< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / مسئله عروة / متعة البكر

مسئله دوّم: آيا متعه بكر جايز است؟ آيا مطلقاً جايز است يا در مورد «من ليس له أب» جايز است؟ اگر تمتّع به بكر پيدا كرد آيا ازاله بكارت جايز است؟

مرحوم محقق در شرايع مى فرمايد:

و يكره أن يتمتع ببكر ليس لها أب (معلوم مى شود در جايى كه أب باشد جايز نيست) فإن فعل فلا يفتضّها (ازاله بكارت نكند) و ليس بمحرّم.[1]

مرحوم صاحب جواهر[2] ، به «ليس لها أب»، «أو لها أب» را اضافه مى كند، يعنى چه پدر داشته باشد و چه نداشته باشد، هر دو مكروه است.

مرحوم صاحق حدائق مى فرمايد:

الرابعة: قد صرّح جملة من الأصحاب بأنّه يكره التّمتع ببكر ليس لها أب فإن فعل فلا يفتضّها و ليس محرّماً.[3]

بعضى تمتّع به بكر را حرام دانسته اند، از جمله كسانى كه قائل به حرمت شده اند مرحوم ابن برّاج در كتاب مهذّب است، كه ما آن را از مختلف علاّمه نقل مى كنيم. ابن برّاج مى گويد:

والأحوط أن لايعقد عليها إذا لم يأذن (أب) فى ذلك و قال: أبوالصلاح: لايجوز التمتع بالبكر إلاّ بإذن أبيها.[4]

مرحوم شيخ در نهايه بعد از آن كه اجازه نمى دهد، مى فرمايد:

إلاّ أنّه لايجوز له أن يفضى اليها.[5]

پس بعضى اصل كراهت ازدواج را گفته اند و بعضى كراهت اقتضاض را و بعضى حرمت را.

در اين جا بحثى در مورد إذن اب است كه قبلا آن را بحث كرديم و گفتيم: به عنوان اوّلى دليلى بر وجوب اذن نداريم ولى به عنوان ثانوى بدون اذن أب اجازه نمى دهيم.

در صورت جواز متعه بكر، آيا اقتضاض (ازاله بكارت) جايز است؟

آنچه از اقوال استفاده مى شود اين است كه اصل تمتّع به بكر حرام نيست، ولى مواقعه و اقتضاض اختلافى است، بعضى قائل به كراهت و بعضى قائل به حرمت شده اند. مشكل اين مسئله اختلاف روايات است كه بعضى مطلقا اجازه مى دهد و بعضى ديگر مطلقا اجازه نمى دهد و طايفه سوّم جواز را مشروط به عدم اقتضاض مى كند. عمده اين روايات در باب 11 از ابواب متعه آمده است:

روايات عدم جواز: ح 11، 13 و 14، باب 11 از ابواب متعه.

روايات جواز: ح 3، 4، 6 و 8، باب 11 از ابواب متعه.

روايات مشروط به عدم اقتضاض: ح 2، 7، 9 و 10 باب 11 از ابواب متعه.

روايات متضافر است به همين جهت از اسناد آنها بحث نمى كنيم.

روايات عدم جواز:

*... عن المهلّب الدلاّل أنّه كتب الى أبى الحسن(عليه السلام) إنّ المرأة كانت معى فى الدّار ثمّ إنّها زوّجتنى نفسها و أشهدت الله و ملائكته على ذلك ثمّ إنّ أباها زوجّها من رجل آخر فما تقول؟ فكتب(عليه السلام): التزويج الدائم لايكون إلاّ بولىّ و شاهدين (شهود مستحب و اذن ولى لازم است) ولا يكون تزويج متعة ببكر (مطلقا جايز نيست و ظاهر آن حرمت است) استر على نفسك و اكتم رحمك الله.[6]

*... عن أبى بكر الحضرمى قال: قال أبوعبدالله(عليه السلام): يا أبا بكر إيّاكم و الأبكار أن تزوّجوهنّ متعة (ظاهر در حرمت است).[7]

*... عن عبدالملك بن عمرو قال: سألت أبا عبدالله(عليه السلام) عن المتعة فقال: إنّ أمرها شديد فاتّقوا الأبكار (نهى است).[8]

روايات جواز:

*... عن محمد بن عذافر عن من ذكره (مرسله) عن أبى عبدالله(عليه السلام)قال: سألته عن التمتع بالأبكار فقال: هل جعل ذلك إلاّ لهنَّ فليستترن و ليستعففن (ابكار در نشاط جوانى هستند و اگر از اين طريق وارد نشوند آلوده به گناه مى شوند).[9]

روايات جواز مشروط:

*... عن محمد بن أبى حمزه عن بعض أصحابه (مرسله) عن أبى عبدالله(عليه السلام) فى البكر يتزوّجها الرجل متعة؟ قال: لابأس ما لم يقتضّها.[10]

جمع بندى روايات: حمل مطلق بر مقيّد مى كنيم يعنى رواياتى كه مى گويد جايز نيست، حمل بر كراهت مى كنيم و قرينه آن رواياتى است كه صريح در جواز است. روايات جواز را هم مقيّد مى كنيم به «مالم يقتض» كه نيتجه آن قول شيخ طوسى است، يعنى اصل آن جايز است ولى مع الكراهة و اقتضاض حرام است.

اين از نظر عنوان اوّلى بود و امّا از نظر عنوان ثانوى هم چنين است چون بكرى كه سراغ متعه اى برود كه نتيجه آن اقتضاض باشد آينده او به خطر مى افتد و اگر اقدام كند، نشانه سفاهت و عدم رشد اوست و پدر هم نمى تواند چنين اجازه اى دهد، چرا كه به مصلحت دختر نيست پس اين مرحله جايز نيست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo