درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم
88/08/13
بسم الله الرحمن الرحیم
تذکر در باره مسائل روز
روز 13 آبان سه مناسبت تاريخی انقلاب دارد: تبعيد امام، شهادت جمعی از دانشجويان، تسخير لانه جاسوسی. اسنادی که کشف شد، معلوم شد که چقدر اسناد جاسوسی در آنجاست. اين موضوع منحصر به امريکا نيست همه سفارتخانه ها چنين است. و بايد مراقب اين سفارتخانهها بود. اصرار امريکا برای باز کردن سفارتخانه يا دفتر در ايران برای همين است. خداوند شر همه آنها را از همه جوامع اسلامی برطرف نمايد.
بحث اخلاقی هفته
چند حديث صحيح و مشترک المضمون در باب 136 وجود دارد که همگی در بارهی پرخاشگری است.
حديث 1 باب 136 از ابواب العشره:
16189 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَادَ جَبْرَئِيلُ يَأْتِينِي إِلَّا قَالَ يَا مُحَمَّدُ اتَّقِ شَحْنَاءَ الرِّجَالِ وَ عَدَاوَتَهُمْ
شحناء ايجاد عداوت کردن و پرخاشگری کردن و نسبت به مردم بی ادبانه سخن گفتن است.
حديث 3 باب 136 از ابواب العشره:
16191 وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ الْكِنْدِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ جَبْرَئِيلُ ع لِلنَّبِيِّ ص إِيَّاكَ وَ مُلَاحَاةَ الرِّجَالِ
ملاحاة يعنی پرخاشگری و بحثهای همراه با کينه توزی و عداوت.
حديث 4 باب 136 از ابواب العشره:
16192 وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِيَّاكُمْ وَ الْمُشَارَّةَ فَإِنَّهَا تُورِثُ الْمَعَرَّةَ وَ تُظْهِرُ الْعَوْرَةَ
مشارّة هم سخن درشت گفتن و مجادله همراه با پرخاشگری است. اين که می فرمايد جبرئيل مرتب نزد من میآمد مهم است. اسلام از ما می خواهد که با مردم با ادب برخورد شود. با کسی که مثلا در مجلسی برخيزد و بخواهد مجلس را برهم زند با عبارات مختلف می توان برخورد کرد ولی برخوردی که همراه با ادب باشد بهتر است و موجب خوشحالی فرد معترض هم میشود. در نامه نويسی و سخنرانی هم همين است. از اينجا پيغامی به همه جوانان طلاب و دانشجو بدهم که اکنون متأسفانه در برخی بخشهای دانشگاهی فضا فضای پرخاشگری است. دانشگاه مرکز علم است و بايد مرکز ادب و احترام باشد. مردم انتظار دارند هر چه سواد بيشتر می شود ادب بيشتر باشد. فضای حوزه ها هم بايد همين باشد. عده ای از جوانان با پدر و مادر خود هم همينطور با تندی و پرخاشگری برخورد میکنند و با برادر بزرگ خود هم همينطور. کسی نمی گويد حرف نزنيد، ولی همراه با ادب. مردم از حوزه ها انتظار ادب دارند و از دانشگاهها همينطور. شايد عدهی کسانی که رعايت اين مسائل را نکنند زياد نباشد ولی به نام دانشگاه تمام می شود. فرق بين انسان و حيوان ادب است. من واقعا رنج می کشم از فضائی که پيدا شد و ادب به فراموشی سپرده شده است. خداوند به جمعيتی رحم می کند که آنها به خود رحم کنند. ما درس خواندهايم مردم از ما انتظار دارند. اميدوارم همه اين مسائل را رعايت کنند که اگر چنين نکنند، نه کِه را قيمتی ماند نه مِه را.
*********
در ذيل فرع دوم از مسألهی سوم از مسائل عمره جملهای باقی ماند که غير از موارد وجوب بالذات و بالعرض عمره، عمره مستحب است و تکرار آن هم مستحب است. البته اين که چند بار در ماه يا سال انجام شود و فصل بين آنها چقدر باشد، موضوع فرع سوم است. استحباب عمره و تکرار آن در کلمات عامه و خاصه آمده است. دليل اين روايات متعددی است که در باب 4 و 2 و 1 و 6 از ابواب احرام آمده است. عنوان باب 6 که عمده هم همين باب است، چنين است:
بَابُ اسْتِحْبَابِ الْعُمْرَةِ الْمُفْرَدَةِ فِي كُلِّ شَهْرٍ بَلْ فِي كُلِّ عَشَرَةِ أَيَّامٍ
عقيدهی صاحب وسائل اين است که ده روز هم کافی است که بين دو عمره فاصله باشد.
روايت 1 باب 6 از ابواب عمره:
19273 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع فِي كُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ
اين روايت صحيحه است و عبدالرحمن بن حجاج هم از ثقات است ولی روايتی در بارهی او داريم که انه ثقيل علی القلوب، زيرا نامش عبدالرحمن و نام پدرش حجاج است. فعلا به فاصلهی بين دو عمره کاری نداريم، اين روايت دلالت بر استحباب تکرار دارد.
روايت 4 باب 6 از ابواب عمره:
19276 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَة
رواياتی داريم که میگويد در هر سال يک مرتبه، اينها هم به هر حال تکرار را میرساند.
حديث 6 باب 6 از ابواب عمره:
19278 وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ الْعُمْرَةُ فِي كُلِّ سَنَةٍ مَرَّة
روايتی داريم که میگويد هر ده روز، عمره انجام شود.
روايت 10 باب 6 از ابواب عمره:
19281 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ ( لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ قَالَ قُلْتُ أَ يَكُونُ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ ) قَالَ لِكُلِّ عَشَرَةِ أَيَّامٍ عُمْرَةٌ
چه هر ماه گفته شود و چه هر ده روز و چه هر سال، از روايات استحباب تکرار برداشت میشود.
باب 2 راجع به عمرهی پيامبر بحث شده است.
حديث 2 باب 2 از ابواب عمره:
19241 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اعْتَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَ عُمَرٍ مُتَفَرِّقَاتٍ عُمْرَةَ ذِي الْقَعْدَةِ أَهَلَّ مِنْ عُسْفَانَ وَ هِيَ عُمْرَةُ الْحُدَيْبِيَةِ- وَ عُمْرَةً أَهَلَّ مِنَ الْجُحْفَةِ وَ هِيَ عُمْرَةُ الْقَضَاءِ- وَ عُمْرَةً مِنْ الْجِعْرَانَةِ- بَعْدَ مَا رَجَعَ مِنَ الطَّائِفِ مِنْ غَزْوَةِ حُنَيْنٍ
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا إِلَّا أَنَّهُ قَالَ ثَلَاثَ عُمَرٍ مُتَفَرِّقَاتٍ كُلُّهُنَّ فِي ذِي الْقَعْدَةِ
اين روايت صحيحه است، مسلمانان عمرهی حديبيه را انجام ندادند و محصور و مصدود شدند و اعمال مربوط به آن را انجام دادند و ثواب آن را بردند. عمره القضاء نامش عمره القضاء است نه اين که اين عمره قضای عمره سال قبل بود. جعرانه در مسير طائف است، مسير ديگر طائف، راه جبل است ما برای زيارت قبر ابن عباس به طائف رفتهايم، و در حالی که مکه در شدت گرما بود، در طائف حتی پنکههای مسجد کار نمیکرد، از بس که هوا خنک بود. جادهی آن هم از جادهی فيروزکوه هم تندتر و شيبدارتر است. وقتی پيامبر سه عمره به جا آورده باشد اين نشان می دهد که عمره مستحب است و تکرار آن هم مستحب است. روايات ديگر اين باب هم هست. دو باب ديگر هم داريم که روايات آنها دلالت بر استحباب عمره و تکرار دارد.
باب 3 در بارهی عمرهی رجب است که حداقل از آن برداشت می شود که عمره هر سال مستحب است.
حديث 1 باب 3 از ابواب عمره:
19246 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ لَهُ مَا أَفْضَلُ مَا حَجَّ النَّاسُ قَالَ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ وَ حَجَّةٌ مُفْرَدَةٌ فِي عَامِهَا
اين حديث هم صحيح السند است. امام از زراره پرسيد و زراره درس پس میداد. اين باب 16 حديث دارد.
حديث 3 باب 3 از ابواب عمره:
19248 مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ أَيُّ الْعُمْرَةِ أَفْضَلُ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ أَوْ عُمْرَةٌ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ لَا بَلْ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ أَفْضَلُ
اين روايات حداقل استحباب تکرار عمره در رجب هر سال را نشان میدهد. چندين روايت اين باب میگويد که اگر احرام عمره را در ماه رجب ببندد ولو اعمال را در ماه شعبان انجام دهد ثواب عمرهی رجبيه را دارد. باب 4 با عنوان زير در بارهی عمرهی رمضان است.
بَابُ تَأَكُّدِ اسْتِحْبَابِ الْعُمْرَةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ
حديث 1 باب 4 از ابواب عمره:
19262 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بَلَغَنَا أَنَّ عُمْرَةً فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَعْدِلُ حَجَّةً فَقَالَ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ فِي امْرَأَةٍ وَعَدَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص- فَقَالَ لَهَا اعْتَمِرِي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَهُوَ لَكِ حَجَّةٌ
روايات اين ابواب را و ديگر ابواب را که روی هم بريزيد استحباب تکرار عمره برداشت میشود.