< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

88/12/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدول اضطراری از حج تمتع به حج افراد.

بحث در مسئله ی عدول از حج تمتع به افراد است آن هم هنگامی که وقت برای انجام عمره ضیق شده باشد که فرد باید به حج افراد عدول کند و مستقیما به عرفات برود.

بحث در این بود که وقت عدول چه زمانی است که بعد از آن دیگر عدول جایز نیست و در این مورد اقوال مختلفی را بررسی کردیم.

بعضی صبح روزترویه و بعضی ظهر و بعض تا آخر شب عرفه را ملاک قرار داده اند و بعضی تا ظهر روز عرفه را معتبر می دانند.

لعل این اختلافات، از روایات باب ناشی شده باشد. ما تا به حال دو طائفه از روایات را خواندیم: گروه اول تا ظهر روز عرفه را ملاک می دانست و گروه دوم هم روایاتی بود که تا آخر روز ترویه (اول شب عرفه) را معتبر می دانست.

حال به سراغ دو گروه دیگر از روایات می رویم گروه سوم که تا صبح روز ترویه و گروه دوم که تا ظهر روز ترویه را معتبر می دانند.

طائفه ی سوم:

ح 2 و 15 از باب 21 از ابواب اقسام حج.

ح 2: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ فَضَالَةَ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَائِضِ إِذَا قَدِمَتْ مَكَّةَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ (یعنی اگر صبح ترویه وارد شود باید عدول کند زیرا روز ترویه از صبح شروع می شود و دیگر نمی تواند حج تمتع را به جا آورد) قَالَ تَمْضِي كَمَا هِيَ إِلَى عَرَفَاتٍ فَتَجْعَلُهَا حَجَّةً (آن را حج افراد قرار می دهد) ثُمَّ تُقِيمُ حَتَّى تَطْهُرَ فَتَخْرُجُ إِلَى التَّنْعِيمِ فَتُحْرِمُ فَتَجْعَلُهَا عُمْرَةً قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَة

به نظر ما مسئله ی ضیق وقت با مسئله ی عادات ماهانه یکی است (هرچند بعضی آن دو را جدا فرض کرده اند)

ح 15: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ أَرْسَلْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ بَعْضَ مَنْ مَعَنَا مِنْ صَرُورَةِ النِّسَاءِ (زنانی که سفر اول حجشان اسن) قَدِ اعْتَلَلْنَ فَكَيْفَ تَصْنَعُ قَالَ تَنْتَظِرُ مَا بَيْنَهَا وَ بَيْنَ التَّرْوِيَةِ (باید تا روز ترویه منتظر باشند) فَإِنْ طَهُرَتْ فَلْتُهِلَّ (باید عمره را به جا آورد) وَ إِلَّا فَلَا يَدْخُلَنَّ عَلَيْهَا التَّرْوِيَةُ إِلَّا وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ (به احرام حج افراد)

گروه چهارم: روایاتی که زوال شمس روز ترویه را ملاک می داند به این معنا که تا قبل از آن می توان عمره را به جا آورد و بعد از آن باید به حج افراد عدول کرد.

ح 14 باب 21 از ابواب اقسام حج.

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ‌ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَدْخُلُ مَكَّةَ مُتَمَتِّعَةً فَتَحِيضُ قَبْلَ أَنْ تُحِلَّ مَتَى تَذْهَبُ مُتْعَتُهَا (کی حج تمتع باطل می شود و باید عدول کند) قَالَ كَانَ جَعْفَرٌ ع يَقُولُ زَوَالَ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ وَ كَانَ مُوسَى ع يَقُولُ صَلَاةَ الْمَغْرِبِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ (در بعضی نسخ صلاة الصبح است) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ عَامَّةُ مَوَالِيكَ يَدْخُلُونَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ يَطُوفُونَ وَ يَسْعَوْنَ ثُمَّ يُحْرِمُونَ بِالْحَجِّ فَقَالَ زَوَالَ الشَّمْسِ (معیار زوال شمس است) فَذَكَرْتُ لَهُ رِوَايَةَ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ (این فرد، مجهول است) فَقَالَ (در نسخ تهران آمده است: فقال: لا که همان مناسب است ولی در نسخه ی آل البیت کلمه ی لا افتاده است.) إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ ذَهَبَتِ الْمُتْعَةُ (یعنی بعد از ظهر باید عدول کند)

این حدیث صحیح السند است و صاحب جواهر می گوید: در این حدیث آثار جعل وجود دارد زیرا به ظاهر گویا امام صادق و امام کاظم علیه السلام با هم در این حدیث اختلاف داشتند.

تا به حال چهار طائفه روایت را خواندیم که زوال روز عرفة، شب عرفة، زوال ظهر ترویة و صبح اول وقت روز ترویة را وقت عدول می دانستند.

گروه اول خود سه تفسیر دارد یعنی مراد از وقوف عرفات چیست:

وقوف اختیاری که اول ظهر باشد.

وقوف رکنی که مسمای وقوف بین ظهر و غروب در عرفات است.

وقوف اضطراری که شب عید می باشد.

این سه قول که در قول اول است با سه قول دیگر جمعا شش قول را تشکیل می دهد.

وجه جمع: در اینجا دو رقم جمع دلالی ذکر کرده اند

جمع اول: آنها را حمل بر مراتب فضیلت کنیم یعنی بهترین عمره ی تمتع آن است که قبل از ایام ذی الحجة باشد و بعد از آن باید سراغ حج افراد رفت. مرحله ی بعدی صبح روز ترویة است و بعد از آن ظهر روز ترویة سپس غروب روز ترویة و سرآخر ظهر روز عرفة.

اشکال به این وجه: صاحب جواهر می فرماید: این جمع فقط در حج مستحبی تصور دارد و کسی که حج واجب به جا می آورد باید آخر وقت را ملاک قرار دهد زیرا او وظیفه دارد تا زمانی که وقتش باقی است تکلیف خود را که عمره است به جا آورد و اگر نتوانست باید عدول کند و معنا ندارد هنگامی که همچنان وقت دارد از وظیفه ی خود به نوع دیگر عدول کند. خصوصا که در یک روایات خواندیم که سخن از حج زنی بود که صرورة بود یعنی حج اولش بود که واجب بود. با این بیان حمل تمام این روایات بر حج ندبی بسیار مشکل است.

دومین وجه جمع: فرد بین این موارد مخیر است.

همان اشکال در وجه اول به این نیز بار می شود به این معنا که تخییر برای حج مستحب است ولی کسی که حج واجب به جا می آورد باید حج تمتع به جا آورد و او نمی تواند بین حج تمتع و افراد مخیر باشد. باز بعید است که تمام این روایات را به حج ندبی حمل کنیم و قائل به این جمع شویم.

وجه جمع سوم: وظیفه ی اصلی همان ظهر روز عرفه است و ما بقی احادیث تقیة صادر شده است از این رو در بعضی از روایات آمده است (و یلحق الناس بمنی) یعنی همراه ناس که همان عامه اند به منی بروید و الا دچار مشکل می شوید.

نقول: ما نیازی به این جمع ها نداریم و می گوئیم که نهایة همه ی این روایات اگر با هم متعارض شوند باید سراغ مرجحات رویم (جمع دلالی در اینجا وجود ندارد) اولین مرجح در اینجا شهرت است و مشهور بین اصحاب همان وقوف به عرفات است و ظاهر وقوف وقوف اختیاری است. (ظاهر ادرک الوقوفین یعنی تمام وقوف نه مسمای آن که رکن است.)

مضافا بر اینکه قاعده و اصل هم همین را اقتضا می کند

خلاصه آنکه انسان می تواند تا ظهر روز عرفه عمره ی تمتع را انجام دهد و اگر نمی شود بعد از آن باید عدول کند. و ان شاء الله بحث حج مستحبی را فردا مطرح می کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo