< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

88/12/23

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه ای در مورد مراسم چهارشنبه سوری:

به مناسبت مراسم چهارشنبه سوری سخنی را مطرح می کنیم و آن اینکه این مسئله تاریخچه ی مفصلی دارد. اصل این مسئله این بود که در آخر سال می خواستند مجلس سروری داشته باشند و چهارشنبه را انتخاب کردند به این دلیل که جمعی معتقد بودند روز نحسی است و این نحوست با جشن و جمع شدن ارحام نزد هم برطرف می شود. بعد خرافاتی به آن افزوده شد و روز به روز بیشتر شد. خرافاتی چون پریدن بر روی آتش با همان کلام مخصوص که زردی و سرخی را با هم مبادله می کردند و بعد اعتقاد داشتند که باید خاکستر آن آتش را بیرون ببرند و پشت خانه بریزند و کسی که می خواهد خاکستر را ببرد در بزند و بگویند: کیستی؟ بگوید: منم. سؤال کنند از کجا می آیی بگوید: از مجلس عروسی و بگویند: چه به همراه آوردی بگوید: تندرستی.

خرافه ی دیگر که به آن اضافه شد شکستن کوزه ی آب ندیده ی سالم بود که از پشت بام به زمین می انداختند به این عقیده که تمام بلاها در این کوزه است و با شکستن آن تمام بالاها برطرف می شود.

مخفی نماند که بسیاری از خرافات با شرک آمیخته است یعنی اعتقاد داشتند که آتش زردی آنها را می گیرد و سرخی را به آنها عطا می کند و یا مثلا در شکستن کوزه که شکسته شدن آن را در سرنوشت خود مؤثر می دانستند. هکذا در مورد آجیل مشکل گشا و امثال آن.

با مرور زمان این مسئله تبدیل پیدا کرد و کم کم مسئله ی خطرناک آتش بازی که در چین مرسوم بود نیز به آن آمیخته شد.

این اواخر همچنان گسترده تر شد و مسائل انحرافی سیاسی هم به آن ضمیمه شد

بنابراین این مراسم به سه دلیل حرام است:

1. اولا این خرافات منشا شرک است

2. دوم بدلیل خطراتی را که با آن آمیخته شده است مانند ضرر صدای ترقه ها برای بیماران قلبی و یا سقط جنین زنان بار دار و سایر آسب ها که به بدن می رسد.

3. سوم اینکه این مراسم دست آویز کسانی شده است که می خواهند به آن رنگ سیاسی بدهند.

اما مسئله ی فقهی

موضوع: عدول از حج تمتع به افراد هنگام اضطرار

بحث در مسئله ی پنجم از مسائل مربوط به حج تمتع است که امام سه فرع را در این مسئله جای داده است.

گفتیم که بر طبق قواعد عدول جایز نمی باشد.

بحث در فرع دوم است و آن اینکه عند الضیق و عذر همه اجازه داده اند که می توان عدول کرد زیرا وقت مضیق شده است و فرد نمی تواند عمره را انجام دهد و خود را به عرفات برساند همه اجازه داده اند که می تواند به حج افراد یا قران عدول کرد و ابتدا مستقیما به عرفات برود و حج را انجام دهد و بعد عمره را بجا آورد.

سخن در این بود که کی وقت عدول مضیق می شود.

گفتیم که اقوال در اینجا متعدد است. صاحب عروة 7 قول ذکر کرده است و صاحب حدائق 6 قول و محقق نراقی در مستند ج 11 ص 228 و 229 5 قول ذکر کرده است.

کلام صاحب حدائق در اینجا مفصل است و ما مضمون آن را ذکر می کنیم ایشان در ج 14 ص 327 به این اقوال می پردازد:

• قول اول: قبل مغیب الشمس من یوم الترویة (یعنی تا خورشید غروب نکرده می توان عمل عمره را تمام کرد ولی بعد از آن دیگر وقت گذشته است و باید عدول کند.) ایشان این قول را از شیخ مفید نقل می کند.

• قول دوم: قبل زوال الشمس من یوم الترویة (ظهر روز ترویة) این قول را از ابن بابویة نقل می کند (مراد علی بن بابویة است که قبر ایشان در قم است و پدر محمد بن علی بن بابویة می باشد.)

• قول سوم: ما بینه و بین اللیل (یعنی از صبح تا غروب در روز ترویة و وقتی شب عرفة شد دیگر زمانش می گذرد) ظاهرا این قول با قول اول فرقی ندارد. ایشان این قول را از مرحوم صدوق در کتاب مقنع نقل می کند.

• قول چهارم: للمضطر الی ان یدرک عرفة الی آخر وقتها یعنی اگر حتی مقداری از وقوف عرفة را درک کند عدول جایز نیست و فقط در صورتی عدول جایز است که عرفه به طور کامل فوت شود. ایشان این قول را از ابو الصلاح حلبی نقل می کند.

• قول پنجم: ما بینه و بین زوال الشمس اذا زالت الشمس فاتت العمرة (که در این صورت باید عدول کرد. البته این قول نیز شبیه قول دوم است.) ایشان این قول را از شیخ در نهایه نقل می کند و اضافه می کند که ابن جنید و ابن حمزة ابن براج و صاحب مدارک نیز آن را اختیار کرده اند.

• قول ششم: اگر می تواند وقوف اضطراری عرفه را درک کند (که شب عید است) فبها و اگر به آن هم نرسد باید عدول کند به حج افراد و شب به عرفه و بعد به مشعر برود این قول را ابن ادریس اختیار کرده است

لعل المشهور در میان این اقوال همان نظر امام است و آن اینکه اگر تا زوال ظهر روز عرفه می تواند اعمال عمره را انجام دهد و به عرفات برسد کافی است و الا باید عدول کند.

مقتضای اصل: اصل مطابق قول مشهور است زیرا باید اعمال عمره را به شکل کامل انجام داد و حج هم از ظهر عرفه شروع می شود و قبل از آن در محدوده ی عمره است. حال اگر کسی قائل شود که شرطی اضافی در این میان وجود دارد (مثلا اگر کسی بگوید که باید قبل از ظهر ترویه اعمال عمره تمتع تمام شود و امثال آن) باید آن را اثبات کند و الا در لزوم آن شرط برائت جاری می کنیم و آن شرط اضافی را ملغی می دانیم. از این رو اگر می تواند تا ظهر عرفه، عمره را تمام کند کافی است و الا اگر عرفه را درک نمی کند باید عدول کند.

واضح است که هر چند وقوف رکنی این است که مسمای وقوف صدق کند ولی از بعد از زوال واجب است که در عرفه بماند از این رو کسی نگوید که بعد از زوال هم اگر بتواند به اندازه ای که وقوف صدق می کند خود را به عرفات برساند کافی است زیرا مقدار واجب بعد از زوال است و باید بعد از زوال به عرفه برود و اگر تا زوال عمل عمره را تمام نکند باید عدول کند.

نکته ی دیگر این است که ما قبلا مسئله ای را مطرح کرده بودیم و آن اینکه آخرین وقت احرام به حج چه زمانی است (مسئله ی سوم) باید توجه داشت که آن با ما نحن فیه فرق دارد در آن مسئله سخن از عدول نبود بلکه سخن از احرام به حج بود چه حج تمتع باشد و چه افراد و قران که می گفتیم وقت احرام چه وقتی ضیق می شود ولی در اینجا سخن از کسی است که محرم به عمره ی تمتع شده و بعد با کمبود وقت مواجه شد و وقتش ضیق شد و باید عدول کند و سخن از این است که زمان عدول چه موقعی است.

علی هذا می گوئیم که گروهی از روایات وجود دارد که فقط از این سخن می گوید که چه زمانی باید به احرام حج محرم شد ما به این دسته از روایات نمی پردازیم

روایات دیگری هم داریم که می گوید تمتع تا فلان موقع جایز است که اگر از آن موقع بگذرد دیگر حج تمتع جایز نیست. این روایات دیگر بیان نمی کند که حال که وقت گذشته است چه باید کرد آیا باید به خانه برگردد یا عدول کند. ما به این روایات هم نمی پردازیم بلکه به روایاتی می پردازیم که عدول را متذکر می شود.

طائفه ی اول روایاتی است که اجمالا بحث عدول را متذکر می شود ولی دیگر نمی گوید که وقت عدول چه زمانی است.

ح 4، 5، 8 و 16 از باب 21 از اقسام حج

ح 4: قَالَ الشَّيْخُ وَ قَدْ رَوَى أَصْحَابُنَا وَ غَيْرُهُمْ أَنَّ الْمُتَمَتِّعَ إِذَا فَاتَتْهُ عُمْرَةُ الْمُتْعَةِ اعْتَمَرَ بَعْدَ الْحَجِّ (این بدین معنا است که باید از تمتع به افراد عدول کند) وَ هُوَ الَّذِي أَمَرَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص عَائِشَةَ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَدْ جَعَلَ اللَّهُ فِي ذَلِكَ فَرَجاً لِلنَّاسِ.

این روایت مرسله است.

در این روایت بحث عدول مطرح شده است ولی اینکه کی باید عدول کند دیگر بیان نشده است.

ح 5: وَ قَالُوا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْمُتَمَتِّعُ إِذَا فَاتَتْهُ عُمْرَةُ الْمُتْعَةِ أَقَامَ إِلَى هِلَالِ الْمُحَرَّمِ (تا هلال ماه محرم می تواند بماند) وَ اعْتَمَرَ فَأَجْزَأَتْ عَنْهُ مَكَانَ عُمْرَةٍ الْمُتْعَةُ.

این حدیث نیز مرسله است.

ح 8: عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتَمَتِّعِ إِذَا دَخَلَ يَوْمَ عَرَفَةَ قَالَ لَا مُتْعَةَ لَهُ يَجْعَلُهَا عُمْرَةً مُفْرَدَةً.

ظاهر این حدیث این است که باید بعدا عمره ی مفرده به جا آورد یعنی حجش افراد می شود ولی سؤال سائل فقط از روز عرفه سؤال کرده است و چه بسا اگر از روز ترویه سؤال می کرد باز امام همین را می فرمود.

ح 16: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ نَصْنَعُ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَمَّا نَحْنُ فَنَخْرُجُ فِي وَقْتٍ ضَيِّقٍ تَذْهَبُ فِيهِ الْأَيَّامُ فَأُفْرِدُ فِيهِ الْحَجَّ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ‌ إِنْ أَرَادَ الْمُتْعَةَ كَيْفَ يَصْنَعُ قَالَ يَنْوِي الْمُتْعَةَ وَ يُحْرِمُ بِالْحَجِّ. (نیت حج تمتع می کند و محرم به حج افراد می شود.)

این روایات هر چند از نظر زمان عدول سخنی نمی گویند ولی قدر میتقن از این روایات همان قول مشهور است که زوال روز عرفه می باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo