< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

89/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

 باب 1 از ابواب آداب معاشرت

 ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا (ما شیعیان چگونه باید بین خودمان رفتار کنیم) وَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ (کسانی از غیر شیعه که با ما معاشرت دارند) قَالَ فَقَالَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِمْ (نسبت به دیگران امانت را رعایت کنید) وَ تُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ (شهادت بر حق دهید خواه به نفع فرد باشد خواه بر علیه او) وَ تَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ تَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ سند این روایت صحیح است.

 در روایات آمده است که تمام انبیاء به دو چیز مبعوث شده اند راستگویی و ادای امانت: (إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ) (کافی ج 2 ص 104 ح 1.)همچنین ادای شهادت از واجبات است و در قرآن آمده است: (وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا) (بقره / 282) همچنین می خوانیم: (وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ) (بقره / 283) کسی که شهادت را کتمان کند او قلبش گنهکار است و در واقع فساد باطنی، قلبی، ایمانی و اخلاقی پیدا می کند. ادای شهادت چه به نفع کسی باشد و چه به ضرر او در هر حال واجب است و نباید بگوییم که اگر در فلان مورد شهادت دهیم آبروی فرد می رود در نتیجه بهتر است شهادت ندهیم.

 سومین مورد مربوط به عیادت مریض است و چهارم این است که اگر کسی از دنیا رفت به تشییع جنازه ی او شرکت کنیم.

 مرجع ضمیر بیشتر به غیر شیعه می خورد. حال که نسبت به آنها باید چنین برخورد کنیم مشخص است که نسبت به خودمان چه وظیفه ای داریم.

 در زمانی که دشمن بر علیه ما توطئه می کند ما باید بیشتر وحدت بین خود و بین سایر مسلمین را تحکیم کنیم.

بحث فقهی:

موضوع: عدم اشتراط طهارت از حدث در حال احرام

 بحث در مسائل مربوط به لباس احرام است.

 امام در مسئله ی 26 می فرماید: لو لم يلبس ثوبي الإحرام عالما عامدا أو لبس المخيط حين إرادة الإحرام عصى، لكن صحّ إحرامه، و لو كان ذلك عن عذر لم يكن عاصيا أيضا.

 بعدا این مسئله را مطرح می کنیم که اگر کسی لباس مخیط بپوشد هرچند احرامش صحیح است ولی در بعضی صور کفاره هم دارد (بعد می گوییم که ناسی و جاهل کفاره ندارد ولی اگر عامد و مضطر باشد کفاره ندارد.)

 این مسئله تکراری است و ما سابقا بحث آن را مطرح کرده ایم یک بار در ذیل این کلام امام بحث کردیم: (الثالث من الواجبات: لبس الثوبين... و الأقوى عدم كون لبسهما شرطا في تحقق الإحرام، بل واجبا تعبديا،)

 همچنین در مسئله ی 17 خواندیم: (لو أحرم في قميص عالما عامدا فعل محرما، و لا تجب الإعادة)

 بنابراین وقتی واجب تعبدی است و شرط صحت احرام نیست از این رو اگر کسی آن را ترک کند احرامش صحیح است.

 به هر حال ما گفتیم که مشهور قائل هستند لبس ثوبین واجب تعبدی است ولی به نظر ما واجب شرطی است زیرا در روایات تصریح کرده بود که اگر کسی لباس احرام را نپوشیده است باید آن را بپوشد و دوباره تکبیر بگوید.

 دوم اینکه اوامر و نواهی در باب اجزاء و شرایط در عبادات و معاملات ظهور ثانوی در حکم وضعی دارد به این معنا که وقتی در روایت است (نهی النبی عن الغرر) یعنی بیع غرری باطل است و یا اگر می گوید موقع نماز باید رو به قبله باشید یعنی این شرط نماز است و حمل به واجب تعبدی نمی شود.

 بله این شرط هنگامی است که فرد می خواهد محرم شود ولی در استدامه این شرط وجود ندارد.

 مسئله ی 27: لا يشترط في الاحرام الطهارة من الحدث الأصغر و لا الأكبر فجاز الاحرام حال الجنابة و الحيض و النفاس .

 اين مسئله در مورد این است که هنگام احرام طهارت از حدث اصغر و اکبر شرط نیست و فردی که وضو ندارد و یا جنب و حائض است می تواند محرم شود.

 البته قبلا گفتیم که طهارت از خبث شرط است و بدن و لباس باید هنگام محرم شدن پاک باشد ولی طهارت از حدث شرط نیست. شاید به خاطر این باشد که غسل کردن برای افراد موجب عسر و حرج می شود خصوصا برای حائض و نفساء که اگر لازم بود پاک شوند و غسل کنند معطل می شدند و برایشان سخت بود ولی طهارت بدن و لباس امر راحتی است.

اقوال علماء:

 این مسئله از نظر اقوال بین شیعه و عامه اتفاقی است. البته جنابت در بسیاری از اقوال نیست و فقط صورت حیض و نفاس ذکر شده است شاید این امر نزدشان مسلم بوده است.

 مرحوم نراقی در مستند ج 11 ص 336 می فرماید: و الحيض لا يمنعها من الاحرام بلا خلاف للاجماع و الأصل.

 صاحب کاشف اللثام در ج 5 ص 243 می فرماید: و الحيض و النفاس لا يمنعان الاحرام للأصل و الأخبار و لا نعرف فيه خلافا

 صاحب جواهر هم در ج ج 18 - ص 109 می فرماید: فلو كان المحرم جنبا أو حائضا فقد صرح جملة من الأصحاب بالاحرام به مجتازين (یعنی وقتی وارد مسجد شجره می شوند در حال عبور از مسجد، نیت احرام کنند و محرم شوند این عبارت به دلالت التزامی نشان می دهد که جنب و حائض می توانند در حال حدث محرم شوند.)

 در فقه علی المذاهب الخمسة که حاوی اقوال اهل سنت و مذهب اهل بیت است ج، ص 211‌ می خوانیم: اتفقوا على انه يستحب لمن يريد الإحرام ان ينظف جسده،... و أن يغتسل حتى لو كانت امرأة في الحيض و النفاس (این عبارت علامت این است که حائض و نفساء می توانند غسل احرام کنند و محرم شوند.)... أما الطهارة من الحدث فليست شرطا في صحة الإحرام.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo