< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

86/09/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب الحج/ ادامه مسأله 52 /

 

«حديث اخلاقى: راستگويى»

قال ابوعبدالله(عليه السلام): من صدق لسانه زكى عمله ومن حسنت نيّته زيد فى رزقه ومن حسن برّه بأهل بيته مدّ له فى عمره.[1]

ترجمه حديث:

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

كسى كه راست بگويد اعمالش پاك مى شود و كسى كه نيّتش خوب باشد، خدا روزى او را زياد مى كند و كسى نسبت به خانواده اش خوشرفتارى و نيكى كند، خدا عمرش را طولانى مى كند.

شرح حديث:

در اين روايت به سه نكته اشاره شده است:

1ـ رابطه پاكى عمل با صداقت گفتار:

رابطه اين دو روشن است چون اگر عمل خلافى انجام دهد و بخواهد راستش را بگويد، رسوا مى شود، پس چون راستگوست، ناچار است خلاف نكند. به عنوان مثال اگر كاسب بازار راستگو باشد، نمى تواند جنس تقلّبى بفروشد يا كم فروشى كند، پس راستگو مجبور است اعمالش را پاك كند.

جوانى خدمت پيامبر آمده و عرض كرد آلوده گناهانم، چه كنم؟ حضرت فرمود: دروغ نگو، عرض كرد قول مى دهم، خواست مرتكب خلاف شود يادش آمد كه به حضرت قول داده، كه اگر انجام دهد ناچار است به پيامبر دروغ بگويد، بنابر اين آن را ترك كرد و همين باعث شد كه پاك شود.

در آستانه انتخابات دروغهاى بسيارى گفته مى شود، اگر دروغ نگويند و كارهاى غير ممكن را به عنوان برنامه معرّفى نكنند، اعمالشان هم پاك مى شود. اميدواريم كه در انتخابات همه بر اساس صداقت كار كنند، تمام مسئولين و مردم مقيّد به راستگويى باشند تا تمام اعمالشان پاك شود، چرا كه آلودگى هاى عمل به واسطه آلودگى هاى زبان است.

هر پيامبرى هم كه مبعوث شده دو برنامه داشته: صدق اللسان و أداء الامانة، اين جزو دستورات تمام پيامبران خدا بوده است.

بايد توجّه داشت كه حتّى در مقابل بدرفتارى ديگران با خوش خلقى برخورد كردن سازنده تر است.

مدّعيان حقوق بشر هم چون دروغ مى گويند اعمالشان آلوده است. ابتدائى ترين حقوق بشر اين است كه به مقدّسات يك ملّت اهانت نكنند ولى آنها رعايت نمى كنند و به شكل هاى مختلف به مقدّسات مسلمانان اهانت مى كنند. آيا اينها نشانه هاى انسانيّت است و اينها مى خواهند با ما زندگى مسالمت آميز داشته باشند؟!

خوش باورى است كه انسان بپذيرد اينها طرفدار حقوق بشرند. در زندگى مسالمت آميز در نظام دنياى كنونى ضعيف پامال است، پس بايد مسلمانان دست به دست هم دهند; اخيراً نشانه هايى از بيدارى در جوامع اسلامى ديده مى شود تا مسلمانان با تقويت رابطه ها بتوانند در برابر دشمنان كينه توز بايستند.

2ـ رابطه حسن نيّت با وسعت روزى:

اين بخش از حديث راه فزونى روزى را نشان داده و آن را در نيّت خوب دانسته است، يعنى اگر امكاناتى بدست آوردى، قصد خير داشته باش و خدا هم با لطف خود روزيت را زياد مى كند.

3ـ رابطه نيكى به خانواده با طول عمر:

راه بدست آوردن عمر طولانى خوش خلقى با خانواده است و اهانت و تحقير و توهين در خانه پسنديده نيست. پيامبر در تشييع جنازه يكى از اصحاب حاضر شد و فرمود به قدرى ملائك به تشييع آمده اند كه همه جا پر شده ولى بعد از قرار دادن او در قبر، چهره حضرت عوض شد; علّت را پرسيدند حضرت فرمود: فشار قبر شديدى به او وارد شد كه به دليل بداخلاقى او در خانه بوده است.

روايت منصور بن حازم را صاحب جواهر، صاحب مدارك، صاحب حدائق و مرحوم آقاى حكيم صحيحه دانسته اند ولى بعضى آن را ضعيف دانسته اند، تصوّر ما اين است كه يكى از بزرگواران از روى خطا و اشتباه آن را صحيحه ناميده و ديگران هم به تبع آنها چنين كرده اند.

بحث در مسئله 52 به اينجا رسيد كه آيا زن در عدّه وفات مى تواند حجّ بجاى آورد (چه واجب و چه مستحب)؟ روايات متعدّدى ـ نُه روايت خوانده شد ـ كه مى فرمود كسى كه در عدّه وفات است، مى تواند حج بجاى آورد (چه واجب و چه مستحب).

در اينجا نيز بحثى مانند بحث در عدّه رجعيّه داريم. در عدّه رجعيّه خروج از منزل براى حجّ مستحب دو مشكل داشت:

خروج از منزل بدون اجازه

مطابق بيان قرآن مجيد در آيه اوّل سوره طلاق (ظاهر لايخرجن در آيه) زن در عدّه رجعيّه نبايد از خانه خارج شود كه ربطى به اجازه شوهر ندارد و زن ممنوع الخروج است.

روايات متعدّد هم داريم كه اگر براى كار واجب بيرون مى رود زود برگردد، پس اين يك حكم شرعى اضافه است. روايتى هم از ابوهلال داشتيم كه مى گفت زن در عدّه رجعيّه نبايد به حج برود، چون خدا مى فرمايد و بعضى مطابق آن فتوا داده اند كه ولو شوهر اجازه دهد زن مطلّقه رجعيّه نبايد برود، اگر چه ما توجيه كرديم ولى توجيه خلاف ظاهر است يعنى ولو شوهر اجازه دهد، نبايد برود.

حال شبيه اين بحث در عدّه وفات است، آيا در عدّه وفات زن حق دارد از خانه اش خارج شود؟ چند روايت داريم كه نبايد برود و اگر خروج واجب بود زود برگردد، كأنّ رسم عزادار اين است كه اين چهار ماه و ده روز در خانه اش باشد، همان گونه كه حداد (ترك زينت) در اين چهار ماه و ده روز بر زن واجب است عدم خروج از بيت هم واجب است.

كمتر كسى فتوا به وجوب داده ولى صاحب حدائق فرموده واجب است، مگر در ضرورت. مرحوم صاحب جواهر وقتى وارد اين بحث مى شود مى فرمايد صاحب حدائق به حرمت خروج قائل است، بعد به او حمله مى كند و از او تعبير به «بعض من فيه اختلال الطريقه» ياد مى كند.

از طرف ديگر رواياتى هم داريم كه اجازه مى دهد و تعداد روايات اجازه دهنده بيشتر است، حدود 5 روايت ناهى و 11 روايت مجيز است و در هر دو طرف روايات معتبر وجود دارد. در تعارض اين دو دسته روايات چه كنيم تا تكليف اين بحث در حج روشن شود كه به حج مستحبّى نرود.

روايات را بايد بيان كنيم تا هم تكليف باب عدّه روشن شود و هم باب حج.

« عن ابن أبي يعفور، عن أبي عبداللّه(عليه السلام) قال: سألته عن المتوفّى عنها زوجها، قال: لاتكتحل للزينة (براى مداوا اشكال ندارد) ولا تطيّب ولا تلبس ثوباً مصبوغاً (لباس رنگارنگ و زينتى) ولا تبيت عن بيتها (شب در غير خانه اش نباشد) وتقضى الحقوق وتمتشط بغسلة وتحجّ وإن كان في عدّتها.»[2]

« عن أبى العباس قال: قلت لأبى عبدالله(عليه السلام) المتوفّى عنها زوجها قال: لا تكتحل لزينة ولا تطيّب ولا تلبس ثوباً مصبوغاً ولاتخرج نهاراً ولا تبيت عن بيتها.»[3]

« عن أبى بصير (سند معتبر است) عن أبى عبدالله(عليه السلام) قال: سألته عن المرأة يتوفّى عنها زوجها وتكون فى عدّتها أتخرج فى حقّ؟ فقال: انّ بعض نساء النبى(صلى الله عليه وآله)سألته فقالت: إنّ فلانة توفّى عنها زوجها فتخرج فى حق ينوبها فقال لها رسول الله(صلى الله عليه وآله)اُفٍّ لكنّ قد كنتنّ قبل أن أبعث فيكنّ وانّ المرأة منكنّ إذا توفّى عنها زوجها أخذت بعرة فرمت بها خلف ظهرها (حيوانى را مى گرفت پشت سرش مى انداخت كنايه از اين كه از دنيا صرف نظر مى كرد) ثم قالت: لا أمتشط ولا أكتحل ولا أختضب حولاً كاملاً وإنّما أمرتكنّ بأربعة أشهر وعشرة أيّام ثمّ لاتصبرن ولا تمتشط ولاتكتحل ولا تختضب ولا تخرج من بيتها نهاراً ولا تبيت عن بيتها (در زمان جاهليت يك سال چنين مى كردند حال چهار ماه و ده روز زن نمى توانيد صبر كنيد) فقالت يا رسول الله فكيف تصنع إن عرض لها حقّ؟ فقال تخرج بعد زول الشمس وترجع عند المساء فتكون لم تبت عن بيتها قلت له فتحجّ قال: نعم» (حج واجب مراد است).[4]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo