< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

حدیث اخلاقی:

حدیث اخلاقی این هفته روایتی است که در باب 148 از ابواب احکام العشرة در وسائل الشیعة نقل شده است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِي هَارُونَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ لِنَفَرٍ عِنْدَهُ وَ أَنَا حَاضِرٌ مَا لَكُمْ تَسْتَخِفُّونَ بِنَا (چرا به ما اهل بیت اهانت می کنید؟) قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ خُرَاسَانَ فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اللَّهِ أَنْ نَسْتَخِفَّ بِكَ أَوْ بِشَيْ‌ءٍ مِنْ أَمْرِكَ فَقَالَ بَلَى إِنَّكَ أَحَدُ مَنِ اسْتَخَفَّ بِي فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اللَّهِ أَنْ أَسْتَخِفَّ بِكَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ أَ لَمْ تَسْمَعْ فُلَاناً وَ نَحْنُ بِقُرْبِ الْجُحْفَةِ (وقتی که ما نزدیک میقات جحفه بودیم) وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ: احْمِلْنِي قَدْرَ مِيلٍ فَقَدْ وَ اللَّهِ عَيِيتُ (کسی پیاده بود و گفت به و الله من خسته شده ام به اندازه ی یک میل من را با خوف ببر) وَ اللَّهِ مَا رَفَعْتَ بِهِ رَأْساً (به خدا قسم تو حتی سرت را هم بلند نکردی) لَقَدِ اسْتَخْفَفْتَ بِهِ (تو او را خفیف شمردی) وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فَبِنَا اسْتَخَفَّ وَ ضَيَّعَ حُرْمَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

امام می فرماید که اهانت به بنده ی مؤمن اهانت به ما است و حتی در حکم اهانت به خداوند است.

در دنیای مادی امروزه این فرامین اجرا نمی شود. در یکی از مطبوعات نوشته شده است که کسی در یکی از کشورهای غربی سوار ماشینش بود و بنزینش تمام شده بود و ایستاده بود و به رهگذرها اشاره می کرد. بعد از یازده ساعت کسی به او توجه نکرد و عاقبت او جانش را از دست داد و این نوع موارد زیاد به چشم می خورد.

ولی اسلام می گوید که کسی که ندای انسانی (و نه صرف مسلمان) را بشنود که می گوید ای مسلمین به دادم برسید و کمکش نکند او مسلمان نیست. (مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ.)

افرادی که به زور قانون مستاجران را از خانه بیرون می کنند، مستاجرانی که توان مالی ندارند و قصد ندادن هم ندارند. این گونه افراد به امام زمان توهین کرده اند زیرا شیعیان از امام زمان خود جدا نیستند و اهانت به آنها اهانت به امام معصوم است. یا کسانی که می دانند فردی است که دختر دم بخت دارد ولی توان ازدواج و تهیه ی جهیزیه ندارد و امثال آن و حتی جراح هایی که می بینند بیماری در خطر افتاده است و می گویند تا پول جراحی را واریز نکنند او را عمل نمی کنند و اگر پول ندارند هر اتفاقی می خواهد بیفتد و برای او مهم نیست این افراد باید بدانند که این امور منطق اسلام نیست و کسی که به امور آنها بی اعتنا باشد حرمت خدا را هتک کرده است و خدا هم بلاهایی را متوجه او می کند و این بلا می تواند سیاسی باشد، اقتصادی، اجتماعی و موارد دیگر.

بحث فقهی:

موضوع: حکم شک در میقات یا محاذات میقات.

کسی که نمی داند میقات یا محاذات میقات کجاست آیا او باید احتیاط کند و از اولین نقطه که احتمال می دهد میقات است محرم شود و همچنان تا لبیک را تکرار کند تا آخرین نقطه که احتمال میقات می دهد. یا آنکه در مورد او برائت جاری است و فقط در آخرین نقطه می تواند محرم شود.

ادله ی هر دو طرف را ذکر کردیم و خودمان قائل به احتیاط شدیم.

راه حل دیگر در ما نحن فیه این است که هرچند احرام شدن قبل از میقات حرام است ولی مشهور این است که فرد می تواند نذر کند که قبل از میقات محرم شود و این نذر صحیح است. (البته همه این را قبول ندارند ولی مشهور صحت این نذر است.) و این از مواردی که با نذر مشروعیت برای احرام قبل از میقات درست می شود زیرا روایت بالخصوص دارد.

کلام امام در تحریر: مسألة 4: فرع اول: من لم يمر على أحد المواقيت جاز له الاحرام من محاذاة أحدها. فرع دوم: و لو كان في الطريق ميقاتان يجب الاحرام من محاذاة أبعدهما إلى مكة على الأحوط. (این احتیاط وجوبی است) و الاولی تجدید الاحرم فی الآخر.

ابتدا باید این بحث را مطرح کنیم که آیا می توان از محاذات میقات محرم شد یا اینکه فقط باید به مواقیتی که پیامبر معین کرده است رفت و از آنجا محرم شد؟

در این مسئله مشهور و معروف بین سنی و شیعه این است که احرام از محاذات جایز است.

بعد از آن که گفتیم محاذات جایز است بحث دیگری مطرح می شود که آیا محاذات ابعد به مکه به مکه لازم است یا اقرب به مکه.

بحث سومی هم هست که آن را محاذات نشده اند و آن اینکه فرد بین انتخاب دو محاذاتی که یکی اقرب به مکه است و دیگری ابعد مخیر است ولی در مورد اقرب و ابعد بودن میقات به من هم آیا مخیر هستم یا نه؟ مثلا من از یک میقات 10 کیلومتر فاصله دارم و با یک میقات 50 کیلومتر آیا آنی که به من نزدیک تر است معین است یا آنی که به من دورتر است. این بحث را هم باید مطرح کنیم. مثلا من از جاده ای رد می شود که وقتی به محاذات مسجد شجرة می رسد تا مسجد شجره پنجاه کیلومتر فاصله دارد ولی وقتی در آن جاده جلوتر رویم و به محاذات جحفه برسیم فاصله ی جاده تا جحفه ده کیلومتر می شود آیا من مخیرم از هر دو جا محرم شوم یا باید جحفه را انتخاب کنم.

ان شاء الله در جلسه ی بعد این مسائل را مطرح خواهیم کرد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo