< فهرست دروس

درس خارج  فقه حضرت آیت الله مکارم

88/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

تذکر در باره­ی مسائل روز

شهادت امام جواد عليه السلام را تسليت می­گويم. قتل عام شيعيان يمن به دست عربستان و فتوای مفتی اعظم آنها در جواز ريختن خون بيگناهان و ادعای اين که اگر کسی در اين راه کشته شود، شهيد است و اقدامات علمای آنها در تشويق مردم عليه شيعيان مايه­ی تأسف است و به همين مناسبت بيانيه­ای صادر کرده­ايم که متن آن را برای شما می­خوانم.

بيانيه­ای که در اين باره صادر شده بود، خوانده شد.

همان طور که گفته شد روايات مربوط به حد نائی پنج گروه است. گروه اول روايات دال بر 48 ميل بود و حديث اول آن خوانده شد و اکنون حديث دوم آن را می­خوانيم.

حديث 7 باب 6 از ابواب اقسام الحج:

14742 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ ذلِكَ‌ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ- قَالَ ذَلِكَ أَهْلُ مَكَّةَ لَيْسَ لَهُمْ مُتْعَةٌ وَ لَا عَلَيْهِمْ عُمْرَةٌ قَالَ قُلْتُ فَمَا حَدُّ ذَلِكَ قَالَ ثَمَانِيَةً وَ أَرْبَعِينَ مِيلًا مِنْ جَمِيعِ نَوَاحِي مَكَّةَ- دُونَ عُسْفَانَ وَ دُونَ ذَاتِ عِرْق‌

مضمون و راوی و مروی عنه اين حديث همان مضمون و راوی و مروی عنه حديث 3 است که جلسه­ی پيش خوانده شد، ولی سند اين حديث به دليل علی بن سندی که محل بحث است، مشکل دارد ولی حديث قبلی صحيحه بود. لا عليهم عمره يعنی عمره­ی تمتع ندارند. در باره­ی اماکنی که نامشان در اين حديث آمده، بعداً بحث خواهيم کرد. بنابراين از آنجا که اين روايت، همان روايت قبلی به نظر می­رسد و اگر هم نباشد سندش مشکل دارد ماييم و يک روايت. و همان طور که گفتيم، ظاهر اين روايت خلاف ظاهر قرآن است. بدون شک اگر روايت قطعی دست ما برسد که قرآن را به گونه­ای تفسير کند که ما نفهيميم آن را بر سر می نهيم و به آن عمل می­کنيم، ولی اگر مضمون روايت خلاف ظاهر قرآن باشد به گفته خود ائمه عليهم السلام که فرمودند اگر خلاف قرآن بود، لم نقله ما هم به آن عمل نمی­کنيم. حاضر عرفی مستنبط از قرآن با 48 ميل سازگار نيست. سر صحبت ما با مشهور است که بر اساس اين روايت به 48 ميل حکم کرده­اند. خبر هم که خبر واحد است و هر چند صحيح است و مشهور هم به آن عمل کرده­اند، ولی قطعی نيست. نمی­گوييم محال است ولی خيلی بعيد است که کلمه­ی حاضر تا 48 ميل را بگيرد. اگر هم کلمه­ی حاضر حقيقت شرعيه شده باشد، آن وقت به عموم آيه نمی­توان عمل کرد زيرا بايد به لوازم آن هم پايبند بود.

روايت طائفه­ی دوم: قول به 18 ميل

اين طائفه بيشتر از يک روايت ندارد. حديث 10 باب 6 از ابواب اقسام الحج:

14745 وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ- قَالَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ عَلَى ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيلًا مِنْ بَيْنِ يَدَيْهَا وَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيلًا مِنْ خَلْفِهَا وَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيلًا عَنْ يَمِينِهَا وَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيلًا عَنْ يَسَارِهَا فَلَا مُتْعَةَ لَهُ مِثْلُ مَرٍّ وَ أَشْبَاهِهِ

اين حديث صحيح السند است و فاصله مر را 5 يا 10 يا بيشتر گفته­اند. ولی بحث اين است که آيا اين حديث نفی ما عدی هم می­کند يا نه؟ حضرت می­فرمايد کسی که در 18 ميلی است تمتع انجام ندهد، ولی بيشتر چه؟ برخی گفته اند که بيان حد نمی کند ولی اين بر خلاف ظاهر است و ظاهرا در مقام بيان حد است. زيرا چهار طرف را اشاره کرده است. البته اين حديث به دليل اعراض اصحاب و عمل نکردن به آن از محل اعتبار ساقط است.

روايات طائفه­ی سوم: قول به دون الميقات

حديث 4 باب 6 از ابواب اقسام الحج:

14739 وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ النَّخَعِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ- قَالَ مَا دُونَ الْمَوَاقِيتِ إِلَى مَكَّةَ- فَهُوَ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ لَيْسَ لَهُمْ مُتْعَةٌ

اگر مراد همه­ی ميقاتها باشد تا چهارصد کيلومتر هم می­رود. زيرا فاصله­ی ميقاتهای مخلتف تا مسجد حرام به اين شرح است:

مسجد شجره                    حدود 400 کيلومتر

جحفه                     200 کيلومتر

ذات عرق                 94 کيلومتر

قرن المنازل              94 کيلومتر، اين ميقات در مسير طائف است.

يلملم                    84 کيلومتر، اين ميقات در مسير يمن است.

حديث 5 باب 6 از ابواب اقسام الحج:

14740 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ- قَالَ مَا دُونَ الْأَوْقَاتِ إِلَى مَكَّةَ

اين حديث هم معتبر است. به ميقات، وقت هم گفته می­شود. وقت هم به زمان و هم به مکان اطلاق می­شود. در بين ما هم کسی به مضمون اين روايت، فتوا نداده است و ممکن است آن را حمل بر تقيه کرد، زيرا مطابق فتوای عامه است.

روايات طائفه­ی چهارم: قول به اهل مکه

در اين روايات، مراد از حاضر ساکنان خود مکه و اطراف آن معرفی شده است.

حديث 2 باب 6 از ابواب اقسام الحج:

14737 وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَخِي مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع لِأَهْلِ مَكَّةَ أَنْ يَتَمَتَّعُوا بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَقَالَ لَا يَصْلُحُ أَنْ يَتَمَتَّعُوا لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌

اين روايت در مقام بيان حد نيست و تنها اثبات شیء است و نفی ما عدائی در آن نيست. اين روايت مفهوم هم که داشته باشد، مفهوم لقب است که هيج کس آن را حجت نمی داند.

حديث 8 باب 6 از ابواب اقسام الحج:

14743 مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِي كِتَابِهِ إِلَى الْمَأْمُونِ قَالَ وَ لَا يَجُوزُ الْحَجُّ إِلَّا مُتَمَتِّعاً وَ لَا يَجُوزُ الْقِرَانُ وَ الْإِفْرَادُ الَّذِي تَسْتَعْمِلُهُ الْعَامَّةُ- إِلَّا لِأَهْلِ مَكَّةَ وَ حَاضِرِيهَا

روايت از نظر سند خوب است. اهل مکه و حاضريه ابهام دارد که مراد دقيقاً چه کسانی هستند.

حديث 9 باب 6 از ابواب اقسام الحج

14744 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ أَهْلُ مَكَّةَ لَا مُتْعَةَ لَهُمْ‌

اين حديث هم معتبر است، ولی اين هم در مقام بيان حد نيست و اثبات شیء­ای است که مفهوم ندارد. مفهوم لقب هم که حجت نيست.

حديث 11 باب 6 از ابواب اقسام الحج

14746 وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ دَاوُدَ عَنْ حَمَّادٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَهْلِ مَكَّةَ أَ يَتَمَتَّعُونَ قَالَ لَيْسَ لَهُمْ مُتْعَةٌ الْحَدِيث‌

پس ملاحظه فرموديد که غالب رواياتی که مراد از حاضريها را ساکنان مکه می­دانست، مفهوم ندارد و بيان حد نمی کند و نمی تواند مطلبی را اثبات يا مشکلی ايجاد کند. اين احاديث در مقام بيان مصداق است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo