< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت احرام حائض و نفساء از مسجد شجره.

بنابر مبنای کسانی که برای احرام، دخول در مسجد شجره را لازم می دانند در مورد حائض و نفساء به مشکل بر می خورند زیرا آنها نمی توانند داخل مسجد شوند. بحث در این بود که آیا باید کنار مسجد محرم شوند یا آنکه به جحفه بروند و محرم شوند.

گفتیم که علی القاعدة باید به جحفه روند و روایتی هم بود که اجازه می داد خارج از مسجد محرم شوند ولی در آن ابهاماتی وجود داشته از جمله اینکه مراد احرام عمره ی تمتع است یا احرام حج و اینکه مراد از مسجد، مسجد الحرام است یا مسجد شجره. ما قرائنی را ذکر کردیم که با عنایت به آنها گفتیم احرام عمره و در مورد مسجد شجره است.

امروز به حدیث دیگری اشاره می کنیم که تصریحا می گوید که باید از ذی الحلیفة محرم شد.

ح 6 از ابواب نفاس باب 3 (جلد دوم وسائل) عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ نَفِسَتْ بِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ فَأَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص حِينَ أَرَادَتِ الْإِحْرَامَ مِنْ ذِي الْحُلَيْفَةِ أَنْ تَحْتَشِيَ بِالْكُرْسُفِ وَ الْخِرَقِ وَ تُهِلَّ بِالْحَجِّ (یعنی به عمره ی تمتع محرم شود) فَلَمَّا قَدِمُوا مَكَّةَ وَ قَدْ نَسَكُوا الْمَنَاسِكَ وَ قَدْ أَتَى لَهَا ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً فَأَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ تَطُوفَ بِالْبَيْتِ وَ تُصَلِّيَ وَ لَمْ يَنْقَطِعْ عَنْهَا الدَّمُ فَفَعَلَتْ ذَلِكَ.

در ذیل این حدیث هم آمده است که او تا هجده روز خون دیده بود و دم نفاس فقط ده است و ما زاد استحاضه است.

مفسر این روایت روایت بعدی است که روایت 7 است که راوی می گوید که به من خبر داده اند که استنادا به روایت اسماء بنت عمیس مدت نفاس هجده روز است و امام جواب جالبی فرمود:

َ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ رَفَعَهُ قَالَ سَأَلَتِ امْرَأَةٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَتْ إِنِّي كُنْتُ أَقْعُدُ فِي نِفَاسِي عِشْرِينَ يَوْماً حَتَّى أَفْتَوْنِي بِثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ لِمَ أَفْتَوْكِ بِثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً فَقَالَ رَجُلٌ لِلْحَدِيثِ الَّذِي رُوِيَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ حَيْثُ نَفِسَتْ بِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَسْمَاءَ سَأَلَتْ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ قَدْ أَتَى بِهَا ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً وَ لَوْ سَأَلَتْهُ قَبْلَ ذَلِكَ لَأَمَرَهَا أَنْ تَغْتَسِلَ وَ تَفْعَلَ مَا تَفْعَلُ الْمُسْتَحَاضَةُ (و چون خود اسماء بعد از هجده روز نزد پیامبر آمد پیامبر هم آن موقع به او دستور دارد که غسل کند و اعمال را انجام دهد و الا اگر زودتر می آمد پیامبر هم حکمش را زودتر به او می فرمود)

بقی هنا امران: زن حائض می توانست نذر کند که قبل از میقات محرم شوند. دیگر اینکه اجتیاز هم قاعدة ممکن بوده است و بعید است که مسجد شجره فقط یک در داشته باشد خصوصا که ده هزار نفر در حج الوداع با پیامبر همراه بودند و بعید بوده است که همه داخل مسجد بروند و محرم شوند. این رو قائلین به احرام در داخل مسجد شجره باید این را جواب دهند.

نتیجه اینکه امام علیه السلام نفرمود نذر کن و در نتیجه می توانی مختار باشی دلیل بر این است که باید بگوئیم لازم نیست که برای محرم شدن داخل مسجد شوند. به بیان دیگر از آنجا که قائلین به لزوم احرام در مسجد نمی توانند مشکل نذر را حل کنند باید از مبنای خود مبنی بر لزوم احرام در مسجد عدول کنند.

الامر الثانی: صاحب عروة از روایت یونس فوق تعبیر به مرسله می کند و امام در حاشیه ی عروة و آیة الله خوئی هم در حاشیه ی عروة می گوید که این مرسله نیست ولی جمعی از محشین عروة به این کلام صاحب عروة اشکالی نکردند که علامت آن است که کلام صاحب عروة را قبول کردند.

به هر حال این روایت مرسلة نیست و اگر کسی بخواهد ادعای ارسال کند می تواند این بهانه را بیاورند که ابن فضال (حسن بن علی بن فضال) از اصحاب امام رضا علیه السلام است و فتحی مذهب و از خواص حضرت رضا علیه السلام بود و عده ای در مورد او گفته است که آخر عمر از مذهب خود برگشت و شیعه ی دوازده امامی شده بود و او از یونس به یعقوب نقل می کند که از اصحاب امام صادق است و بین آنها شاید یک نفر افتاده باشد که در نتیجه حدیث مرسله شود.

البته اگر چنین باشد به آن مرسله نمی گویند بلکه چنین روایتی مقطوعه می باشد ولی انصاف این است که این عذر نمی باشد زیرا فاصله بین آن دو راوی هفتاد و پنج سال است و کاملا امکان دارد که ابن فضال یونس را درک کرده باشد.

کلام امام در تحریر در مسئله ی دوم: الثاني العقيق و هو ميقات أهل نجد و العراق و من يمر عليه من غيرهم (مانند خراسان، هند، سند افغانستان و غیره) و أوله المسلخ و وسطه غمرة و آخره ذات عرق

فروع دوم: و الأقوى جواز الاحرام من جميع مواضعه اختيارا و الأفضل من المسلخ ثم من غمرة

فرع سوم: و لو اقتضت التقية عدم الاحرام من أوله و التأخير إلى ذات العرق (زیرا اهل سنت فقط از ذات عرق محرم می شوند) فالأحوط التأخير بل عدم الجواز لا يخلو من وجه. (زیرا مخالفت تقیه حرام است)

نجد منطقه ی شرقی جزیره ی عربستان است. این جزیره از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش مرتفع است که همان نجد است و یک بخش منخفض است که مکه در آنجا قرار گرفته است.

بین مسلخ و غمره و ذات عرق فاصله ی زیادی نیست بلکه فقط دو سه کیلومتر بین آنها فاصله است.

وجه تسمیة: به منطقه ی مزبور عقیق می گویند زیرا عقیق از ماده ی (عقٌ) به معنای شکافتن است و سیلاب آن منطقه را شکافته است. بخش اول آن را مسلخ می گویند زیرا چون حاجی به آنجا می رسد لباسش را در آورده و از لباس منسلخ می شود. و گفته شده است که بعد از آن که آنجا به عنوان میقات معین شد به آن مسلخ گفتند. و اما وجه تسمیة غمرة این است که چون جمیعیت از آنجا زیاد عبور می کرد و آن منطقه را از جمعیت پوشیده می شد و هر چیز که چیز دیگری را بپوشاند به آن غمرة می گویند و وجه تسمیة سکرات مرگ به غمرات الموت این است که چهره ی مرگ فرد را می پوشاند و فرا می گیرد.

اما وجه اینکه به مکان آخر ذات عرق می گویند به سبب این است که در آنجا کوهی بوده که نامش عِرق بوده است.

اقوال علماء: اصل مسئله که میقات اهل عراق و نجد و هر کس که از آن می گذرد عقیق است محل بحث نیست و حتی برای آن ادعای اجماع شده است از جمله صاحب جواهر در ج 18 ص 104 می گوید: اجماعا و نصوصا. و صاحب کشف اللثام در ج 5 ص 204 می گوید: فالميقات ( لأهل العراق العقيق ) بالاجماع و النصوص. اهل سنت هم بر این امر اجماع دارند.

آنچه مورد اختلاف است این است که کدام مکان از عقیق میقات می باشد آیا تمام آن و یا بخشی از آن که انشاء الله در جلسه ی بعد به آن خواهیم پرداخت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo