< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/03/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 8 /

بحث در مسئله هشتم از مسائل مانعيّت كفر در نكاح مخالف بود اقوال را ذكر كرده و سراغ ادلّه قائلين به عدم جواز رفتيم كه يك دليل عام و يك دليل خاص داشتيم. دليل عام مشتمل بر صغرى و كبرى است كه صغرى محل بحث است آيا مخالف كافر است يا نه؟ شش دليل براى كفر مخالف اقامه شده كه دليل اوّل آن رواياتى بود كه در جلسه قبل بيان شد.

دليل دوّم: داخل در عنوان ناصب

ناصبى كسى است كه نص بر ولايت را قبول ندارد بنابراين تمام مخالفين ناصبى هستند.

دليل سوّم: منكر ضرورى دين

چرا كه نص بر ولايت على(عليه السلام) كه از مسلّمات است منكر هستند و منكر ضرورى دين كافر است.

دليل چهارم: ﴿كذلك يجعل الرجس على الذين لا يؤمنون﴾[1]

خداوند رجس و پليدى را بر كسانى كه ايمان (ايمان به معنى خاص يعنى ايمان به ولايت و امامت) ندارند قرار داده است كه منظور از رجس نجاست است و كفار نجس هستند پس اينها هم كه نجس هستند، كافرند.

دليل پنجم: تمسك به آيات ﴿و من يتبغ غير الاسلام دنياً فلن يقبل منه﴾[2] و ﴿ان الدين عند اللّه الاسلام﴾.[3]

منكرين ولايت مسلمان نيستند.

دليل ششم: اجماع

اجماع قائم است بر نجاست و كفر مخالفين

جواب از ادلّه:

همه اين ادلّه قابل مناقشه است و جواب آنها را به ترتيب از آخر به اوّل بيان مى كنيم.

جواب از دليل اوّل:

ادّعاى اجماع بر كفر مخالف درست نيست چون اجماع بر عكس است و يا لااقل مشهور اين است كه مخالفين پاك هستند حال با وجود اين شهرت چگونه مى توان ادّعاى اجماع بر نجاست كرد؟!

جواب از دليل پنجم:

اين دليل در مورد اسلام صحبت مى كند نه اسلام به معنى خاص. چه كسى گفته است كه مخالف مسلمان نيست و اين يك ادّعاى صرف است. بين اسلام و ايمان فرق است و مخالفين اهل بيت(عليهم السلام) اسلام دارند، ولى ايمان ندارند پس اين آيات هيچ مشكلى را حل نمى كند.

جواب از دليل چهارم:

ايمان داراى دو معنى است، يكى به معنى اسلام و ديگرى ولايت است و منظور از خطاب «يا ايها الذين آمنوا»، مسلمانان هستند و ايمان به معنى ولايت نيست، چرا كه ايمان در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) معنى عامى داشته است. ايمان به معنى خاص ايمانى است كه در تقابل با اسلام معنى پيدا مى كند يعنى مسلم كسى است كه اسلام را پذيرفته و مؤمن كسى است كه علاوه بر اسلام ولايت را هم پذيرفته است، پس اين آيه با توجّه به اين كه مربوط به عصر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)است و در آن زمان مسئله ولايت مطرح نبوده، در مورد كسانى است كه مسلمان نيستند.

اضف الى ذلك: منظور از كلمه «رجس» در اين آيه، پليدى باطن است، نه پليدى و نجاست ظاهرى، يا لااقل مبهم است پس اين آيه هم قابل استدلال نيست.

جواب از دليل سوّم:

ضرورى دين يعنى چه؟

چيزى كه هر مسلمانى آن را مى داند و حتّى تازه مسلمان ها هم آن را مى فهمند. آيا مسئله ولايت اهل بيت(عليهم السلام) ضرورى دين به اين معنى است؟

اكثريت اين را قبول ندارند، پس ضرورى دين نيست، چون ضرورى دين مثل نماز و حجاب است كه هر كس كه با مسلمين معاشرت كند، مى فهمد كه اينها از ضروريّات دين است، بلكه ضرورى مذهب است، بله ولايت به معنى محبّت شايد از ضروريات باشد.

سلّمنا كه ضرورى دين باشد آيا انكار ضرورى دين خودش باعث كفر است يا به خاطر بازگشتش به انكار نبوّت است؟ به عبارت ديگر ضرورى دين را منكر شود در حالى كه مى داند ضرورى دين است (مى داند كه پيامبر گفته است) كه معنى اش اين است كه پيامبر گفته و من قبول ندارم. آيا مخالفين همه مى دانند ضرورى دين است و مخالفت مى كنند؟

پس اولا: ضرورى دين نيست و ضرورى مذهب است.

ثانياً: وقتى مى توان انكار ضرورت دين را سبب كفر دانست كه انكارش به انكار نبوّت برگردد.

جواب از دليل دوّم: اين خلاف چيزى است كه در تعريف ناصبى بيان كرديم چون ناصبى كسى است كه نصب العداوة أو الحرب لاهل البيت(عليهم السلام).

جواب از دليل اوّل:

كفر داراى معانى مختلف است امام صادق(عليه السلام)در حديثى كه مرحوم كلينى در كافى[4] نقل كرده مى فرمايد كفر داراى پنج معنى است:

1- كفر جحود: آگاهانه انكار مى كنند و همان گونه كه قرآن مى فرمايد: ﴿و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلماً و علوّاً﴾[5] اينها كافر هستند.

2- كفر جهل: كسانى كه كافرند و نمى دانند، نه اين كه يقين دارند و منكر مى شوند قرآن مى فرمايد:

﴿و قالوا ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيى و ما يهلكنا الاّ الدهر﴾.[6]

3- كفر نعمت: قرآن مى فرمايد:

﴿هذا من فضل ربّى ليبلونى أأشكر ام اكفر﴾،[7] ﴿ولئن كفرتم ان عذابى لشديد﴾.[8]

4- كفر برائت: قرآن مى فرمايد:

﴿كفرنا بكم و بدا بيننا و بينكم العداوة و البغضاء﴾.[9]

5- كفر عصيان: در موارد متعدّدى در قرآن به اين معنى به كار رفته است:

﴿أفتؤمنون ببعض الكتاب و تكفرون ببعض﴾.[10]

دو معنى از اين معانى مهمّ است كه يكى كفر به معنى انكار (جحود) و ديگرى كفر به معنى معصيّت (عصيان) است. حال روايات ما كه تعبير كفر داشت آيا كفر در مقابل اسلام به معنى خروج از دين است يا به معنى عصيان؟ پس در مورد احاديث جاى بحث دارد كه كفر به كدام يك از معانى خمسه آمده است، پس اين دلائل شش گانه جاى بحث دارد و بايد سراغ ادلّه طرف ديگر (عدم كفر و عدم نجاست مخالفين) برويم:

ادله قائلين به جواز:

1- سيره مستمره ائمه(عليهم السلام):

صاحب جواهر روى آن تكيه دارد.

2- روايات: روايات چند طايفه هستند:

طايفه اوّل: رواياتى است كه در كافى آمده و فرق بين اسلام و ايمان را بيان مى كند و مى فرمايد كسى كه شهادتين بگويد «حلّ ذبيحته و نكاحه و حرم دمه» و امّا ثواب براى ايمان است.

طايفه دوّم: رواياتى است در مورد طهارت چيزهايى كه از بازار مسلمين خريدارى مى شود كه مى توان به آنها نيز استدلال نمود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo