< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

89/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط لباس احرام و حکم حریر برای زنان

 بحث در مسئله ی لباس احرام است و به مسئله ی بیستم رسیدیم که امام قدس سره در این مسئله می فرماید تمام شرایطی که در لباس نمازگزار معتبر است در لباس احرام نیز معتبر می باشد.

 مشهور و معروف بین فقوا این بود که به حکم فوق فتوا داده بودند ولی ما گفتیم که مدرک کافی برای تمام شرایط وجود ندارد. بله احتیاط کردن در این مورد خوب است.

بقی هنا امور:

الامر الاول: در کلمات علماء دیده می شود که می گویند: (سوی ما یعفی عنه فی لباس المصلی) یعنی آنچه در لباس نمازگزار معفو عنه است در لباس احرام هم عفو شده است. از جمله از آن موارد می توان به خون کمتر از درهم و نجاست ما لا تتم فیه الصلاة اشاره کرد. مثلا کسی روی لباس احرامش کمربند می بندد و این کمربند نجس است. در نماز این کمربند نجس مشکلی ایجاد نمی کند از این رو گفته شده است که در لباس احرام هم ضرری نمی رساند. هکذا در نماز محمول متنجس اشکالی ندارد از این رو در احرام هم باید گفت که کیف پولی که بر گردن می اندازد متنجس است و در نتیجه ضرر نمی رساند.

 ظاهر کلمات اصحاب چنین است. امام قدس سره هم همین معنا را در کلام خود آورده است: (و المتنجس بنجاسة غیر معفوة فی الصلاة) یعنی آن متنجسی در لباس احرام ممنوع است که در نماز معفوة عنها نباشد.

 دلیل اصحاب: ظاهر صحیحه ی حریز است که دیروز خواندیم:

 باب 27 از ابواب احرام

 ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ ثَوْبٍ تُصَلِّي فِيهِ فَلَا بَأْسَ أَنْ تُحْرِمَ فِيهِ معنای این روایت همان است که اصحاب می گویند یعنی هر چه در نماز مجاز و معفو است در لباس احرام هم جایز می باشد.

 با این وجود روایت دیگری هم هست که مطلقا طهارت را در لباس احرام شرط می داند.

 باب 30 از ابواب احرام

 ح 2: عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يُقَارِنُ بَيْنَ ثِيَابِهِ وَ غَيْرِهَا الَّتِي أَحْرَمَ فِيهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِذَا كَانَتْ طَاهِرَةً از این رو مطابق دلالت این روایت، اطلاق روایت حریز را مقید می کنیم و می گوییم لباس احرام مانند لباس مصلی است مگر اینکه آنچه از نجاست در لباس مصلی معفو عنه است در لباس احرام معفو عنه نمی باشد.

الامر الثانی: اگر بعضی از شروطی که در لباس احرام معتبر است از بین رود مثلا لباس محرم نجس شود و یا حریر خالص و یا غصبی باشد آیا احرام باطل می شود یا نه؟

 بنا بر قول کسانی که لباس احرام را واجب مستقل می دانستند احرام باطل نمی باشد و محرم فقط واجبی را ترک کرده است و لباسی را پوشیده است که واجد شرایط نبوده است.

 اما بنا بر قول ما که لباس احرام را شرط صحت احرام می دانیم (یا فتوا بر آن می دهیم و یا احتیاط وجوبی داریم) در این صورت احرام اشکال پیدا می کند.

 بله این فقط موقع محرم شدن است به این معنا که موقع احرام باید لباس احرام جامع الشرایط باشد اما بعد از محرم شدن، فقدان این شروط به اصل احرام ضرر نمی زند.

الامر الثالث: آنچه در باره ی شرایط لباس احرام می گوییم مربوط به غیر طواف و نماز طواف است. در موقع طواف باید تمام شرایط لباس نمازگزار موجود باشد زیرا (ان الطواف بالبیت صلاة) هنگام احرام فرد می تواند حتی جنب باشد ولی هنگام طواف باید طاهر باشد.

اما فرع دوم در کلام امام قدس سره: بل الأحوط للنساء أيضا أن لا يكون ثوب إحرامهن من حرير خالص بل الأحوط لهن عدم لبسه إلى آخر الاحرام.

 امام در این فرع اضافه می کند که حتی لباس ابریشم و حریر که برای زن در نماز جایز است در احرام زنان اشکال دارد.

اقوال علماء: این قول در میان فقهاء محل اختلاف است و بحثی شهرت در منع و بعضی شهرت بر جواز را ادعا کرده اند. (ظاهرا هر دو ادعا صحیح است زیرا شهرت قدما بر منع است و شهرت متاخرین بر جواز)

 صاحب ریاض در ج 6 - ص 258 مي فرمايد: في جواز لبس الحرير المحض للمرأة روايتان أشهرهما المنع و هو مستفيض. . . و عليه الشيخ و الصدوق و يوافقه إطلاق عبارتي المفيد و المرتضى المتقدمتين خلافا للمفيد في كتاب أحكام النساء و الحلي و أكثر المتأخرين فالجواز مع الكراهة.

 صاحب حدائق ج 15 ص 82 مي فرمايد: اختلف الأصحاب ( رضوان الله عليهم ) في جواز احرام النساء في الحرير المحض فنقل عن الشيخ المفيد في كتاب أحكام النساء و ابن إدريس و جمع من الأصحاب: الجواز و هو المشهور بين المتأخرين و إليه مال في المدارك و الذخيرة و عن الشيخ و ابن الجنيد: القول بالمنع و به صرح الشيخ المفيد في المقنعة و الشهيد في الدروس.

دلیل مسئلة:

دلالت اصل: اصل برائت در اینجا اقتضا می کند لبس حریر برای زن جایز باشد.

دلالت روایات: اطلاق روایت حریز دلالت بر جواز دارد زیرا لبس حریر برای زن در نماز جایز است از این رو در احرام هم باید جایز باشد.

 اما در باب 33 از ابواب احرام حدود ده حدیث در خصوص این مسئله وارد شده است که بر سه طائفه تقسیم می شوند.

طائفه ی اولی: روایاتی که از این کار نهی می کنند.

طائفه ی ثانیة: روایاتی که دلالت بر جواز دارند.

طائفه ی ثالثة: روایاتی که تعبیراتی دارند که از آنها کراهت فهمیده می شود مانند: (لا ینبغی)، (لا یصلح) و (یکره)

 قبل از بررسی روایات می گوییم که مسئله ی لباس احرام با لباس مصلی فرق دارد و مسئله ی احرام برای زن پیچیده تر از نماز است. مثلا زن می تواند در زیورآلات خودش نماز بخواند و یا آرایش کند ولی در لباس احرام نباید زیورآلات باشد و زن نمی تواند آرایش کند. زیرا برنامه ی احرام بیرون رفتن از زینت است حتی نمی شود کرم بر صورت مالید و یا موها را شانه کرد.

 بله برای زن واجب نیست لباس احرام بپوشد ولی می تواند لباس احرام بپوشد و هنگام پوشیدن مسئله ی مزبور مطرح می شود.

 اما روایاتی که دلالت بر جواز می کند:

 باب 33 از ابواب احرام

 ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَرْأَةُ تَلْبَسُ الْقَمِيصَ تَزُرُّهُ عَلَيْهَا (دکمه هایش را می بندد) وَ تَلْبَسُ الْحَرِيرَ وَ الْخَزَّ وَ الدِّيبَاجَ (دیباج مانند حریر از ابریشم است با این فرق که حریر ابریشم نازک است و دیباج ابریشم کلفت است و به آن استبرق هم گفته می شود) فَقَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ بِهِ وَ تَلْبَسُ الْخَلْخَالَيْنِ وَ الْمَسَكَ (دستبند)

 این روایت صحیحه است.

 بعد باید بررسی کنیم که اگر خلخال صدایش در بیاید و یا دستبد اگر روی لباس باشد و پنهان نباشد آیا باز هم جایز است یا نه.

 ح 2: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمَةِ أَيَّ شَيْ‌ءٍ تَلْبَسُ مِنَ الثِّيَابِ قَالَ تَلْبَسُ الثِّيَابَ كُلَّهَا إِلَّا الْمَصْبُوغَةَ بِالزَّعْفَرَانِ‌ وَ الْوَرْسِ (یک نوع گیاه بوده که لباس را با آن رنگ می کردند) وَ لَا تَلْبَسُ الْقُفَّازَيْنِ (نوعی دستکش است.) الْحَدِيثَ در سند این حدیث سهل بن زیاد است و سند صحیح نیست.

 امام در این روایت بجز آنچه استثنا کرده است می فرماید هر نوع لباس دیگری که می خواهد بپوشد.

اما روایات مانعة:

 ح 3: ْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ أَبِي عُيَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ مَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَلْبَسَ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ فَقَالَ الثِّيَابُ كُلُّهَا مَا خَلَا الْقُفَّازَيْنِ وَ الْبُرْقُعَ وَ الْحَرِيرَ قُلْتُ أَ تَلْبَسُ الْخَزَّ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِنَّ سَدَاهُ (تار (از بین تار و پود) و پود را لحمه می گویند) إِبْرِيسَمٌ وَ هُوَ حَرِيرٌ قَالَ مَا لَمْ يَكُنْ حَرِيراً خَالِصاً فَلَا بَأْسَ سند این روایت مشکل دارد.

 ح 8: مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ عَنْ جَمِيلٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتَمَتِّعِ كَمْ يُجْزِيهِ (چند تا قربانی باید بکند؟) قَالَ شَاةٌ وَ عَنِ الْمَرْأَةِ تَلْبَسُ الْحَرِيرَ قَالَ لَاسند این روایت خوب است.

 ح 9: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ تَلْبَسُ مَا شَاءَتْ مِنَ الثِّيَابِ غَيْرَ الْحَرِيرِ وَ الْقُفَّازَيْنِ الْحَدِيثَ

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo