< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

88/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

حديث اخلاقی هفته

در احکام العشره 4 باب با بيش از 40 حديث به موضوع دروغ اختصاص يافته است و اين نشان دهنده ی اهميت اين موضوع است. يکی از عوامل فتنه و جنگ و مشکلات دروغ است. مضمون اين حديث اين است که از دروغهای کوچک بپرهزييد تا گرفتار دروغ نشويد و از شوخی دروغ بپرهيزيد تا به دروغ جدی دچار نشويد. خيلی از گرفتاريها از کارهای خرد شروع می شود. قرآن هم می فرمايد لاتتبعوا خطوات الشيطان و حال آن که به نظر می رسد بايد بگويد از شيطان تبعيت نکنيد، تبعيت از راه شيطان انسان را به تبعيت از شيطان می رساند.

حديث 1 باب 140 از ابواب احکام العشره

16225 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ لِوُلْدِهِ اتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغِيرَ مِنْهُ وَ الْكَبِيرَ فِي كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَذَبَ فِي الصَّغِيرِ اجْتَرَأَ عَلَى الْكَبِيرِ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَا يَزَالُ الْعَبْدُ يَصْدُقُ حَتَّى يَكْتُبَهُ اللَّهُ صِدِّيقاً وَ مَا يَزَالُ الْعَبْدُ يَكْذِبُ حَتَّى يَكْتُبَهُ اللَّهُ كَذَّاباً

صديقين مقامی والا دارند و همنشين اولياء و انبياء هستند. در اين موضوع يک نکته-ی روانشناختی وجود دارد و آن اين که انسان کارهای زشت بزرگ را از کارهای کوچک شروع می کند. معتادين خطرناک از روز اول چنين نبوده اند. روايتی داريم به اين مضمون:

ان بدأ القتال اللطام

يعنی ابتدای جنگ يک سيلی است. مانند سدهای خاکی که با روزنه ای و توسعه آن ويران می شود، سد تقوی هم همينطور است. همه بايد به هم راست بگويند دولت به مردم و مردم به دولت و اداره به ارباب رجوع و ارباب رجوع به اداره.

تذکر در باره ی مسائل روز

با توجه به نزديک شدن به ايام دهه فجر، بحمد الله اوضاع کشور آرام است. و برای حفظ اين آرامش بايد تلاش کرد. آرامش از سوی همه علاقمندان به نظام بايد حفظ شود. رسانه ها دست به دست هم دهند تا مراسم امسال با شکوهتر از هر سال برگزار شود. با ناآرامی هيچ مشکلی حل نمی شود، بلکه اوضاع بدتر و بحرانها شديدتر می شود. انتقاد منطقی تنها در محيط آرام قابل پيگيری است. بايد توجه داشت که بيگانگان اکنون از ايجاد اختلاف حرف نمی زنند بلکه از براندازی نظام اسلامی حرف می زنند. ( بخشهائی از بيانيه ای در اين زمينه خوانده شد.   )

ــــــــــــــــــ

برای بحث ديروز در باره ی محدوده ی اشهر حج، روايتی ديگر هم داريم که می گويد تمام ذی الحجه از شهور حج است.

حديث 4 باب 51 از ابواب ذبح:

18961 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ النَّخَعِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ كُنْتُ قَائِماً أُصَلِّي وَ أَبُو الْحَسَنِ ع قَاعِدٌ قُدَّامِي وَ أَنَا لَا أَعْلَمُ فَجَاءَهُ عَبَّادٌ الْبَصْرِيُّ فَسَلَّمَ ثُمَّ جَلَسَ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا الْحَسَنِ .... قَالَ كَانَ جَعْفَرٌ يَقُولُ ذُو الْحِجَّةِ كُلُّهُ مِنْ أَشْهُرِ الْحَج‌

سومين شرط از شرايط حج تمتع اين است که عمره و حج در يک سال واقع شوند. عبارت تحرير چنين است:

ثالثها- أن يكون الحج و العمرة في سنة واحدة، فلو أتى بالعمرة في سنة و بالحج في الأخرى لم يصح و لم يجز عن حج التمتع، سواء أقام في مكة إلى العام القابل أم لا، و سواء أحل من إحرام عمرته أو بقي عليه إلى العام القابل.

پس اگر در يک سال نباشند نه صحيح است و نه مجزی. عروه هم به همين صورت بيان کرده ولی ادله را هم ذکر کرده است.

اقوال در مسأله

از نظر اقوال مسأله اجماعی است اگر تعبير به اجماع هم نکنيم مما لا خلاف فيه است، يعنی بين آنها که متعرض مسأله شده اند اختلافی وجود ندارد. به چند نمونه از اقوال که اجماعی بودن را ذکر کرده اند توجه نماييد.

رياض، ج 6 ، ص 108:

و أن يأتي بالعمرة و الحج في عام واحد بلا خلاف بين العلماء، كما في المدارك، و في غيره بلاخلاف و عن التذكرة الاتفاق عليه

ظاهر کلمه ی العلماء شامل علمای اهل سنت هم هست. اتفاق از بلاخلاف بالاتر است.

مستند ج 11، ص 246:

الثالث: أن يأتي بالحجّ و عمرته في سنة واحدة، بلا خلاف يعلم كما في الذخيرة و مطلقا كما في المدارك و المفاتيح و شرحه، بل بالاتفاق كما عن التذكرة و احتجّوا له بالأخبار الدالّة على دخول العمرة في الحجّ إلى يوم القيامة، و الناصّة على ارتباط عمرة التمتّع بحجّه، و المصرّحة بأنّه لا يجوز للمتمتّع الخروج من مكّة حتى يقضي تمتّعه

جواهر، ج 18، ص 14 هم همين مطالب را دارد. و لذا هيچ مخالفی در مسأله نيست.

ادله ی مسأله

ما معمولا اول به سراغ اصل می رويم، صاحب عروه می گويد عبادات توقيفی است و لذا بايد به قدر متيقن قناعت و عمل کنيم و هر دو را در يک سال انجام دهيم و به تعبير بنده معنی حرف ايشان اين است که در اينجا اصل بر احتياط است. ولی آيا واقعاً اينجا از مواضع احتياط است، يا از موارد برائت است، زيرا شک در شرطيت و جزئيت است؟ همان طور که در نماز اگر در شرطيت و جزئيت چيزی شک کرديم، برائت جاری می کنيم، در اينجا هم همينطور است. اين مورد از قبيل اقل و اکثر و دوران در تعيين و تخيير هم نيست، شک در جزئيت و شرطيت است و حکم آن هم برائت است. پس از نظر اصل، ما برائتی هستيم.

و اما نصوصی که در مسأله وارد شده است، اخبار زيادی داريم و دستمان پر است. چهار گروه از روايات را داريم:

• طائفه ی اول رواياتی است که کيفيت حج را می گويد، اينها در باب 2 از ابواب اقسام الحج است که قبلاً خوانده شد. ظاهر روايات بيانيه و اين که اين اعمال را پشت سر هم ذکر می کند اين است که عمره و حج تمتع در يک سال است. در اين روايات به اين موضوع تصريح نشده است ولی متبادر کلامی يا اطلاق مقامی آنها همين است.

بقيه ی بجث در جلسات آينده پی خواهيم گرفت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo