< فهرست دروس

درس خارج  فقه حضرت آیت الله مکارم

88/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

پرسشی در باره­ی فاصله­ی بين دو عمره مطرح شده است که جا دارد پاسخ آن را مطرح کنيم. قبلاً گفتيم که فاصله­ی بين دو عمره بايد يک ماه باشد، و اگر يکی از دو عمره مربوط به خودش باشد و ديگری مربوط به ديگری، باز هم گفتيم که احتياط رعايت همين يک ماه است، زيرا بسياری از احکام مربوط به نائب، احکام مربوط به خود اوست نه منوب عنه. مثل اخفاتی خواندن نمازی که زن برای مرد نائب است. در آنجا هم دليل نداريم بلکه اقتضای نيابت است که زن به وظيفه­ی خودش عمل کند و بر اين اساس گفتيم که در اينجا هم احتياط کند و فاصله را رعايت کند. حال اگر سؤال شود که اصل در اينجا چه اقتضائی دارد؟ باز هم گفتيم که اصل در اينجا عدم مشروعيت است. زيرا در عبادات اصل بر عدم مشروعيت است و اينجا مجرای براءت نمی تواند باشد، زيرا عبادت است.

در باره­ی احتياطی هم که جلسه­ی گذشته در باره­ی ساکنان بين محدوده­ی 48 ميل تا 12 ميل گفتيم اگر اشکال شود که انجام دو عمره منافی يک عمره در يک ماه است، چنين نيست، زيرا اين عمره­ ها از سر احتياط است و قصد ورود ندارد مانند نمازی که به خاطر جهل به قبله به چهار طرف خوانده شود و نمی­توان اشکال کرد که ما در يک روز چهار نماز نداريم. يکی از چهار نماز درست است و بقيه برای احتياط است. در اينجا هم يکی از دو عمره درست است و ديگری برای احتياط است.

در پايان اين مسأله، چند مطلب مهم در اينجا باقی مانده است که تذکر داده می­شود:

مطلب اول اين است که برخی ممکن است بگويند، ما نه 48 ميل را قبول داريم و نه 12 ميل را. 48 ميل که مخالف ظاهر قرآن بود و 12 ميل هم که روايت نداشت و 12 ميل قدر متيقن يک اجماع مرکب بود و ممکن است کسی بگويد اين اجماع مدرکی است و به درد نمی­خورد. قائلين به 48 ميل ضمنا 12 ميل را هم به طريق اولی قبول دارند. لذا کسی که نه 48 ميل و نه 12 ميل را قبول ندارد، ممکن است بگويد ماييم و ظاهر قرآن و ظاهر قرآن هم حضور عرفی است نه حضور در برابر مسافر. حقيقت شرعيه­ای هم که ثابت نيست. حاضری يعنی ساکن مکه و اماکن نزديک به آن و هر کس دورتر از آن زندگی  کند، بايد تمتع انجام دهد. لذا لايبعد کسی از نظر قواعد و ضوابط فقهی قول سومی را برگزيند و اين اوفق بصناعه الفقه است. يعنی در واقع شک بين خود مکه و 48 ميل می­شود نه بين 12 ميل و 48 ميل. اين مطلب که ذکر شد برای تشويق به چنين قولی نيست و در حد يمکن ان يقال است.

مطلب دوم اين است که برخی گفته­اند آيه شريفه می گويد اهل او حاضر نباشد و خود او را نمی­گويد و لذا اين حاضر مقابل مسافر نيست و به معنای حضور عرفی هم نيست بلکه به معنای قريب است که نقطه­ی مقابل آن بعيد است. بعد هم روايات بُعد را به 48 ميل تفسير کرده، پس قول به 48 ميل خلاف ظاهر قرآن نمی شود. ولی جواب آن معلوم است که به کار رفتن کلمه­ی اهله از سوی قرآن، به خاطر اين است که انسان با خانواده اش زندگی می کند و کنايه از خود اوست. خلاصه کلمه­ی اهل هيچ مشکلی ايجاد نمی کند.

مطلب سوم اين است که برخی گفته­اند ما هيچ روايتی نداريم که بگويد تمتع مطلقا واجب است. ما همان طور که قبلاً گفته شد، معتقد بوديم که چنين اصلی وجود دارد و همه بايد تمتع انجام دهئد الا ما خرج بالدليل. اين عموم را از قرآن به دست نياورديم، زيرا قرآن را به دليل استثنای متصل مبهمی که داشت، کنار گذاشتيم، ولی رواياتی دال بر اين موضوع خوانديم. اما آن روايات هم به دليل استناد به آيه مخدوش است. قبلاً روايت 2 و 3 و 7 از باب 3 از ابواب اقسام الحج را خوانديم.

روايت 3 باب 3 از ابواب اقسام الحج:

14684 وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَجِّ فَقَالَ تَمَتَّعْ ثُمَّ قَالَ إِنَّا إِذَا وَقَفْنَا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَعَالَى قُلْنَا يَا رَبَّنَا أَخَذْنَا بِكِتَابِكَ وَ قَالَ النَّاسُ رَأَيْنَا رَأْيَنَا وَ يَفْعَلُ اللَّهُ بِنَا وَ بِهِمْ مَا أَرَادَ

اين ذيل، عموم صدر را به هم می­زند و اين حديث هم متصل به آيه می­شود و چون آيه مبهم بود حديث هم مبهم می­شود.

حديث 7 باب 3 از ابواب اقسام الحج:

14688 وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ لَيْثٍ الْمُرَادِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا نَعْلَمُ حَجّاً لِلَّهِ غَيْرَ الْمُتْعَةِ إِنَّا إِذَا لَقِينَا رَبَّنَا قُلْنَا يَا رَبَّنَا عَمِلْنَا بِكِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ- وَ يَقُولُ الْقَوْمُ عَمِلْنَا بِرَأْيِنَا فَيَجْعَلُنَا اللَّهُ وَ إِيَّاهُمْ حَيْثُ يَشَاءُ

اينجا هم به آيه ملحق شده است. روايات متعددی داريم که مانند اين است که همگی ملحق به آيه است.

ولی رواياتی داريم که استناد به آيه ندارند و می­توانند مستند ما قرار گيرند: حديث 4 و 5 و 10 باب 5 از ابواب اقسام حج.

حديث 4 باب 5 از ابواب اقسام الحج:

14728 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ لَبَّى بِالْحَجِّ مُفْرِداً فَقَدِمَ مَكَّةَ وَ طَافَ بِالْبَيْتِ- وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ع- وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ فَلْيَحِلَّ وَ لْيَجْعَلْهَا مُتْعَةً إِلَّا أَنْ يَكُونَ سَاقَ الْهَدْيَ‌

حديث در مقام بيان است به دليل ترک استفصال در مقام سؤال که يدلّ علی العموم فی المقال.

حديث 5 باب 5 از ابواب  اقسام الحج:

14729 وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ‌ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ مَنْ طَافَ بِالْبَيْتِ وَ بِالصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ أَحَلَّ أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ‌

حديث 10 باب 5 از ابواب اقسام الحج:

14734 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ دَخَلَتِ الْعُمْرَةُ فِي الْحَجِّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة

اينها يعنی همه حج تمتع انجام دهند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo