< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

87/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه ی بحث:

در بیان شرائط نائب در حج به شرط هفتم رسیدیم که امام گفته است که فرد نائب نباید از انجام بعضی از اعمال حج معذور باشد.

این مسئله در میان علماء فریقین بسیار کم مطرح شده است و محشین عروه در این مسئله به چهار قول فتوا داده اند.

برای این مسئله صور مختلفی متصور است مانند اینکه عذر، قبل از انجام حج بوده است و یا حین عمل عارض شده است. عملی را که از آن معذور است بدل اضطراری دارد و یا می توان برای آن در حج نائب گرفت یا نه (و یا فرد قادر به نائب گرفتن نیست) و همچنین آیا معذور بودن در خود اعمال حج است و یا در اعمال غیر مختص به حج مثلا در خواندن نماز طواف نساء عذری دارد که نمی تواند نماز را مانند فرد غیر معذور ادا کند.

این مسئله بسیار مبتلا به است و حتی در سایر عبادات هم جاری است و عجب این است که به آن پرداخته نشده است.

و اما تمام بحث:

بحث در شرائط نائب در حج بود و به شرط هفتم رسیدیم امام در این مورد می فرماید: السابع أن لا يكون معذورا في ترك بعض الأعمال و الاکتفاء بتبرعه ایضا مشکل.

بین اصحاب کمتر کسی از قدماء و متاخرین و شیعه و عامه این مسئله را متعرض شده اند و حتی صاحب عروة این شرط را جزء شرائط نائب ذکر نمی کند و به شش شرط بسنده می نماید ایشان در مسئله ی نهم به آن پرداخته می گوید: لا یجوز استیجار المعذور فی ترک بعض الاعمال بل لو تبرع المعذور یشکل الاکتفاء به.

محشین عروة در این مسئله اختلاف کرده اند و جمعا قائل به چهار قول شده اند.

جمعی مانند صاحب عروه و امام قائل به عدم جواز شده اند. جمعی مانند آیة الله گلپایگانی گفته اند: علی الاحوط.

بعضی مانند محقق نائینی می گوید: هذا باطلاقه مشکل بل ممنوع لکنه الاحوط. یعنی ایشان قائل به تفصیل است ولی نگفته است که در چه چیز باید تفصیل داد. (ما در همین جلسه وجوهی را در تفصیل بیان می کنیم) محشین دیگر مانند مرحوم فیروزآبادی می گوید: یجوز الاکتفاء.

این مسئله بسیار مبتلا به است و در تمام مسائل عبادی مانند روزه ی نیابتی و امثال آن جاری است که اگر فرد عذری دارد و نمی تواند عمل را مانند افراد سالم و بی عذر بجا آورد آیا می توان آن را برای انجام عبادت اجیر کرد؟

اولین کسی که این مسئله را متعرض شده است احتمالا مرحوم نراقی در مستند است و آن هم معلوم نیست که عبارت مستند ناظر به مسئله ی ما هست یا نه. ایشان در جلد 11 صفحه ی 116 می گوید: و منها (شرائط نائب) کونه قادرا علی السیر و الاتیان بمناسک الحج و الوجه ظاهر.[1]

حال آیا کلام ایشان ناظر به معذور هم هست و یا به کسی التفات دارد که اصلا قادر به انجام مناسک نیست که یا نمی تواند به مکه رود و یا اگر رود مسدود می شود و جلویش گرفته می شود و هکذا یا اینکه ناظر به کسی است که فقط بعضی از اعمال حج را نمی تواند انجام دهد.

این مسئله صور مختلفی دارد

گاه عذر، سابق است و گاه طاریء مثلا گاه فرد از اول مشکلی دارد که به انجام یکسری اعمال توانائی ندارد و یا زنی که از قبل می داند ایام عادتش به زمان اعمال حج می خورد و گاه عذر طاریء است یعنی فردی در حج به مشکلی برخورد کرد و معذور شد و یا زن که وقت عادتش نبود تصادفا عادت شد. گاه اضطرار سبب می شود که فرد سراغ بدل اضطراری رود مثلا فرد نمی تواند روز عرفه وقوف کند ولی بدل اضطراری آن را می تواند درک کند و هکذا در وقوف در مشعر و یا عملش بدل ندارد ولی می تواند نائب بگیرد به این معنا که عمل، قابل نیابت است مانند رمی کردن جمرات و گاه هیچ کدام امکان ندارد مثلا مریض شده است و نتوانست طواف را انجام دهد و نائب هم پیدا نکرد. گاه عذر در خود اعمال حج است و گاه عذر در اعمال اختصاصی حج نیست بلکه مثلا فردی است که یک دست ندارد و نمی تواند مواضع سبعه را در نماز روی زمین بگذارد در نتیجه نماز طواف را نمی تواند به شکل فرد صحیح انجام دهد.

مرحوم حکیم در مستمسک و مرحوم سبزواری در مهذب با دو بیان به این مسئله پرداخته اند:

صاحب مستمسک در جلد 11 ص 19 می فرماید: ان العذر لا یرفع الملاک المقتضی للواجب الاختیاری انما یقتضی الاکتفاء بالبدل الاضطراری عند العجز عن الاختیاری فما دام یمکن الواجب الاختیاری و لا عجز عنه فلا یکتفی بالبدل الاضطراری.[2]

سپس ایشان در ذیل کلام می فرماید: و الکلام بعینه جار فی تبرع المعذور فانه لا دلیل علی الاکتفاء به اذا کان بحیث یمکن نیابة غیر المعذور.

خلاصه کلام ایشان این است که بدل اضطراری، تمام مصلحت فعل را تامین نمی کند؛ شارع ارفاقا اجازه داده است که در بعضی موارد اگر نمی توانید عمل اختیاری را درک کنید سراغ بدل اضطراری روید حال اگر شما قادر به انتخاب بدل اختیاری هستید و نائبی را که می تواند همه ی اعمال را انجام دهد نباید سراغ بدل اضطراری روید و فردی را نائب کنید که از انجام اختیاری بعضی اعمال معذور است مثلا اگر می توانید کسی را نائب کنید که نماز را با وضو بخواند چرا باید سراغ کسی رفت که معذور است و نماز نیابتی را با تیمم می خواند.

و اما صاحب مهذب در ج 12 ص 240 می گوید: لاصالة بقاء التکلیف الواقعی الاختیاری المستفاد من الاطلاقات و العمومات (زیرا مراد از لله علی الناس حج البیت و روایات حج کامل است) نعم لو اتی المعذور بالعمل بنفسه (برای خودش عمل را انجام می داد) فی ظرف الضرر (همان زمان که عذر داشت) یسقط تکلیفه تسهیلا و امتنانا.[3]

ایشان سراغ اصل می رود و می گوید که نمی دانیم که با نائب گرفتن فرد معذور ذمه بری می شود یا نه به حکم استصحاب همچنان ذمه اش مشغول است.

در اینجا اولین سوال ما این است که چرا این مسئله را که تا این حد مورد ابتلاء است نه مورد سوال قرار گرفت و نه امام به آن پرداخته است و آیا مطلب بطلان نائب گرفتن معذور تا این حد واضح بوده است و یا اینکه احادیثی در کار بوده ولی به ما نرسیده است و انشاء الله به این مطلب خواهیم پرداخت.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo