< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / القول فى العيوب (جنون) /

نكته سوّم: الحاق عيوب ديگر

بيمارى هايى در عصر و زمان ما پيدا شده كه خطرناكتر از بيمارى برص و جذام است كه در روايات وارد شده و بعيد نيست با قياس اولّويت اين بيمارى ها را هم داخل بدانيم، مثل ايدز كه سيستم دفاعى بدن را به خطر مى اندازد و انسان آماده پذيرش هر بيمارى شده و در مدّت كمى به انواع بيمارى ها مبتلا مى شود، چرا كه عوامل بيمارى در اطراف ما زياد است، ولى نيروى دفاعى بدن - كه يكى از نشانه هاى توحيد است - مانع از ابتلاى انسان به بيمارى است و با از بين رفتن اين نيرو انسان به راحتى بيمار مى شود. بيشترين راه انتقال اين بيمارى هم از راه آميزش است، حال اگر زوج يا زوجه به اين بيمارى مبتلا باشد خطرناكتر از بيمارى برص يا جذام است.

نكته چهارم: عيوب قابل رفع

در زمان سابق بيمارى هايى بود كه مانع از هدف ازدواج بود ولى در حال حاضر با يك جرّاحى ساده آن بيمارى يا عيب مرتفع مى شود، مثل گوشت هاى اضافى مانع از آميزش و از اين قبيل، آيا آنچه كه در سابق مطابق روايات از عيوب قابل فسخ بوده اكنون هم هست يا بگوييم موضوع عوض شده و راه درمان دارد؟

نكته پنجم:بين خيار عيب، خيار شرط و خيار تدليس در محلّ كلام ما فرق است ولى گاهى اينها با هم مخلوط مى شود; خيار شرط اين است كه در هنگام عقد شرط سلامت كرده، ازدواج مى كند كه در اين صورت اگر زوجه مثلا يك انگشت نداشته باشد با اين كه از عيوب منصوصه نيست ولى چون شرط سلامت من جميع الجهات كرده خيار فسخ دارد. خيار شرط سلامت در نكاح به خودى خود موجود نيست چون اگر بود اين بحث ها لغو بود و ذكر اين عيوب لازم نبود.

خيار تدليس هم چنين است مثلا عيب دختر را مخفى كرده ولى بعد معلوم مى شود كه معيوب بوده، در اين صورت خيار تدليس ثابت است و اين غير از ما نحن فيه (خيار عيب) است،پس محلّ كلام، خيار عيب است نه خيار شرط و نه خيار تدليس.

جنون سابق در ناحيه زوج:

آيا جنون قبل از عقد در ناحيه زوج باعث خيار فسخ براى زوجه مى شود؟ مشهور و معروف اين است كه زوجه خيار فسخ دارد.

ادله جواز فسخ در جنون سابق زوج

1ـ انصراف ادلّه وفاى به عقود

ادّله وفاى به عقود از اين عقد منصرف است.

2ـ نفى ضرر

اين عقد ضررى است در حالى كه مطابق ادلّه «لاضرر و لاضرار فى الاسلام» ضرر و ضرارى در اسلام نيست.

3ـ نفى غرور

المغرور يرجع الى من غرّ يعنى حقّ خيار دارد و يا نهى النبى عن الغرر.

4ـ قاعده نفى حرج

الزام زوجه به اين عقد عسر و حرج شديد دارد به همين جهت مجاز است كه فسخ كند.

5 ـ روايات

* محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن على بن محبوب عن احمد بن الحسين عن القاسم بن محمد(جوهرى) عن على بن أبى حمزة (البطائنى) قال: سئل أبو إبراهيم (موسى بن جعفر(عليه السلام)) عن امرأة يكون لها زوج قد اُصيب فى عقله (عقل درستى ندارد) بعد ما تزوجّها أو عرض له جنون (رسماً ديوانه است) قال: لها أن تنزع نفسها منه إن شاءت.[1]

وقتى در جنون عارضى بعد از عقد خيار فسخ داشته باشد در جايى كه از اوّل جنون داشته به طريق اولى خيار فسخ دارد.

على بن ابى حمزه بطائنى زياد مورد مذمّت واقع شده است. نجاشى درباره او مى گويد:

هو احد عُمُد الواقفة، واقفه كسانى هستند كه بر موسى بن جعفر(عليه السلام) توقّف كرده اند و او امام صادق(عليه السلام) و امام موسى بن جعفر(عليه السلام) را درك كرده است.

على بن حسن بن فضّال كه از فطحيّه ولى ثقه است در مورد او مى گويد:

انّه كذّاب متهّم ملعون و در ادامه مى گويد او كتاب تفسيرى دارد كه روايات زيادى در آن نقل كرده ولى من حلال نمى دانم يك روايت هم از او نقل كنم. فطحيّه از واقفيّه بهتر هستند، چون واقفيّه هفت امامى ولى فطحيّه همه ائمه را قبول دارند. هستند.

ابن قضائرى كه خيلى تند است در مورد او مى گويد: او شديدترين دشمن امام رضا(عليه السلام) است كه در اين صورت ناصبى مى شود، پس اين روايت به خاطر او سندش ضعيف است و ضعف ديگر روايت «قاسم بن محمد جوهرى» است، ولى مشهور كه به اين روايت عمل كرده اند شايد علائمى ديده اند كه به دست ما نرسيده است.

سه روايت هم از حلبى داريم كه اين سه روايت را صاحب وسائل در دو باب نقل كرده است[2] [3] كه سند و مضمون اين احاديث يكى است و ظاهر اين است كه اين سه روايت در واقع يك روايت و سند آن معتبر ولى مشكل دلالى دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo