< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

86/08/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب الحج/ ادامه مسأله 49 /

 

بحث در مسأله 49 از مسائل استطاعت در اين بود كه اگر كسى براى زيارت خانه خدا حر1كت كرده و لباس احرام بپوشد و وارد حرم شده از دنيا برود همچنين اگر مسدود شود حجّش قبول است و قضا لازم نيست ولو قبلا حج بر او مستقر شده باشد بيان شد.

كه مسأله داراى سه فرع و فرع اوّل داراى شش صورت است كه مهم دو صورت آن است.

صورت اوّل: احرام بسته و بعد از ورود به حرم فوت كرده است.

اقوال:

اجماعى و اتّفاقى است كه كفايت از حج مى كند و قضا لازم نيست.

دليل صورت اوّل: روايات

كافى بودن اين حج خلاف اصل است، چون اشتغال يقينى اقتضاى برائت يقينى دارد و تا تمام حج را به جاى نياورد كافى نيست و مجرّد دخول در حرم را اگر مجزى بدانيم تفضّل الهى است و نياز به دليل دارد و اگر دليل خاصّى قائم نشود، بايد بگوييم كفايت نمى كند.

در مسأله 4 روايت داريم كه در باب 26 وارد شده است. از اين چهار روايت سه حديث صحيحه و يكى مرسله است و ما معتقديم دلالت هر چهار حديث خوب است:

« عن ضريس عن أبى جعفر(عليه السلام) قال: في رجل خرج حاجّاً حجّة الاسلام فمات في الطريق (روايت مطلق است و ندارد كه حج مستقر است يا نه) فقال: إن مات في الحرم فقد أجزأت عنه حجّة الاسلام (وقتى در حرم از دنيا رفته قطعاً احرام بسته و داخل حرم شده است و اين كه احرام را فراموش كرده باشد، فرد نادر است و اطلاق، بر فرد غالب حمل مى شود) و إن مات دون الحرم فليقض عنه وليّه (از اينجا مى فهميم كه حج بر او مستقر بوده چون اگر سال اوّلش بود و تا آخر سالم نماند، مستطيع نبوده است) حجة الإسلام.[1]

« عن بريد العجلى قال: سألت أبا جعفر(عليه السلام) عن رجل خرج حاجاً و معه جمل له و نفقة و زاد فمات في الطريق قال: إن كان صرورة (اوّلين بار حج اوست) ثمّ مات في الحرم فقد أجزأ عنه حجّة الإسلام (محرم شده و داخل در حرم شده است) و إن كان مات و هو صرورة قبل أن يحرم جعل جمله و زاده و نفقته و ما معه في حجّة الإسلام (چون مستقر بوده بايد مركب و زاد و نفقه اش را به كسى دهند تا از جانب او حج بجاى آورد). ...[2]

« عن بن رئاب، عن زرارة، عن أبي جعفر(عليه السلام) قال: إذا أحصر الرجل بعث بهديه إلى أن قال: قلت فإن مات و هو محرم قبل أن ينتهي إلى مكّة (كنايه از حرم) قال: يحجّ عنه إن كانت حجّة الاسلام و يعتمر إنّما هو شيء عليه (اگر احرام بسته و وارد مكّه كه حرم است نشده بايد از جانب او قضا كنند و مفهومش اين است كه اگر احرام بست و وارد مكّه شد حجّش قبول است.[3]

« محمد بن محمد بن النعمان المفيد فى القنعة (مرسله مفيد) قال: قال الصادق(عليه السلام) من خرج حاجّاً فمات في الطريق فإنّه إن كان مات في الحرم فقد سقطت عنه الحجّة فإن مات قبل دخول الحرم له يسقط عنه الحج وليقض عنه وليّه.[4]

در جايى كه در روايت مرسله صدوق يا مفيد «قال» بگويند، نشان مى دهد كه سند معتبرى در اختيار آنها بوده است ولى اگر «رُوى» بگويند معلوم مى شود كه سند در اختيارشان نبوده است.

هر چهار روايت دلالت دارد كه سه حديث داراى سند صحيح و يك روايت مرسله است و مسأله هم اجماعى است و مخالفت عامّه هم ضررى نمى زند پس اين تفضّلى است كه خداوند براى زوّار خانه اش قائل شده يعنى همين كه احرام بسته و داخل در حرم شده حجّش قبول است.

نكته: اين چهار روايت همه در مورد اصيل است و در مورد نايب نيست، بنابراين بحث نيابت را نمى توان با اين روايات ثابت كرد تا به روايات باب نيابت برسيم. مرحوم سيد در عروه[5] و مرحوم امام نيابت را در مسأله 50 از باب نيابت (إذا مات النائب في الطريق) مطرح كرده اند. مرحوم صاحب وسائل[6] هم روايات متعدّدى نقل مى كند و من العجب روايات نايب بعضى مى گويد در صورتى كه محرم نشده يا محرم شده و داخل حرم نشده كافى است.

آيا روايات باب نايب با روايات باب 26 معارض است؟

خير، آن روايات براى نايب و روايات باب 26 براى اصيل است، علاوه بر اين به اين روايات در باب نايب هم فتوا نداده اند.

صورت دوّم: بعد از احرام و قبل از دخول حرم از دنيا رفته است.

اقوال:

مشهور در اين صورت عدم اجزاء است و فقط مرحوم شيخ طوسى در خلاف و مرحوم ابن ادريس در سرائر مجزى مى دانند. عامّه نيز در اين مسأله مخالف ما هستند.

مرحوم صاحب حدائق مى فرمايد اين قول دليل ندارد ولى بعضى ذيل حديث دوّم را شاهد گرفته و معتقدند ذيل مفهوم دارد. ذيل روايت مى فرمايد: و إن كان مات و هو صرورة قبل أن يحرم. مفهوم آن اين است كه اگر بعد از احرام بميرد ولو قبل از حرم باشد كافى است.

اين از قبيل كدام قسم مفهوم است؟ آيا مفهوم وصف است يا مفهوم شرط؟

قيودى كه متكلّم در مقام احتراز به كار مى برد، همه مفهوم دارد و بحث مفاهيم براى اينجا نيست، به همين جهت تمام قيودى كه در تعريف اخذ مى شود، داراى مفهوم است، چه لقب باشد و چه شرط و چه وصف و در سؤالها و جوابهاى ائمّه(عليهم السلام) هم مقام احتراز است و مفهوم دارد، پس اشكالى از نظر مفهوم وارد نيست ولى اين مفهوم با صدر روايت و سه روايت ديگر معارض است، چرا كه صدر روايت مى فرمايد: إن كان صرورة ثمّ مات في الحرم.

پس از ذيل آن نمى توان استفاده كه دخول در حرم شرط نيست، چون ذيل فقط روى احرام تكيه كرده ولى به قرينه صدر مى گوييم هم احرام و هم دخول حرم شرط است. بنابراين صدر و ذيل روايت تعارض دارد و تعارض آن به اطلاق و تقييد است و صدر، ذيل را تقييد مى كند.

ولكن مرحوم صاحب عروه فرمايش عجيبى دارد و مى فرمايد: قبل أن يحرم يعنى قبل از دخول در حرم چون أحرم به معنى دخل فى الحرم است همان گونه كه «أنجد» به معنى دخل فى النجد است.

قلنا: آيا «أحرم» در اين ابواب در جايى به معنى دخول در حرم آمده كه اينجا به اين معنى باشد؟! خير.

به هر حال ذيل اين روايت مفهومى دارد كه به نفع مرحوم شيخ طوسى و ابن ادريس است ولى صدر مفهومى قويتر بر ضّد ذيل دارد، علاوه بر اين فرض كنيم كه روايت مطلق است ولى سه روايت ديگر كه إن مات فى الحرم مى گويد، مفهوم دارد بنابراين بايد بپذيريم كه اين قول ضعيف است و دليلى ندارد، پس صورت دوّم مجزى نيست.

در ذيل اين دو صورت مرحوم امام چهار صورت ديگر هم فرموده است:

نسى الإحرام و دخل الحرم، اين صورت قطعاً مجزى نيست.

بين الإحرامين مرده است يعنى وارد حرم شد و تمام اعمال عمره تمتّع را بجاى آورد و مُحل شد و قبل از احرام به حج از دنيا رفت; اين صورت به طريق اولى كافى است.

مات فى الحل بعد دخول الحرم يعنى احرام بست و وارد حرم شد براى تماشا به عرفات كه خارج از حرم است رفت و يا به جدّه رفت و از دنيا رفت كه در اين صورت در حرم از دنيا نرفته است; اين صورت محلّ كلام است.

در اثناى عمره تمتّع از دنيا رفته است.


[2] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج8، ص47، أبواب وجوب الحج و شرائطه، باب26، ح2، ط الإسلامية.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo