< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

88/02/26

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث در مسائل مربوط به حج است و به مسئله 14 رسیده ایم.

اما در این مسئله می فرماید:

مسألة 14 - يجوز النيابة عن الميت في الطواف الاستحبابي و كذا عن الحي إذا كان غائبا عن مكة أو حاضرا و معذورا عنه و أما مع حضوره و عدم عذره فلا تجوز و أما سائر الأفعال فاستحبابها مستقلا و جواز النيابة فيها غير معلوم حتى السعي و إن يظهر من بعض الروايات استحبابه.

خلاصه ی مسئله این است که از طرف میت می توان برای انجام طواف استحبابی نائب شد و همچنین از طرف حی ولی با دو قید: اول اینکه یا در مکه نباشد و یا اگر باشد نتواند خودش طواف کند و الا اگر این دو قید نباشد نمی توان از حی در طواف مستحبی نیابت کرد.

نکته ی بعدی در کلام امام این است که غیر از طواف که جداگانه انجام دادنش مستحب است انجام دادن استحباب در سایر افعال حج به تنهائی و نیابت در آنها ثابت نشده است مثلا اینکه کسی برای ثواب برود رمی جمرات انجام دهد و یا یک شب در منی بماند و امثال آن سپس اضافه می کند که هرچند از بعضی از روایات استفاده می شود که انجام سعی بین صفا و مروة به طور مستقل مستحب باشد. (ولی استحباب سعی نزد امام ثابت نشده است.)

قبل از شروع به بحث در این مسئله می گوئیم که این مسئله ارتباطی به وصیت ندارد و ما ابتدا آخر مسئله را بحث می کنیم و آن اینکه کدام یک از افعال حح را می توان به طور مستقل و جداگانه انجام داد به این معنا که انجام دادن آن به تنهائی ثواب داشته باشد.

در مورد طواف ظاهرا همه ی اصحاب متفقند که طواف را می توان مستقلا و خارج از حج و عمره انجام داد و روایات متضافرة یا متواتره ای بر جواز این امر دلالت دارد.

این روایات در ج 8 و 9 وسائل در ابواب مختلفه در بیش از ده باب آمده است که از جمله در ج 9 باب 4، 6، 7، 8، 9 و 10 از ابواب طواف و 8در جلد باب 18، 21، 25، 26 و 40 از ابواب نیابت ذکر شده است.

در روایات این ابواب مشکلی وجود دارد و آن این است که در بسیاری از این روایات ثواب کسی که دور خانه ی خدا طواف کند بیان شده است که در آنها هم احتمال می رود که مراد طواف مستقل باشد و هم اینکه طواف در ضمن حج اراده شدئه باشد از این رو این روایات به کار ما نمی آید زیرا بحث ما در مورد طواف مستقل است خصوصا که در بعضی از این روایات آمده است که اگر کسی احرام ببندد فلان ثواب برایش نوشته می شود تا آنجا که ذکر می کند که اگر طواف کند ثوابش این است و هکذا که قرینه بر این است که مراد از آن، طواف در ضمن حج است از این رو باید دنبال قرینه ای بود که مشحص کند مراد، طواف مستقل است مثلا در روایتی آمده است که حاجی خوب است 300 شوط طواف کند که واضح است مراد طواف مستقل است.

به نمونه هائی از این روایات اشاره می کنیم و از آنجا که این روایات متعدد است به اسناد آنها نمی پردازیم:

باب 4 از ابواب طواف

ح 7: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ مَوْضِعُ الْكَعْبَةِ رَبْوَةً مِنَ الْأَرْضِ بَيْضَاءَ تُضِي‌ءُ كَضَوْءِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ حَتَّى قَتَلَ ابْنَا آدَمَ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ فَاسْوَدَّتْ فَلَمَّا نَزَلَ آدَمُ رَفَعَ اللَّهُ لَهُ الْأَرْضَ كُلَّهَا حَتَّى رَآهَا قَالَ يَا رَبِّ مَا هَذِهِ الْأَرْضُ الْبَيْضَاءُ الْمُنِيرَةُ؟ قَالَ هِيَ أَرْضِي وَ قَدْ جَعَلْتُ عَلَيْكَ أَنْ تَطُوفَ بِهَا كُلَّ يَوْمٍ سَبْعَمِائَةِ طَوَافٍ.[1]

مراد از هفتصد طواف در این روایت ممکن است کنایه از تکثیر باشد و در صورت در حج واجب این مقدار طواف وجود ندارد از این رو مراد طواف مستقل است.

باب 6 از ابواب طواف

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي الْفَرَجِ قَالَ سَأَلَ أَبَانٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَ كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص طَوَافٌ يُعْرَفُ بِهِ؟ (که مخصوص پیامبر باشد) فَقَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَطُوفُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ عَشَرَةَ أَسَابِيعَ (ده طواف هفت شوطی) ثَلَاثَةً أَوَّلَ اللَّيْلِ وَ ثَلَاثَةً آخِرَ اللَّيْلِ وَ اثْنَيْنِ إِذَا أَصْبَحَ وَ اثْنَيْنِ بَعْدَ الظُّهْرِ وَ كَانَ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ رَاحَتُهُ [2] (بین اینها استراحت می کرد)

باب 7 از ابواب طواف

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُسْتَحَبُّ أَنْ يَطُوفَ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ أُسْبُوعاً عَلَى عَدَدِ أَيَّامِ السَّنَةِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ شَوْطاً فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَمَا قَدَرْتَ عَلَيْهِ مِنَ الطَّوَافِ [3]

باب 8 از ابواب طواف

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ طَوَافٌ فِي الْعَشْرِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ طَوَافاً فِي الْحَجِّ [4]

این حدیث معتبره است و مراد از عشر در این روایت دهه ی ذی الحجة است. در این روایت وقتی می گوید که طواف در دهه ی ذی حجة ار هفتاد طواف در ایام حج بهتر است معنایش این است که مراد از طواف در دهه ی ذی الحجة طواف مستحبی و مستقل است.

باب 9 از ابواب طواف

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَقَامَ بِمَكَّةَ سَنَةً فَالطَّوَافُ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ (طواف از نماز خواندن در مسجد الحرام بهتر است) وَ مَنْ أَقَامَ سَنَتَيْنِ خَلَطَ مِنْ ذَا وَ مِنْ ذَا (گاهی طواف به جا آورد و گاهی نماز و ثواب هر دو مساوی است) وَ مَنْ أَقَامَ ثَلَاثَ سِنِينَ كَانَتِ الصَّلَاةُ لَهُ أَفْضَلَ مِنَ الطَّوَافِ.[5]

از این روایت معلوم می شود که طواف چون مقابل نماز است طواف مستقل از حج و عمره مراد است.

باب 10 از ابواب طواف

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ طَوَافٌ قَبْلَ الْحَجِّ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ طَوَافاً بَعْدَ الْحَجِّ [6]

سند این روایت به دلیل وجود سهل ضعیف است.

در این روایت هم قرینه ی شفافی است که مراد از طواف، طواف مستحب است.

و اما الکلام فی استحاب السعی مستقلا: قبل از پرداختن به استحباب مستقل سعی به عنوان قاعده می گوئیم که اگر شک کنیم که اجزاء یک عبادت به طور مستقل مستحب است یا نه چه اصلی جاری است؟ مثلا در نماز می دانیم که سجده به طور مستقل مستحب است حال انجام رکوع به تنهائی آیا مستحب است یا نه و یا مثلا در اعتکاف که سه روز است کسی به نیت اعتکاف یک روز در مسجد بماند.

اصل در این موارد عدم استحباب است زیرا قائل شدن به استحباب یک جزء به طور مستقل اگر دلیلی از شرع به جواز آن دلالت نکند موجب بدعت می شود از این رو در افعال حج هم همین اصل جاری است و انجام دادن آن به طور مستقل ثواب ندارد مگر در جائی که دلیل خ اص داشته باشد مانند طواف.

آیة الله خوئی در کتاب الحج ج 2 ص 154 می گوید: لا ريب في عدم استحباب سائر أفعال الحج مستقلا كالوقوفين أو المبيت في منى و رمي الجمار لعدم الدليل عليه و أما السعي فربما يقال باستحبابه مستقلا لصحيح محمد بن قيس.[7]

صحیحه ی محمد بن قیس روایت 15 از باب 1 از ابواب سعی است:

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِرَجُلٍ مِنَ الْأَنْصَارِ إِذَا سَعَيْتَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ كَانَ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ أَجْرُ مَنْ حَجَّ مَاشِياً مِنْ بِلَادِهِ وَ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَعْتَقَ سَبْعِينَ رَقَبَةً مُؤْمِنَةً [8]

در این حدیث باید دید که آیا مراد انجام دادن سعی به شکل مستقل است یا مراد از سعی در روایت سعیی است که در ضمن حج انجام می شود.

ح 2: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَا مِنْ بُقْعَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْمَسْعَى لِأَنَّهُ يُذِلُّ فِيهَا كُلَّ جَبَّارٍ[9]

گفته شده است که در سند این روایت محمد بن اسلم قرار دارد که مجهول الحال است.

در دلالت این روایت هم باید دقت کرد که آیا مراد سعیی است که در ضمن حج است یا سعی مستقل که انشاء الله در جلسه ی بعد این مطلب را پی گیری خواهیم کرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo