السند استدلال می کند و آن اینکه کسی بر قسم بر طلاق مکره شده بود و بعد از امام علیه السلام سؤال می کند که آیا قسمش معتبر است یا نه و امام می فرماید که قسمش منعقد نمی شود. در این حدیث عدم انعقاد قسم حکم وضعی است. بعد امام علیه السلام به حدیث رفع تمسک می کند.

 از این رو در ما نحن فیه زوجه چون مکره است نه کفاره بر گردن اوست و نه حجش فاسد می شود.

دلالت آیات و روایات:

 اگر زوجه راضی باشد احکام خمسه بر او بار می شود.

 در بحث (لا رفث و لا فسوق و لا جدال فی الحج) خواندیم که امام علیه السلام فرمود: رفث جماع است و موجب فساد حج می شود.

 این آیه مطلق است و در صورتی که مطاوعه باشد هم رجل را شامل می شود و هم مرأة را.

 اما روایات بعضی ناظر به مطاوعة می باشد و بعضی ناظر به اکراه و بعضی ناظر به اینکه اکر زوجه مکرهه باشد، زوج باید دو کفاره بدهد.

 باب 7 از ابواب کفارات الاستمتاع

 حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ مُحْرِمٍ وَقَعَ عَلَى أَهْلِهِ فِيمَا دُونَ الْفَرْجِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ وَ إِنْ كَانَتِ الْمَرْأَةُ تَابَعَتْهُ عَلَى الْجِمَاعِ فَعَلَيْهَا مِثْلُ مَا عَلَيْهِ (در همه احکام مانند زوج است) وَ إِنْ كَانَ اسْتَكْرَهَهَا فَعَلَيْهِ بَدَنَتَانِ وَ عَلَيْهِ (فقط بر زوج) الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ آخِرَ الْخَبَرِ این روایت صحیحه است.

 در بعضی از نسخ مانند نسخه ی تهذیب به جای (وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِل‌) (عَلَيْهِمَا الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ) آمده است و مرحوم نراقی که فقط نسخه ی تهذیب را داشته است فرموده است که این مخالف اجماع است و باید آن را کنار گذاشت.

 باب 14 از ابواب کفارات الاستمتاع

 حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ‌ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع (امام موسی بن جعفر) عَنِ الرَّجُلِ يَعْبَثُ بِأَهْلِهِ وَ هُوَ مُحْرِمٌ حَتَّى يُمْنِيَ مِنْ غَيْرِ جِمَاعٍ أَوْ يَفْعَلُ ذَلِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مَا ذَا عَلَيْهِمَا (ظاهرا زوجه هم مطاوعه بوده است.) قَالَ عَلَيْهِمَا جَمِيعاً الْكَفَّارَةُ مِثْلُ مَا عَلَى الَّذِي يُجَامِعُ.

 باب 3 از ابواب کفارات الاستمتاع

 حدیث 7: ِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ حُكَيْمٍ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ خَالِدٍ الْأَصَمِّ قَالَ حَجَجْتُ وَ جَمَاعَةً مِنْ أَصْحَابِنَا وَ كَانَتْ مَعَنَا امْرَأَةٌ فَلَمَّا قَدِمْنَا مَكَّةَ جَاءَنَا رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا فَقَالَ يَا هَؤُلَاءِ قَدْ بُلِيتُ (مبتلی به امری شدم) قَالُوا بِمَا ذَا قَالَ شَكَزْتُ بِهَذِهِ الْمَرْأَةِ (با این مرأه مجامعت کردم) فَاسْأَلُوا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَأَلْنَاهُ فَقَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ فَقَالَتِ الْمَرْأَةُ اسْأَلُوا لِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَإِنِّي قَدِ اشْتَهَيْتُ (یعنی مرأه مطاوعه بوده است.) فَسَأَلْنَاهُ فَقَالَ عَلَيْهَا بَدَنَةٌ در سند این روایت خالد الاصم مجهول الحال است. (در رجال خالد بن الاصم ذکر شده است و در مورد او نه مدحی آمده است و نه ذمی) همچنین حکم بن مسکین مجهول الحال می باشد. از این رو از این روایت به عنوان مؤید استفاده می کنیم.

 از این روایت فقط کفاره استفاده می شود.

 حدیث 9: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ مُحْرِمٍ غَشِيَ امْرَأَتَهُ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ قَالَ جَاهِلَيْنِ أَوْ عَالِمَيْنِ قُلْتُ أَجِبْنِي فِي الْوَجْهَيْنِ جَمِيعاً قَالَ إِنْ كَانَا جَاهِلَيْنِ اسْتَغْفَرَا رَبَّهُمَا وَ مَضَيَا عَلَى حَجِّهِمَا وَ لَيْسَ عَلَيْهِمَا شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ كَانَا عَالِمَيْنِ فُرِّقَ بَيْنَهُمَا مِنَ الْمَكَانِ الَّذِي أَحْدَثَا فِيهِ وَ عَلَيْهِمَا بَدَنَةٌ وَ عَلَيْهِمَا الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا بَلَغَا الْمَكَانَ الَّذِي أَحْدَثَا فِيهِ فُرِّقَ بَيْنَهُمَا حَتَّى يَقْضِيَا نُسُكَهُمَا وَ يَرْجِعَا إِلَى الْمَكَانِ الَّذِي أَصَابَا فِيهِ مَا أَصَابَا قُلْتُ فَأَيُّ الْحَجَّتَيْنِ لَهُمَا قَالَ الْأُولَى الَّتِي أَحْدَثَا فِيهَا مَا أَحْدَثَا وَ الْأُخْرَى عَلَيْهِمَا عُقُوبَةٌ در این حدیث هم تصریح شده است که اگر هر دو عالم بودند باید سال بعد حجی به جا آورند و از هم باید جدا شوند.

 حدیث 16: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّفَثِ وَ الْفُسُوقِ وَ الْجِدَالِ مَا هُوَ وَ مَا عَلَى مَنْ فَعَلَهُ قَالَ الرَّفَثُ جِمَاعُ النِّسَاءِ ... فَمَنْ رَفَثَ فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ يَنْحَرُهَا فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَشَاةٌ وَ كَفَّارَةُ الْجِدَالِ وَ الْفُسُوقِ شَيْ‌ءٌ يَتَصَدَّقُ بِهِ إِذَا فَعَلَهُ وَ هُوَ مُحْرِمٌ. در این روایت عبارت (فَمَنْ رَفَثَ فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ) مطلق است و زوج و زوجه را شامل می شود و ضمیر در (فَعَلَيْهِ) که مذکر است به دلیل این است که به (منْ) بر می گردد.

 ان شاء الله در جلسه ی بعد بقیه ی احادیث را می خوانیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo