< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

87/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه ی بحث:

در بحث اخلاقی هفته به روایتی از پیغمبر اکرم که در مورد مدارا کردن با مردم است می پردازیم. در این درس انسان ها را به پنج گروه تقسیم می کنیم و می گوئیم که به حکم عقل باید با چهار گروه مدارا کرد.

در بحث فقهی به مسئله ی پنجم می رسیم که اگر کسی بعد از احرام و دخول حرم فوت کند آیا مستحق کل اجرت است یا به همان نسبت از عملی که انجام داده است باید اجرت را دریافت کند.

امام این مسئله را به سه صورت تقسیم می کند و حکم هر یک را بیان می کند.

و اما تمام بحث:

بحث اخلاقی:

در بحث اخلاقی این هفته به دو حدیث از باب 121 از ابواب آداب العشرة در وسائل الشیعه اشاره می کنیم که از پیغمبر اکرم نقل شده است:

حدیث 4: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ‌ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثٌ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ لَمْ يَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ (کارش به سامان نمی رسد) وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ (ورعی که او را از گناه باز دارد) وَ خُلُقٌ يُدَارِي بِهِ النَّاسَ (اخلاقی که با مردم مدارا کند) وَ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ (حلمی که با آن در جهل جاهل را از بین ببرد) [1]

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ.[2]

مسئله ی مدارا با مردم در زندگی اجتماعی انسان بسیار مهم است و در باب فوق در وسائل ده روایت در این مورد وارد شده است.

برای توضیح این روایت باید گفت که مردم به چند گروه تقسیم می شوند:

گروه اول: افرادی هستند که بی سواد و یا کم سواد هستند و از تربیت کافی برخوردار نمی باشند و یا کم سن و سال و بی تجربه هستند. اگر اینها در برابر انسان مرتکب کار خلافی شوند و ادای احترام نکنند از آنها انتظاری نمی رود. عقل در اینجا انسان را به حلم و مدارا کردن امر می کند.

گروه دوم: کسانی هستند که هم تجربه دارند و هم از سواد و تربیت نسبی برخوردار هستند ولی در شرایط بدی قرار گرفته اند مثلا دچار مصیبت شده اند و یا دچار بیماری و یا ورشکستگی شده اند از اینها هم نمی توان انتظار داشت.

گروه سوم: کسانی هستند که از تجربه، سواد و تربیت خوب برخوردارند و حالت استثنائی هم ندارند ولی هرچند برخورد بد با انسان کرده اند ولی کارهای خوب زیادی هم دارند مثلا اهل جبهه بوده و یا جزء خیرین می باشند در این مورد هم عقل می گوید که به دلیل کارهای خوبشان انسان عمل ناشایسته اشان را نادیده بگیرد.

گروه چهارم: کسانی هستند که علاوه بر مورد فوق کار خوب قابل توجهی هم ندارند ولی انسان بد سابقه ای نیستند انسان از آنها هم می تواند صرف نظر کند و این مورد را نادیده بگیرد. گروه پنجم کسانی هستند که فرقشان با مورد قبل این است که در بدرفتاری و اهانت، سوء سابقه هم دارند. در این مورد باید برخورد کرد و البته نه با مقابله به مثل بلکه باید به شکلی شرشان را دفع کرد.

اکثریت مردم در گروه چهارگانه ی اول هستند و

گروه پنجم: جزء اقلیت می باشند. اکثر طلاق ها به هم خوردن رفاقت ها و مسائل دادگاهی به دلیل عدم مدارا می باشد مخصوصا در دنیای امروز که برخوردها زیاد شده است و مدارا کردن هم باید قوی تر باشد.

وقتی به حالات پیغمبر اکرم و معصومین و اصحاب علی علیه السلام مانند مالک اشتر برخورد می کنیم باید به دید عبرت به آن وقایع بنگریم

مثلا داستان مردی سبزی فروش که بسته ی سبزی گندیده را به سوی مالک انداخت و وقتی مردم به او گفتند که او مالک بن اشتر بود هراسان دنبال مالک آمد و دید در مسجد است که دو رکعت نماز برای او بخواند که خدا او را ببخشد.

و یا داستان برخورد مرد شامی با امام حسن مجتبی که بعد از آنهم دشنام به حضرت با دیدن محبت حضرت به راه راست هدایت شد.

و یا داستان پیغمبر در جنگ احد که فرمود: (اللهم اهد قومی فانهم لا یعلمون.) و امثال آن که همه برای عمل کردن است.

بحث فقهی:

در مسئله ی چهارم گفتیم که نائب اگر بعد از احرام و دخول حرم از دنیا برود حج از منوب عنه ساقط می شود ولی سؤال این است که آیا مستحق تمام اجرت است یا نه زیرا پول برای این بود عمل را تا آخر انجام دهد ولی او بعد از احرام و دخول حرم فوت کرده است.

امام در این مسئله تبعا للعروة سه صورت مطرح کرده است.

مسألة 5: (فرع اول:) لو مات الأجير بعد الاحرام و دخول الحرم يستحق تمام الأجرة إن كان أجيرا على تفريغ الذمة كيف كان (به نائب گفته اند که این پول را بگیر و به هر شکل که شده دین میت را ادا کن). (فرع دوم:) و بالنسبة إلى ما أتى به من الأعمال إذا كان أجيرا على نفس الأعمال المخصوصة (اگر بر انجام خود اعمال حج اجیر شده باشد به همان نسبت که انجام داده است مستحق اجرت است) و لم تكن المقدمات داخلة في الإجارة (مثلا برای طی طریق به مکه پولی را دریافت نمی کند) و لم يستحق شيئا حينئذ إذا مات قبل الاحرام و أما الاحرام فمع عدم الاستثناء داخل في العمل المستأجر عليه و الذهاب إلى مكة بعد الاحرام و إلى منى و عرفات غير داخل فيه و لا يستحق به شيئا (فرع سوم:) و لو كان المشي و المقدمات داخلا في الإجارة فيستحق بالنسبة إليه مطلقا و لو كان مطلوبا من باب المقدمة...

فرع اول: این است که فقط اجیر شده است که ذمه ی میت را پاک کند در این مورد شکی نیست که اگر بعد از احرام و دخول حرم بمیرد ذمه ی منوب عنه فارغ شده و نائب مستحق کل اجرت است.

فرع دوم: این است که اجیر بر اعمال حج است نه مقدمات از این رو برای مقدمات پولی نباید بگیرد و اگر بعد از احرام و دخول حرم بمیرد فقط به اندازه ی عمل احرام به او پول می دهند.

فرع سوم: این است که هم اجیر بر مقدمات می باشد و هم بر انجام عمل و اینجا هم به همان نسبت مستحق اجرت است.

در این مسئله باید به سه نکته توجه کرد:

علماء بعضا تصریحا و یا تلویحا گفته اند که این مسئله نص خاص ندارد و ما باید با قواعد باب اجاره این مسئله را حل کنیم و این تفصیلات هم بر اساس قواعد باب اجاره است.

نکته ی دوم این است که بحث گاه در مقام ثبوت است و گاه اثبات. در مقام ثبوت این سه فرع وجود دارد ولی در مقام اثبات کسانی که امروز برای حج اجیر می گیرند و به قید و شرطی تصریح نمی کنند به کدام یک از این سه مورد حمل می شود.

نکته ی دیگر این است که آیا در حج اعمال جزء جزء و به تنهایی فایده دارد و یا آنکه آنچه مفید فایده است مجموع اعمال است مثلا اگر کسی بعد از احرام از انجام اعمال دست بکشد و بگردد آیا می توان گفت که او به همان نسبت مستحق است؟


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo