< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 1 /

بحث در صابئين بود كه آيا اهل كتاب هستند و نكاح با آنها جايز است يا نه؟ در مورد عقايد صابئين مطالبى بيان شد و با تمام ابهاماتى كه در مورد عقايد آنها موجود است در مورد احكام آنها عرض كرديم كه دو آيه در قرآن داريم كه مى توان از آن استفاده كرد. آيه 62 سوره بقره بيان شد.

2- آيه ﴿انّ الذين آمنوا والذين هادوا و الصابئون و النصارى من آمن بالله و اليوم الآخر و عمل صالحاً فلا خوف عليهم ولا هم يحزنون﴾.[1]

در اين آيه هم سخن از چهار گروه است: مسلمانان، يهود، نصارى و صابئين اگر تمام اينها ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند اهل نجات هستند و اجر مى برند و خوفى از قيامت و عذاب الهى ندارند.

سؤال: اگر از ﴿الذين آمنوا﴾ در ابتداى سوره مسلمانان مراد باشند از يهود و نصارى و صابئون هم مؤمنان آنها مراد باشند، پس چرا ايمان (من آمن بالله) تكرار شده است؟

جواب: اين مسئله مشابه هايى هم در قرآن دارد، به عنوان مثال مى فرمايد: ﴿يا ايّها الذين آمنوا آمنوا بالله﴾.[2]

ايمان داراى مراحلى است: ايمان به لفظ و ظاهرى، ايمان به قلب، ايمان راسخ و ايمان كامل. آيه مى فرمايد اى كسانى كه در مراحل ابتدايى ايمان هستيد ايمان كامل بياوريد و گاهى گفته شده ايمان اوّلى در آيه ايمان ابتدائى و ايمان دوّمى ثبات بر ايمان است كه در اين صورت هر دو يك مرتبه از ايمان است ﴿يا ايها الذين آمنوا كونوا ثابتين على الايمان﴾ در﴿اهدنالصراط المستقيم﴾ هم اشكال مى شود كه مگر ما در صراط مستقيم نيستيم كه چنين مى گوييم. جواب هايى داده شده از آن جمله اين كه ما را در صراط مستقيم ثابت قدم بدار زيرا مؤمنين و صحابه به نامى (مثل طلحه و زبير) داشتيم كه ثبات قدم نداشتند و گرفتار شدند و زمانى پشيمان شدند كه پشيمانى سودى نداشت.

پس چه مراد مراحل ايمان باشد يا حدوث و بقا، با اين جواب اشكال مرتفع مى گردد.

مراد از ﴿من آمن و عمل صالحاً﴾ چيست؟

احتمالات تفسيرى زيادى داده شده است:

احتمال اوّل: هر كدام از اين چهار گروه اگر در عصر خود مؤمن بودند اهل نجات بودند. اين تفسير را دو قرينه تقويت مى كند:

الف) «مَنْ» اگر موصوله باشد چون فعل ﴿آمن و عمل﴾ ماضى است معنايش اين است كه هر يك در عصر و زمان خودشان اگر مؤمن بودند اهل نجات بودند، امّا اگر «مَنْ» را شرطيّه دانستيم ديگر قرينه اى نيست چون «مَنْ» شرطيّه ماضى را در حكم مضارع قرار مى دهد.

ب) شأن نزولى براى اين آيه گفته شده كه طبرى در تفسير جامع البيان در ذيل اين آيه آن را آورده است كه همان داستان سلمان فارسى است.

احتمال دوّم: اگر تمام اين گروه هاى چهارگانه به پيامبر اسلام(ص) ايمان آؤرده و عمل صالح انجام دهند اهل نجات هستند يعنى مراد از «آمن» دوّم ايمان به پيامبر(ص) است يعنى هر كه هستيد و هر سابقه دينى كه داشته باشيد اگر ايمان به پيامبر بياوريد سابقه سوء جبران خواهد شد.

اشكال: اگر منظور ايمان به پيامبر(ص) است پس چرا «الذين أشركوا» در اين آيه آورده نشده همان گونه كه در آيه 17 سوره حج آورده شده است: ﴿انَّ الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين أشركوا انّ اللّه يفصل بينهم يوم القيامة انَّ اللّه على كل شىء شهيد﴾.

آيه در مورد اهل نجات بودن اينها صحبت نمى كند و ارتباطى به بحث ما ندارد ولى به خاطر اين كه در بيان امور مربوط به غير مسلمين همه را ذكر مى كند و همان گونه كه الذين اشركوا در اين آيه آمده، بايد در آيه مورد بحث ما نيز مى آمد، چون راه ايمان آوردن مجدّد، براى همه باز است بنابراين بايد مثل آيه سوره حج در اينجا هم، مشركان عنوان شود.

حال چطور راه را به روى اقلّيت ها براى ايمان آوردن باز كرده اند ولى مشركان كه تعدادشان بيشتر و بيشتر محل ابتلا بوده اند ذكر نشدند.

نتيجه: اگر اين تفسير را به خاطر اين اشكال از كار بياندازيم تفسير اوّل تقويت شده و ما غير از آن، تفسير جامعى نخواهيم داشت زيرا و تفاسير ديگر نوعاً در مورد مصاديق خاص وارد شده كه آنها ديگر تعيين مصداق است و تفسير نيست.

پس اگر تفسير اوّل تقويت شده و معنايش اين كه «صابئين» اهل كتاب هستند، يعنى همه آنها (يهود، نصارى، صابئين) داراى مذاهب آسمانى كتب سماوى بوده و هر يك در زمان خودشان اهل نجات بوده اند.

احتمال سوّم: در عصر و زمان ما براى اين دو آيه يك تفسير انحرافى ذكر كرده اند. طرفداران صلح كل و به تعبير امروزى طرفداران «پلوراليسم» (تكثرگرايى يعنى راه به سوى خدا منحصر به يك راه نيست بلكه تمام راه ها به خدا مى رسد) مى گويند پيروان همه اديان اهل نجات هستند يهود به جاى وهم خود نصارى به جاى خود.

 

در پاسخ اين عدّه بايد گفت:

اولا: اين عنوان اسمش تازه است ولى خودش چيز تازه اى نيست در زمان ما عدّه اى عناوين سابق را با اسم جديد مطرح مى كنند. چرا كه اين همان بحثى است كه صوفى ها تحت عنوان «صلح كل» مطرح كرده و مى گفتند حتّى بت پرستى هم خداپرستى است. در اشعار ادبا، كلمات فلاسفه هم اين مطلب آمده، و الان آن را با يك اسم جديد به عنوان كلام جديد مطرح مى كنند. يكى ديگر از اين عناوين جديد «هرمونتيك» است كه همان تفسيرهاى مختلف است يعنى تفسير به رأى و عمل به برداشت شخصى از آيه، و مى گويند همه در دين خودشان آزاد هستند كه اين ها را هم حق مى دانند.

در اين عمل، در واقع، زدن ريشه اسلام پيش بينى شده است چون چنين ديدگاهى مسلمين را در ايمانشان سست و ضعيف كرده و راه را براى نفوذ مذاهب ديگر باز مى كند.

آيا اين تفسير انحرافى قابل قبول است؟ اين تفسير با ده ها آيه از قرآن تضاد دارد كه به ذكر سه نمونه اكتفا مى كنيم:

1- آيه ﴿قل يا اهل الكتاب لستم على شىء (اهل نجات نيستيد) حتّى تقيم التورات و الانجيل و ما انزل اليكم من ربّكم (آيات متعدّدى داريم كه مى فرمايد از جمله كلمات تورات و انجيل اين است كه به آمدن پيامبرى با علائم مشخص بشارت مى دهند كه اين قسمت از آيه اشاره به آن است) و ليزيدنّ كثيراً منهم ما انزل اليك من ربك طغياناً و كفراً فلا تأس على القوم الكافرين﴾[3] آنهايى كه به آيات قرآن تو ايمان نياورند و هنگام نزول آيات، طغيان و كفر آنها اضافه مى شود آنها اهل كفر هستند. اين آيه صريحاً اينها را اهل كفر مى داند، البتّه در آيه بعد مى گويد كه اهل نجات هستند و اين تناقض دو آيه قرينه مى شود كه منظور اين است كه هر يك در زمان خودشان اهل نجات هستند.

2- آيه ﴿و قالوا كونوا هوداً او نصارى تهتدوا قل بل ملّة ابراهيم حنيفاً و ما كان من المشركين (بل به معنى اضراب است يعنى يهودى و نصرانى شدن فايده اى ندارد و ملّت ابراهيم حقّ است كه همان اسلام است) * قولوا آمنا بالله و ما انزل الينا و ما انزل الى ابراهيم و اسمعيل و اسحق و يعقوب و الاسباط و ما اوتى موسى و عيسى و ما اوتى النبيون من ربهم لا نفرق بين احد منهم و نحن له مسلمون * فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا و اِن تولوا فانّما هم فى شقاق فسيكفيكهم اللّه و هو السميع العليم﴾.[4]

اگر مى خواهيد اهل نجات شويد همه به آنچه بر پيامبر اسلام نازل شده ايمان بياوريد و اگر فقط به آنچه كه بر موسى و عيسى نازل شده ايمان بياوريد كافى نيست. در ادامه مى فرمايد: اگر ايمان بياورند به مثل اين كه شما ايمان آورديد بر هدايت هستند و اگر ايمان نياورند در شقاق و مخالفت هستند. اين آيات با صراحت دلالت دارد، حال تعجّب مى كنيم چگونه به آيه اى از قرآن استدلال كرده و اين آيات روشن را فراموش مى كنند و ادّعاى اهل علم بودن هم دارند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo