< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

88/12/26

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

حدیث 1 باب 142 از ابواب احکام العشرة: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى الْكَاهِلِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِحَدِيثٍ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ لَيْسَ زَعَمْتَ لِيَ السَّاعَةَ كَذَا وَ كَذَا (شاید او خیال می کرد که امام قبلا چیز دیگری بر خلاف آن مطلب به او گفته بود از این رو گفت آیا شما قبل از این گمان نمی کردید؟) فَقَالَ لَا فَعَظُمَ ذَلِكَ عَلَيَّ (چون حضرت نفی کرد من ناراحت شدم) فَقُلْتُ بَلَى وَ اللَّهِ زَعَمْتَ (به خدا سوگند شما قبلا خلاف آن گفتید) قَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا زَعَمْتُهُ قَالَ فَعَظُمَ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتُ بَلَى وَ اللَّهِ قَدْ قُلْتَهُ قَالَ نَعَمْ قَدْ قُلْتُهُ (یعنی اگر خیالت راحت می شود می گویم که آن را گفته ام) أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ زَعْمٍ فِي الْقُرْآنِ كِذبٌ. (نمی دانی که زعم در قرآن به معنای دروغ است؟)

با مراجعه به قرآن در 15 مورد متوجه می شویم که همه ی آن موارد به معنای کذب است. مانند (زعم الذین کفروا) یعنی به دروغ خیال می کردند. یا مثلا هنگام خطاب به یهود (ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس) یعنی به دروغ خیال می کردید که فقط شما اولیاء خدا هستید.

به هر حال این حدیث به ما می گوید که در همه ی موارد باید در سخن گفتن از ادبیات صحیح استفاده کنیم گاهی یک لفظ توهین آمیز است ولی لفظ دیگری که همان معنا را دارد مؤدبانه به حساب می آید.

قرآن مجید نیر در این مورد می فرماید: (لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا) زیرا راعنا دو معنا دارد یکی به معنای مراعات است یعنی مراعات حال ما را کن و به مرا لطف نما و معنای دیگر آن به معنای رعونة است یعنی ما را احمق کن و سر به سر ما بگذارد. قرآن می فرماید از این لفظ دو پهلو استفاده نکنید بلکه بگویید: انظرنا.

از این مطلب دو نکته ی مهم فهمیده می شود

اول اینکه اسلام دقیق ترین مسائل زندگی را مورد توجه قرار می دهد حتی مسئله ی انتخاب الفاظ همان طور که حضرت به فرد مورد نظر در حدیث می گوید: به من زعمت نگو زیرا زعمت در قرآن به معنای دروغ گفتن است.

نکته ی دیگر این است که مسلمانان باید هنگام سخن گفتن مؤدب باشند.

متاسفانه در ادبیات روز حالت بحران ایجاد شده که همه به یکدیگر پرخاش می کنند و نباید با ادبیات خشن با یکدگر رفتار کنیم. ما باید با هم منطقی صحبت کنیم و آنهایی که منحرف و جاسوس هستند را به دست قانون و دستگاه قضا بسپاریم، امید است که در آستانه ی سال نو با ادبیات دوستانه و محبت آمیز به هم نزدیک شویم.

امیدوارم جامعه در این ایام مراسم خوب را به درستی انجام دهد، به ویژه دعای تحویل سال را که همواره مردم این دعا را در لحظه تحویل سال در مساجد و اماکن متبرکه به صورت دسته جمعی و انفرادی می خوانند و این سنت زیبایی است.

در این ایام باید دل ها را از کینه ها و مسائل بی ارزش خانه تکانی کرد و از مسائلی که مشکل زا ست دوری جست.

سوال : آیا نوروز در دین مبین اسلام وارد شده است یا خیر؟

بعضی ها خواسته اند به نوروز آب و رنگ روایی بدهند اما ما مدارک معتبری نداریم. ما چه اصراری داریم که همه چیز را به پای دین ببندیم، احترام به اموات، تکریم، محبت، صله رحم و دیگر مسائل، عمومات دین مبین اسلام آنها را شامل می شود و حتما نباید روایت خاصی در آن وارد شده باشد.

بحث فقهی : مسئله ی عدول اضطرای از حج تمتع به افراد.

بحث ما در مساله عدول از حج تمتع به افراد می باشد آن هم در مواقعی که وقت ضیق است. به این معنا که وقت برای انجام عمره تمتع نیست و حاجی باید عدول کد و مستقیما به عرفات برود.

در بحث قبل روایات مختلف را خواندیم و وجه جمع را بیان نمودیم:

حدیث معارض : روایتی وارد شده است مبنی بر اینکه وقتی وقت تنگ شد باید به عمره ی مفرده عدول کرد نه به حج افراد.

حدیث 8 باب 21 از ابواب اقسام الحج :

عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع (امام کاظم یا امام رضا علیهما السلام) عَنِ الْمُتَمَتِّعِ إِذَا دَخَلَ يَوْمَ عَرَفَةَ- قَالَ لَا مُتْعَةَ لَهُ يَجْعَلُهَا عُمْرَةً مُفْرَدَة

عده ای متعرض این روایت نشده اند ولی ظاهرا راوی اشتباه کرده است. البته باید توجه داشت که در سند روایت مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ در رجال بین 5 نفر مشترک است که همگی مجهول الحال است. بنابراین چون روایت معرض عنها اصحاب است و مشکل سندی دارد تاثیری ندارد.

نکته: البته مساله امام حسین علیه السلام که از عمره ی تمتع به عمره مفرده عدول کردند بحثش روشن است زیرا اگر انسان نتواند واقعا از عمره ی تمتع به حج افراد عدول کند و نتوانت اعمال را انجام دهد (به دلیل تهدید دشمن و امثال آن) و به عرفات و مشعر و منی برود باید از احرام بیرون بیاید. عمره تمتع را تبدیل به عمره مفرده می کند بعد هم نیت طواف نساء می کند و بجا می آورد .

فرع سوم : آیا مساله عدول به افراد هنگام ضیق وقت مخصوص حج تمتع واجب است یا حج تمتع مستحب را هم شامل می شود؟ مشهور بین کسانی که متعرض این مسئله شده اند این است که شامل حج تمتع مستحب می شود .

ادله: دلیل این مسئله اطلاقات روایات است همان طور که دیدیم بسیاری از روایات مطلق بود تنها یک روایت بود که می فرمود: زنی صروره است یعنی حج واجب به جا می آورد اما بقیه روایات مطلق بود و فقط می فرمود: (دخلت متمتعا) چه واجب و چه مستحب. حضرت هم می فرمود اگر وقت ضیق است عدول کن و این مطلب دو مؤید دارد:

مؤید اول: مؤید خوبی نیز برای اطلاق وجود دارد و آن اینکه بسیاری از اصحاب ائمه حج واجب تمتع خود را بجا آورده بودند و غالبا که از مدینه به مکه می آمدند برای انجام حج مستحب بود و اگر روایات را مقید به حج واجب کنیم شاید تخصیص اکثر لازم شود . خود ائمه هم گاه عدول می کردند چرا اطلاقات را تخصیص بزنیم و حج مستحب را از مدلول این روایات خارج کنیم .

مؤید دوم: این است که برخی به خاطر حل تعارض روایات همه روایات را حمل بر حج ندبی کردند و گفتند که اختلاف روایات در زمان عدول دلالت بر درجات و مراتب فضیلت است که بحثش گذشت این دلیل است که این روایات دلالت بر حج مستحبی داشته است

نکته آخر : در حج مستحبی که فرد به دلیل ضیق وقت به حج افراد عدول کرده است آیا بعد از آن باید عمره مفرده را بجا بیاورم یا همان حج افراد کافی است؟ (گفتیم که در حج تمتع واجب بعد از عدول به حج افراد باید یک عمره مفرده بجا آورد حال آیا در حج ندبی هم حکم چنین است یا نه؟)

امام قدس سره می فرماید: الاقوی عدم وجوبه .

دلیل آن می تواند این باشد که فرد مشغول حج مستحب است چرا عمره مفرده را هم اتیان کنم . وظیفه فرد هنگام ضیق وقت این است که به حج افراد عدول کند و بس بله در حج واجب تمتع بعد از حج افراد باید عمره مفرده بجا آورد. این مسئله در عروة هم مطرح شده است و برخی از محشین هم موافقت کردند .

اشکال : روایات مطلقه ( همانند روایات 2، 4، 5، و 7 در باب 21 از ابواب اقسام الحج) می گوید بعد از آن که حج افراد را انجام داد یک عمره مفرده هم انجام دهد. این روایات مطلق است و هم واجب را شامل می شود و هم مستحب را و اگر این روایات در مورد عدول اطلاق دارد و واجب و مستحب هر دو را شامل می شود پس نسبت به اتیان عمره ی مفرده هم اطلاق دارد و هر دو را شامل می شود باید عمره ی مفرده را نیز به جا آورد.

لااقل بر اساس احتیاط وجوبی می گوئیم بعد از عدول از حج تمتع مستحبی به حج افراد باید یک عمره مفرد هم بجا آورد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo