< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسیرهایی که نه به میقات می رسد و نه به محاذات آن.

بحث در دومین مسئله ای است که امام رحمه الله در بحث میقات حج مطرح نفرموده است ولی در عروة و سایر کتب ذکر شده است. و آن این که اگر کسی از جاده ای عبور کند که به هیچ یک از مواقیت و محاذات آنها نگذرد تکلیفش چیست؟

شاید علت اینکه امام متعرض این مسئله نشده است این است که در حال حاضر به دلیل فراوانی امکانات همه ی افراد بالاخره به میقات می روند از این رو این بحث قلیل الفایده است. شاید هم تصور ایشان این بود که در همه جا لا اقل محاذات میقاتی وجود دارد.

این مسئله در واقع از یک صغری و یک کبری تشکیل می شود. صغری این است که آیا این مسئله وجود خارجی دارد و آیا جاده ای را می توان تصور کرد که به هیچ میقات یا محاذات میقاتی منتهی نشود؟ اگر چنین جاده ای وجود نداشت که دیگر بحث تمام می شود ولی اگر چنین جاده ای وجود داشت باید به سراغ کبری برویم که وظیفه ی چنین شخصی چیست.

در مورد کبری سه قول است:

1. غالب اهل سنت قائلند که باید وقتی به اندازه‌ی فاصله ای که نزدیک ترین میقات به حرم دارد رسدیم محرم شویم. در نقشه یلملم و قرن المنازل در نود و چهار کیلومتری مکه است از این رو اگر کسی در مسیری که به میقات و محاذی آن نمی رسد حرکت می کند طبق این قول باید در نود و چهار کیلومتری مکه محرم شود.

2. قول دیگر این است که این است که به ادنی الحل بروند یعنی قبل از ورود به منطقه ی حرم محرم شود.

3. قول دیگری هم وجود دارد که می گوید عند الاختیار حتما باید به میقات و یا به محاذی میقات برود و الا یکی از اقوال اول یا دوم را انتخاب کند.

اما حکم صغری: در اینکه آیا چنین مسیری قابل تصور است یا نه بین علماء اختلاف است. بعضی گفته اند که چنین مسیری وجود ندارد و هر جا که بروند یا در مسیر میقات است یا محاذات آن و بعضی هم می گویند که چنین مسیرهایی وجود دارد.

صاحب جواهر قائل به عدم وجود چنین مسیرهایی است. ایشان در ج 18 ص 118 می فرماید: لا یخلو طریق منها بالنسبة الی محاذاة میقات لانها محیطة بالحرم. (زیرا پنج میقات دور حرم را احاطه کرده اند و در هر مسیری بالاخرة محاذات میقاتی وجود دارد.)

صاحب نراقی در مستند ج 11 ص 283 هم مطابق همین قول است ولی از عبارت او استفاده می شود که عده ای مخالف هم وجود دارد: قد اختلفوا فی حکم من سلک طریقا لا یحاذی شیئا منها (المواقیت) و هو خلاف لا فائدة فیه اذ المواقیت محیطة بالحرم من الجوانب.

آیة الله بروجردی در عروة در این مسئله حاشیه ای دارد و می گوید: اینکه صاحب عروة می گوید مواقیت محیط به حرم است صحیح نیست زیرا میقات شجرة در شمال مکة است، جحفه هم در شمال است (به نظر ما در شمال غربی است) اما ذات عرق و قرن المنازل هم در طرف شرق قرار دارند. یلملم هم در جنوب است. بنابراین اگر ما به دایره نگاه کنیم کنیم می بینیم سه چهارم دایره به یلملم و یک چهارم دایره به آن چهار میقات می رسد.

نقول: ما که به نقشه نگاه می کنیم می بینیم که به این شکل نیست بلکه در حدود پنجاه درصد دایره آن چهار میقات و در پنجاه درصد دیگر دایره یلملم قرار دارد.

مرحوم علامة در مختلف ج 4، ص 43 می گوید: اذا سلک طریقا لا یمر علی هذه المواقیت و لا یکون محاذیا فقد اختار ابن الجنید ما حکیناه عن فقهاء السنة (ابن جنید هم به فتوای اهل سنت فتوا داده است) من انه یحرم من مکة بقدر اقرب المواقیت الیها.

محیی الدین نووی در کتاب مجموع ج 7 ص 203 می گوید: و اما اذا اتی من ناحیة لا یمر بمیقات و لا حاذی فقال اصحابنا لزمه ان یحرم علی مرحلتین من مکة (هر مرحلة هشت فرسخ است و هر فرسخ حدود شش کیلومتر که جمعا حدود نود و چهار کیلومتر می شود)

از این عبارات استفاده می شود که لا اقل جمعی صغری را قبول دارند و می گویند که چنین مسیرهایی وجود دارد که نه به میقات می رسد و نه به محاذات آن.

اما حل مسئلة: باید دید که آیا محاذات از نظر عرفی حتما باید نزدیک به میقات باشد یا از بعید هم محاذات صدق می کند. اگر بگوئیم که از بعید هم صدق می کند واضح است که هر مسیری بالاخره محاذات یکی از مواقیت می باشد حتی با فاصله ی بیش از سیصد کیلومتر و بیشتر.

به نظر ما محاذات حتما باید در فاصله ی نزدیک باشد و فاصله ی زیاد داخل در محاذات نیست و روایتی که در این زمینه بود فقط فاصله ی کم را شامل می شد. مثلا اگر کسی در کاشان باشد و رو به جنوب بایستد و بگوید که من در محاذات حرم حضرت معصومه هستم و یا به سمتی بایستد و بگوید که من محاذی حرم امام حسین علیه السلام هستم.

به عبارة اخری گاه سخن از مواجهه است و گاه محاذات. مثلا همه در نماز رو به مکة می ایستند و مواجهه صدق می کند حتی اگر در فضا باشند و بخواهند نماز بخوانند باز مواجهه به مکه صدق می کند و یا می گویند که اگر رو به خورشید بایستید قبله در فلان جهت است در اینجا حتی رو به خورشید که چند میلیون کیلومتر با ما فاصله دارد مواجهه صدق می کند ولی در مورد محاذات و یا موازات چنین نیست و عرف فاصله ی زیاد را داخل در محاذات نمی داند خصوصا که در روایت فقط محاذات قریب اشاره شده بود و ما در مورد محاذات ادله ی عامی نداریم تا با عموم آن تمسک کنیم.

لو شککنا که محاذات فقط به حدود پنجاه صدق می کند یا صد و دویست کیلومتر را هم شامل می شود در اینجا می گوئیم که اشتغال یقینی مستلزم برائت یقینیة است و نباید محل مشکوک را محاذات به حساب آورد.

من هنا یعلم که جده نه میقات است و نه محاذی میقات می باشد زیرا اگر فاصله ی جده تا جحفه را حساب کنیم حدود دویست کیلومتر می باشد و هکذا فاصله اش تا بقیه ی مواقیت هم زیاد است.

همچنین بعضی به سفر هوایی استناد کرده اند که محاذات در هواپیما عمودی است و اغلب این مسیرها به خود میقات نمی خورد مثلا اینگونه نیست که حتما از روی خود جحفه و یا مسجد شجره رد شود و این دایره ی وسیع اطراف حرم بجز 5 مسیر خاص بقیه ی مسیرها از غیر میقات است (و همانطور که واضح است محاذات از هواپیما فقط باید از بالای میقات باشد نه از محاذات میقات زیرا در این صورت می شود محاذات محاذات که کافی نیست.)

تلخص مما ذکرنا که ما صغری را قبول داریم که مسیرهایی را می توان تصور کرد که نه به میقات برسد و نه به محاذات میقات.

اما حکم کبری: ابتدا باید ببینیم که اصل چه چیزی را اقتضاء می کند. اصل اشتغال می گوید که در صورت اختیار یا باید به میقات برویم و یا به محاذات حال اگر مسیری است که هیچ کدام از اینها در آنها نیست باید به میقات و یا به محاذات آن برود. حال باید دید که آیا دلیلی اجتهادی وجود دارد که بتوان خلاف این اصل عملی عمل کرد یا نه.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo