< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/01/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مواقیت عمره‌ی تمتع.

کلام امام رحمه الله: القول في المواقيت و هي المواضع التي عينت للاحرام و هي خمسة لعمرة الحج: الأول ذو الحليفة و هو ميقات أهل المدينة و من يمر على طريقهم و الأحوط الاقتصار (ظاهرش احتیاط وجوبی است) على نفس مسجد الشجرة لا عنده في الخارج بل لا يخلو من وجه. (این عبارت بیانگر این است که این مسئله بیش از احتیاط است کانه دلیل اجتهادی بر آن وجود دارد)

برای این بحث باید مقدماتی را ذکر کنیم که مقداری را در جلسه ی قبل بیان کردیم و اینکه به نکته ی چهارم می پردازیم: گفته شده است که نزاع بر سر تعداد میقات ها لفظی است (زیرا بعضی تا 11 میقات را هم ذکر کرده اند)

مرحوم نراقی در مستند ج 11 ص 165 می گوید: باعتبار تعدد تلك الطوائف (طوائف عرب) تكثرت المواقيت فمنهم من جعلها خمسة و منهم من قال: إنها ستة و منهم من حصرها في سبعة و منهم في عشرة و ليست تلك الاختلافات باعتبار الاختلاف في جواز الاحرام من الجميع و عدمه (یعنی اختلاف لفظی است و از همه می توان محرم شد) لأن الجميع مما جوزوا بل أوجبوا إحرام أهله منه (اهل هر کدام از این ده تا باید سراغ همان روند) بل لكل نكتة في تعيين العدد بحسب نظره.

دیگران هم به این امر تصریح کردند که از هر ده میقات می توان محرم شد ولی به نظر ما دو نزاع وجود دارد که لفظی نیست بلکه معنوی است:

نزاع اول در مورد فخ است که آیا میقاتی برای محرم شدن صبیان است یا محلی برای تجرید صبیان از لباس است و صاحب جواهر هم در مورد فخ می گوید که در یک فرسخی مکه است و دلیلی نداریم که صبیان را از آنجا محرم کنند. غایة ما فی الباب شارع مقدس در حق کودکان ارفاق کرده که لباس خود را بپوشند و در فخ در بیاورند و لباس احرام بر تن کنند.

نزاع دوم این است که کسانی که نه به میقات و نه به محاذات آن دسترسی دارند (که موارد آن بعدا ذکر می شود) باید از ادنی الحل محرم شوند ولی این کلام را همه قبول ندارند و بعضی می گویند: باید اقرب المواقیت را حساب کند که یلملم است که در جنوب مکه و در فاصله ی 84 کیلومتری است و برای کسانی که از جده وارد مکه می شوند معین شده است. از این رو این نزاع دیگر نمی تواند لفظی باشد.

بله در غیر این دو مورد غالب نزاع ها لفظی است.

اولین میقات نامش ذو الحلیفة است. در کتاب مجمع البحرین در وجه تسمیه ی آن دو وجه ذکر است: اول اینکه ذو الحلیفة مصغر حلف است و حلافة نوعی گیاه است که در اطراف مسجد شجرة می روییده است.

دوم اینکه قومی از عرب با هم اختلافاتی داشتند و با هم پیمان صلحی با هم برقرار کردند که محل پیمان صلح در آن سرزمین بود.

امام هم در ابتدا از ذو الحلیفة نام می برد و بعد می گوید که در ذو الحلیفة فقط باید از مسجد الشجرة محرم شد.

صاحب جواهر در ج 18 ص 103 می فرماید: لا خلاف فی المواقیت فی الخمسة بل فی الستة بل عن جماعة الاجماع علیه (بر شش تا) بل قیل انه کذلک عند العلماء (اهل سنت) کافة الا من مجاهد فی دویرة الاهل. (یعنی اگر کسی خانه اش زیر میقات باشد از همان خانه ها محرم شوند) فجعل بدلها مکة و احمد فی احدی الروایتین فی مکة فی لحج التمتع ... و نصوصنا مستفیضة او متواترة فی خلافهما

ابن قدامة نیز در مغنی ج 3 - ص 207 می گوید: أن المواقيت المنصوص عليها الخمسة التي ذكرها الخرقي رحمه الله و قد أجمع أهل العلم على أربعة منها و هي: ذو الحليفة و الجحفة و قرن و يلملم.

اما اینکه چرا اهل سنت وادی عقیق را قبول نکردند این است که عقیق میقات اهل عراق است و در آن زمان اهل عراقی وجود نداشت چون اهل عراق در آن زمان مسلمان نشده بودند (آنها ظاهرا در زمان خلیفه ی دوم مسلمان شدند) از این رو ذات عرق (یا عقیق) جزء مواقیت نمی باشد.

به نظر ما این کلام صحیح نیست زیرا یمن که جنوبی ترین قسمت عربستان است و حتی نجدی ها (شرق جزیره) هم مسلمان شده بودند و آنها هم مسیرشان از ذات عرق است و لازم نیست که حتما عراقی ها از آن مسیر وارد مکه شوند.

بحث اصلی در این است که آیا در تمام منطقه ی ذو الحلیفة می توان محرم شد یا حتما باید احرام داخل مسجد باشد همچنین آیا محاذات مسجد و لو خارج آن (مثلا زیر دیوار مسجد در خارج) ملاک است و یا به قول بعضی ها مسجد قدیم ملاک می باشد.

روایات: چهار طائفه از روایات وجود دارد. بعضی فقط به ذو الحلیفة اشاره کرده است و بعضی به مسجد الشجرة عنایت دارد و طائفة سوم بین آن دو جمع کرده است و طائفه ی چهارم حذاء مسجد را عنوان قرار داده است. این مسئلة بسیار محل ابتلاء است زیرا گاه محرم شدن داخل مسجد بسیار سخت است. خصوصا در مورد خانم ها که بعضا به دلیل مشکل ماهانه نمی توانند داخل مسجد شوند که باید دید آیا لازم است به میقات بعدی که جحفه است بروند و یا خارج از مسجد (محاذات مسجد) می توانند محرم شوند.

روایات طائفه ی اولی که به ذی الحلیفة اشاره می کند:

ح 1 باب 1 از ابواب المواقیت: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَرَّازِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع حَدِّثْنِي عَنِ الْعَقِيقِ أَ وَقْتٌ وَقَّتَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوْ شَيْ‌ءٌ صَنَعَهُ النَّاسُ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَقَّتَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ ذَا الْحُلَيْفَةِ ... وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ نَجْدٍ الْعَقِيقَ وَ مَا أَنْجَدَتْ

این روایت صحیحه است.

ذیل این حدیث جواب ایراد کسانی است که عقیق را قبول نکردند.

ح 2: وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى‌ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ أَنْ تُحْرِمَ مِنَ الْمَوَاقِيتِ الَّتِي وَقَّتَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تُجَاوِزْهَا إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ فَإِنَّهُ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْعِرَاقِ - وَ لَمْ يَكُنْ يَوْمَئِذٍ عِرَاقٌ (یعنی پیامبر پیشبینی کرد که روزی اهل عراق مسلمان شوند و برای آنها میقاتی را معین فرمود) بَطْنَ الْعَقِيقِ مِنْ قِبَلِ أَهْلِ الْعِرَاقِ ... وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ ذَا الْحُلَيْفَةِ وَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ خَلْفَ هَذِهِ الْمَوَاقِيتِ مِمَّا يَلِي مَكَّةَ فَوَقْتُهُ مَنْزِلُهُ

این روایت نیز صحیحه است.

ح5: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْعَمْرَكِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ إِحْرَامِ أَهْلِ الْكُوفَةِ وَ أَهْلِ خُرَاسَانَ وَ مَا يَلِيهِمْ وَ أَهْلِ الشَّامِ وَ مِصْرَ مِنْ أَيْنَ هُوَ فَقَالَ أَمَّا أَهْلُ الْكُوفَةِ وَ خُرَاسَانَ وَ مَا يَلِيهِمْ فَمِنَ الْعَقِيقِ وَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ مِنْ ذِي الْحُلَيْفَةِ وَ الْجُحْفَةِ ...

ح 6: عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ وَقَّتَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَهْلِ الْمَشْرِقِ الْعَقِيقَ ... وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ ذَا الْحُلَيْفَةِ ...

ح 8: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ إِحْرَامِ أَهْلِ الْكُوفَةِ وَ خُرَاسَانَ‌ وَ مَنْ يَلِيهِمْ وَ أَهْلِ مِصْرَ مِنْ أَيْنَ هُوَ قَالَ إِحْرَامُ أَهْلِ الْعِرَاقِ مِنَ الْعَقِيقِ وَ مِنْ ذِي الْحُلَيْفَةِ.

روایاتی که مربوط به ذی الحلیفة است منحصر به این روایات نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo